اما با گذشت اندک زمانی از اجرای این طرح بود که نخستین ایرادهای آن مشخص شد و اصلیترین انتقاد وارده به آن شیوه به کارگیری افراد تحت عنوان نگهبان بانک بود؛ چراکه قرارداد آنها هیچ تفاوتی با قرارداد یک کارگر ساختمانی روزمزد نداشت و تنها حقوق روزهایی را میگرفتند که نگهبان بانک بوده و روزهای تعطیل حقوقی برای آنها محاسبه نمیشد.
هر چند در سال اول و شاید چند سال ابتدایی اجرای این تصمیم متولیان این موضوع وعده اصلاح رویهها را دادند ولی حالا و با گذشت ۱۱سال از آن زمان هنوز نگهبانان بانک در ابتداییترین خواسته خود ماندهاند و باورش سخت است که هنوز آنها بیمه نیستند.
یکی از همین نگهبانان بانک که سابقه چندین ساله در این حوزه دارد میگوید: در سالهای فعالیتم در این شغل به نهادها و دستگاههای مختلف نامه نوشتهایم اما پاسخی دریافت نکردهایم.
او ادامه میدهد: سالها پیش روزی حدوداً ۴۰ هزار تومان میگرفتیم و بعد به ۶۰ هزار تومان و حالا به ۱۰۰ هزار تومان رسیده است اما از این رقم ۱۶ هزار تومان به شرکت رابط تأمین نیرو میرسد و در واقع ۸۴ هزار تومان به نگهبان پرداخت میشود.
وی میافزاید: هنوز ما قرارداد تمام وقت بیمهای نیستیم و به ازای روزهایی که سر کار برویم حقوق میگیریم و عملاً در این شغل عمرمان را میسوزانیم چون هیچ آیندهای ندارد و خبری از بازنشستگی نیست.
یکی دیگر از همین افراد میگوید: متأسفانه به کارگیری بازنشستگان نیروهای مسلح در این حوزه چالش بزرگی برای جوانانی شده که در این شغل هستند؛ چراکه این بازنشستگان دغدغه پولی به اندازه ما که شغل دیگری نداریم ندارند و علاوه بر حقوق بازنشستگی به جای اینکه در خانه بنشینند در بانک مینشینند و پولی هم میگیرند اما مشکل اصلی این است که چون سابقه بیمهای دارند شرکتها نمیتوانند دوباره آنها را در لیست بیمه بیاورند بنابراین برای ما هم لیست بیمهای ارسال نمیشود.
او اظهار میدارد: قانون میگوید حتی برای به کارگیری یک نفر در یک روز باید لیست بیمه به ادارات بیمه ارسال شود ولی چگونه است که بازرسان بیمه
هیچ گاه به بانکها یا شرکتهای تأمین نیرو در این بخش اخطار ندادهاند که چرا لیست بیمهای این افراد ارسال نمیشود؟
به گفته این افراد دغدغه نگهبانان بانک در روزهای کرونایی بیشتر هم شده چون هر روز که بانکها تعطیل باشند حقوقی ندارند ولی پرسش این است که چرا متولیان یا دستاندرکاران این موضوع یک بار برای همیشه مشکل قرارداد نگهبانان بانک را حل نمیکنند؟ آیا نمیتوان به اندازه یک درصد احتمال داد فشار اقتصادی یا بحرانهای روانی ناشی از فشار زندگی یکی از این افراد را تحت تأثیر قرار دهد و اتفاقی که نباید رخ بدهد بیفتد و بعد بسیاری بگویند که ای کاش زودتر وارد عمل میشدیم؟
آنچه مسلم است؛ از هر زاویهای که به این مسئله نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم حفظ آرامش روانی نگهبان مسلح نخستین و ضروریترین لازمه کار در این حرفه است اما متأسفانه با گذشت یک دهه از اجرای این تصمیم هنوز شاهد تداوم همان چرخه معیوبی هستیم که روزهای اول پایهگذاری شده است.
نظر شما