خواندن این کتاب پس از ترور چندین دانشمند هستهای که آخرین آن شهید محسن فخریزاده بود، خالی از لطف نیست.
«تو زودتر بکش» توسط یکی از سرشناسترین نویسندگان رژیم صهیونیستی به نام رونین برگمن نوشته شده است. برگمن سالیان طولانی است که در عرصه «ژورنالیسم تحقیقی» فعالیت دارد و مقالات و کتابهای او (به خصوص آنها که به زبان انگلیسی منتشر میشود) در سراسر جهان خوانندگان فراوانی دارد.
کتاب حاضر، آخرین اثر تحقیقی اوست که سال گذشته منتشر شده و از همان آغاز، نظرهای فراوانی را به خود جلب کرده است. کتاب، روایتی «صهیونیستی» از پیشزمینهها و روند تشکیل سازمانهای اطلاعاتی این رژیم است و در این بین بیش از هر چیز بر ترورهای صورت گرفته از سوی این دستگاهها (یا به تعبیر خود کتاب، «قتلهای هدفمند» آنها) تمرکز دارد.
در واقـــــع ایـــــــــــــن کــتـــــــاب ، «روایت صهیونیستها» از تاریخ معاصر منطقه است. بر همین اساس، میتوان این کتاب را روایتی «از چشم دشمن» خواند. در ادامه، گفتوگو با وحید خضاب، مترجم کتاب «تو زودتر بکش» را میخوانید.
در ابتدا برای آشنایی مخاطب توضیحاتی درباره آقای برگمن، نویسنده کتاب بدهید.
ایشان از دسته خبرنگاران تحقیقی محسوب میشوند که نمونه آنها را در کشور خودمان هم به شکلی داریم، همان خبرنگارانی که برای تهیه گزارش خودشان در اخبار، چند روز، چند هفته و یا چند ماه وقت میگذارند، سوژه خودشان را دنبال میکنند تا در نهایت از دل آن یک گزارش چند دقیقهای دربیاورند. همین روش در حوزه کتاب هم انجام میشود. آقای برگمن در کل از خبرنگاران تحقیقی محسوب میشود. خودش در تلآویو ساکن است. منتها بیشتر نوشتههای او به زبان انگلیسی است و در نشریات مختلف انگلیسی زبان دنیا و اسرائیل، مطلب دارد. حوزه کار او هم بیشتر حوزه دفاعی و امنیتی است. پیش از این هم کتابی با عنوان «جنگ پنهان اسرائیل با ایران» داشته که قوه تحقیقی آن خیلی قوی نیست و با یک دید کاملاً ضدایرانی نوشته شده و چون آن کتاب برای مخاطب ایرانی چیز جدیدی نداشته، کسی سراغ ترجمه آن نرفته است.
آیا رویکرد ضدایرانی او در کتاب جدیدش هم با همان غلظت وجود دارد؟
بله، رویکرد او در ضدیت با مقاومت، هیچ فرقی نکرده اما تفاوت این دو کتاب در چند مسئله است؛ اولاً اینکه کتاب قبلی او مستقیماً درباره ایران است یعنی میخواهد به خواننده اطلاعات بیشتری درباره ایران بدهد و روی سخن او با مخاطب انگلیسی زبان است. به همین دلیل چیز جدیدی برای ما ندارد (حتی از نظر شناخت ذهنیت دشمن). نکته دوم این است که در کتاب حاضر با حجم بالایی از اسناد درونسازمانی از نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و همین طور حدود هزار مصاحبه با افراد اطلاعاتی طرف هستیم که در کتاب از آنها استفاده شده است. نکته سوم هم این است که تمرکز او روی ایران نیست؛ بلکه تمرکز او روی همه عملیاتهایی است که نهادهای امنیتی اسرائیل، به صورت مشخص موساد، انجام دادهاند. اگرچه غیر از موساد نهادهای دیگری هم هستند که کار اطلاعاتی یا ترور انجام دادهاند. نکته چهارمی که این کتاب را مهم و خواندنی میکند، به خاطر گسترهای است که پوشش میدهد؛ این گستره به نوعی روایت تاریخ منطقه از دید اطلاعاتی و امنیتی و با روایت طرف اسرائیلی است که دانستنش برای ما لازم است. نکته پنجم این کتاب که آن را نسبت به کتاب قبلی او متمایز میکرد، این است که نویسنده در این کتاب، آدمربایی، شکنجه و قتل توسط نهادهای رسمی اسرائیلی و با دستور نهادهای رسمی آنها را نقل میکند و کسانی که این کار را کردهاند با افتخار و سربلندی آن را تعریف میکنند، یعنی طرف جنایتی کرده و خودش با اسناد ثابت میکند که دستور رسمی داشته و از آن طرف هم میگوید من زدم، خوب کاری هم کردم که زدم.
یعنی با یک نوع خوداظهاری طرف هستیم.
بله، منتها از آن جهت که میگوید کار خوبی کردم. از بیرون که نگاه میکنیم بحث تروریسم دولتی را خیلی خوب ثابت میکند. حالا اینجا این پرسش پیش میآید که چرا برگمن سراغ اینها رفته است؟ برگمن را میتوان یکی از آن دسته افراد اسرائیلی دانست که به اصطلاح دنبال «رِفُرم» هستند. نمونه این افراد را داخل ایران هم داریم. این افراد کسانی هستند که میگویند ما نظام را قبول داریم، باید باشد، خیلی هم خوب است، ولی وقتی شروع به کار میکنند، اگرچه خودشان فکر میکنند در حال کمک کردن به نظام هستند، ولی عملاً در راستای خلاف کشور و به سود دشمنان رفتار میکنند. چنان که ما هم به عنوان دشمن اسرائیل داریم از نتیجه کار برگمن استفاده میکنیم. نکته آخر درباره این کتاب هم اینکه کتاب در نهایت روایتی از چشم دشمن است. پس طبیعتاً در بخشهایی از کتاب درباره فعالیتهای ما یا خودشان، بزرگنمایی و دروغگویی کرده است. ولی ما در ترجمه حتی ادبیاتی که به کار برده را اصلاً تغییر ندادهایم. مثلاً او درباره مقاومت عبارت تروریسم را به کار برده که ما از همان استفاده کردهایم تا کتاب کاملاً از نگاه آنها روایت شود، اگرچه در مقدمه، توضیحاتی را در این خصوص ارائه کردهایم.
بحثی که همیشه از سمت نخبگان و کارشناسان سیاسی و حقوقی مطرح بوده این است که چرا ما از جنایتهای آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی در دادگاههای بینالمللی شکایت نمیکنیم. آیا میشود از اسناد این کتاب در دادگاههای بینالمللی استفاده و به آنها استناد کرد؟
من البته کارشناس حقوقی و قضایی نیستم، ولی به لحاظ تاریخی آنچه دیدم، حتی بعضی دادگاههای سیاستزده که یا موضوعشان از ریشه دروغ است یا مسائل سیاسی در آن مداخله داشته، مثل دادگاه میکونوس یا ترور رفیق حریری، خیلی مواقع به شهادت یک فرد خاص که ادعا میکند من از نزدیکان ماجرا هستم، استناد میشود. مثلاً در دادگاه میکونوس، بنیصدر که در زمان وقوع ماجرا دیگر در نظام ما کارهای نبوده، آمده و صحبت کرده و دادگاه به اینها استناد کرده است. در کتاب برگمن هزاران استناد وجود دارد که ثابت میکند همه این جرایم، کار دولت اسرائیل بوده است. منتها یک تفاوت هست: کارهایی با این کتاب ثابت میشود و میتوان حتی به آنها در دادگاه استناد کرد، ولی خود آن دادگاه بینالمللی هم احتمالاً در بسیاری از این موارد، با اسرائیل همنظر است و حتی ممکن است متهم را تشویق هم بکند! یعنی لزوماً این طور نیست که اگر آقای فلانی را اسرائیل کشته، دادگاه او را محکوم بداند. باید این نکته را مدنظر داشت که لزوماً دادگاههای بینالمللی طرف حق را نمیگیرند، اما درباره بعضی پروندههایی که کتاب به آنها پرداخته میتوان در دادگاه از محتوای کتاب استفاده کرد. مثل ترور محمود الهمشَری که در انتقام عملیات مونیخ، در رم انجام شده ولی در کتاب اشاره میشود که این آدمی که به تعبیر خودشان او را از وسط نصف کردهاند، هیچ ربطی به عملیات آنها نداشته است. به قول یکی از نیروهای اطلاعاتی اسرائیل، شاید تنها ربطی که این فرد به عملیات مونیخ داشته این بوده که هواپیمای تیم عملیاتی مونیخ، از روی رم رد شده باشد! شاید این جور پروندهها را بتوان احصا کرد، ولی همه پروندهها این طور نیست.
یکی از اتفاقهایی که مردم ما را در روزهای اخیر عمیقاً متأثر کرد، ترور و شهادت شهید محسن فخریزاده بود. در این کتاب درباره ترور دانشمندان هستهای چه چیزی وجود دارد؟
جزئیاتی که مطرح شده را طبعاً در خود کتاب مطالعه خواهند کرد. ولی کلیت حرف درباره صنعت هستهای ما در این گونه کتابها این است ایرانیها داشتند کار غلطی انجام میدادند و ما باید جلو آنها را میگرفتیم. یعنی پیشفرض قطعی آنها این است. یکی از افراد مهم در ترور دانشمندان ما رئیس پیشین موساد؛ مئیر داگان است که در دوره شارون منصوب شد و تا دوره نتانیاهو هم حضور داشت، ولی با نتانیاهو اختلاف پیدا کرد و در نهایت کنار رفت. داگان پس از کنار رفتنش روابط نزدیکی با برگمن پیدا کرد و در این کتاب هم حرفهای دستهاولی از قول داگان نقل میشود. درباره صنعت هستهایو دانشمندان هستهای ما یک جمله از داگان در کتاب هست که میگوید راههای زیادی برای اینکه یک ماشین را از حرکت بازداریم وجود دارد. مثلاً یک ماشین چند هزار قطعه دارد، شما باید بگردید و ببینید کدام قطعه اساسی است و آن را بردارید. ولی یک راه سادهتر هم وجود دارد، اینکه راننده را بکشی! خود این کتاب میگوید سیاست اسرائیل در بحث پرونده هستهای در دوران داگان «کشتن راننده» بود.
جلدهای بعد چه زمانی منتشر میشوند؟
جلدهای بعدی هم به سرعت زیاد در حال آمادهسازی است. فکر میکنم جلد دوم حدود سه هفته بعد منتشر شود و انتشار جلدهای بعدی هم با فاصله حدود یکماهه صورت گیرد. یعنی تا مخاطب یک جلد را بخواند، جلد بعدی به دستش رسیده است.
امیدوارم قیمت کتاب هم برای استفاده عموم مردم مناسب باشد.
اتفاقاً من خوشحال میشوم این بخش از گفتوگو در مصاحبه باشد. یکی از دلایلی که ما کتاب را تبدیل به چهار جلد کردیم همین بود که قیمت کتاب پایینتر شود. ضمن اینکه همین حالا ناشرانی هستند که همین حجم کتاب را ۱۳۰ هزار تومان قیمت میگذارند. بنابراین میتوان گفت این کتاب (به نسبت دیگر کتابها) تقریباً ارزان است. ما کتاب را چهار جلد کردیم تا هر کس بتواند آن را جدا جدا بخرد و بسته به نیاز خودش جلدها را تهیه کند. البته ممکن است بعداً کتاب را در یک جلد قطور هم منتشر کنیم.
نظر شما