موقعیت جغرافیایی که امروزه افغانستان نامیده میشود، به عنوان بخشی از سرزمین ایران در دوران باستان، از نقاط کانونی در جاده ابریشم و مسیرهای مهاجرت انسانها بوده است. وجود همین مزیت ژئواستراتژیک ارتباطی، جمعیت نزدیک به 40 میلیونی، بازار وسیع در حال رشد و برخورداری از منابع معدنی غنی، چشمانداز روشنی پیش روی این همسایه شرقی قرار داده و دیگر کشورها را در همکاری بیشتر با کابل به تأمل واداشته است. همین مسئله سبب شده دو سوی غرب، روسیه، چین، هند، ترکیه و حتی برخی شیخنشینهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس بهجد توسعه مناسبات با کابل را مد نظر قرار دهند. در این میان موقعیت جمهوری اسلامی ایران برای نقشآفرینی و حضور فعالتر در صحنه افغانستان ممتاز و بیش از هر کشوری در دسترس به نظر میرسد.
سند راهبردی ایران و افغانستان روی میز
گسترش همهجانبه همکاریهای میان تهران و کابل امروز از چشم مقامات دو کشور نیز پنهان نمانده است. در همین باره، معاون سیاسی وزیر خارجه کشورمان که به کابل سفر کرده، روز گذشته در حاشیه دیدار با مقامات عالیرتبه افغانستان، ضمن مهم دانستن توسعه هرچه بیشتر مناسبات طرفین، از نهایی شدن سند راهبردی ایران و افغانستان در آینده نزدیک خبر داد.
سید عباس عراقچی با بیان اینکه ایران و افغانستان، دو کشور همسایه با منافع و نگرانی مشترک هستند، در این باره گفت: سند مورد نظر، پنج قسمت دارد که چهار بخش آن پیشتر نهایی شده است. معاون سیاسی وزیر خارجه با بیان اینکه این سند، اصولی را که بر روابط بین دو کشور باید حاکم باشد مشخص کرده، ادامه داد: سند راهبردی به گونهای تکمیل شده است که هر دو طرف احساس برد-برد دارند؛ خواستههای اصلی رعایت شده و در عین حال به سود هر دو طرف است.
وی با بیان اینکه افغانستان درگیر مشکلات متعدد بوده و جمهوری اسلامی ایران هم در این شرایط همواره در کنار مردم و دولت کابل قرار داشته، خاطرنشان کرد: این همراهی نشان میدهد صلح و ثبات در افغانستان، صلح و ثبات در ایران است و رفاه و پیشرفت مردم افغانستان ارتباط مستقیم با پیشرفت مردم ایران دارد و این یک واقعیت راهبردی است.
سنگ بنای توسعه همکاریها
کار بر روی سند همکاریهای راهبردی از ابتدای سال 1396 در دستور کار تهران و کابل قرار گرفت. باوجود همه سنگاندازیهای دشمنان و بهویژه آمریکا که چشم دیدن ایرانیها را در کشور همسایه ندارد، روابط طرفین توسعه یافته و اکنون ضرورت برنامهریزی بلندمدت در ادامه مسیر ضروری به نظر میرسد. نوذر شفیعی، تحلیلگر سیاست خارجی با بیان این مقدمه درباره ویژگیها و ابعاد اهمیت سند راهبردی میان تهران و کابل به خبرنگار قدس گفت: آنچه در حوزه امنیتی در رابطه با کابل مورد نظر تهران است، در وهله نخست نگرانی از بابت حضور بیگانگان در خاک افغانستان و تهدیدی است که از سوی آنها متوجه کشورمان میشود. همکاریهای امنیتی البته خواسته کابل هم هست، پس بر این اساس یکی از مهمترین محورهای همکاری در سند پیش رو افزایش همکاری و هماهنگی مرزی خواهد بود. بحث مقابله با جرایم سازمانیافته اعم از قاچاق انسان، اسلحه و مواد مخدر نیز بخش دیگری از همکاریهای امنیتی به نظر میرسد.
وی تصریح کرد: بعد دیگر همکاری که در چشم انداز آتی مورد نظر است، اقتصادی است. همکاری اقتصادی از این جهت مهم است که زمینه ساز توسعه همکاری های سیاسی و زمینه ساز ثبات و امنیت منطقه خواهد شد. بررسی ابعاد این همکاری، شناسایی ظرفیتها و شراکت در بخشهای مختلف در دستور کار است. این تحلیلگر سیاسی درباره حوزه همکاریهای فرهنگی مورد نظر هم افزود: در این زمینه ایران در بحث همکاریهای دانشگاهی و حتی آموزش و پرورش میتواند کمک بزرگی به افغانستان بکند.
مدیریت آبهای سرزمینی
پیرمحمد ملازهی نیز با بیان اینکه متن سند همکاری و جزئیات آن هنوز منتشر نشده اما گفتوگوهای اخیر بیانگر عزم دو طرف برای تعاملات است، گفت: افغانستان امروز با کشورهای مختلفی از جمله هند، آمریکا و چند کشور دیگر سند همکاری راهبردی امضا کرده است. ایران خیلی دیر در این باره اقدام کرده است، در حالی که میتوانست زودتر این کار را انجام دهد؛ چراکه هر اتفاقی چه مثبت و چه منفی در افغانستان بیفتد، تأثیرات خودش را بر ایران میگذارد. این تحلیلگر مسائل شبه قاره ادامه داد: در یک نگاه کلی به مناسبات امروز، انعقاد چنین قراردادی بین دو کشور یک ضرورت غیرقابل انکار به نظر میرسد، اما به نظر میرسد در سند اخیر، همکاریهای فرهنگی و اقتصادی بیشتر مورد نظر باشد. وی تصریح کرد: در حوزه نظامی به دلیل توافق آمریکا با نهادهای امنیتی این همسایه شرقی، فضا خیلی برای فعالیت ایران باز نیست، هر چند که تهران بارها نارضایتی خود را از حضور نظامیان آمریکایی در این کشور اعلام کرده است. ملازهی با بیان اینکه در زمینه اقتصادی و فرهنگی ولی اینگونه نیست و جا برای کار بسیار است، افزود: امروز افتتاح خط آهن خواف – هرات را نه تنها عاملی در توسعه ارتباطات اقتصادی بلکه عاملی در تکمیل کریدورهای ارتباطی منطقه با همکاری ایران و افغانستان میدانیم. در ادامه این مسیر، توسعه همکاریهای مشترک اقتصادی یک نیاز است. به عنوان نمونه توسعه کشتهای فراسرزمینی از سوی ایران در افغانستان و گسترش سرمایهگذاری طرف افغانستانی در بنادر ایران میتواند در نظر گرفته شود.
این تحلیلگر در پاسخ به این پرسش خبرنگار قدس که آیا موضوع آبهای سرزمین هم قسمتی از توافق یادشده خواهد بود، گفت: دو کشور درباره حق آب ایران از هیرمند پیشتر هم توافقنامهای به امضا رسانده بودند. این توافق در سال 1973 به امضا رسید و قرار شد 26 متر مکعب بر ثانیه به ایران اختصاص داده شود که عملاً عملیاتی نشده. ایران خواهان اجرای کامل این توافق از سوی کابل است. افغانستان هم اگرچه مدعی انجام تعهد خود است، اما اکنون نحوه مدیریت ورود این 800میلیون متر مکعب آب به رایزنی بیشتر نیاز دارد. بنابراین پیدا کردن یک راه معقول در مدیریت و تقسیم عادلانه آب میتواند یکی از موارد مورد نظر باشد، اما کابل به مطرح شدن این موضوع چندان تمایلی ندارد. ملازهی در انتها گفت: باید از نگاه مثبت به سند همکاری راهبردی میان ایران و افغانستان نگاه کرد که البته موانعی هم وجود دارد و اینگونه نیست که دو کشور در شرایطی قرار بگیرند که همه مشکلات برطرف شود.
نظر شما