*اپیزود اول
همیشه تولد روزنامه برای من که تقریبا بیست و دو سال در آن مشغول فعالیت بوده ام یادآور خاطرات و اتفاقات جالبی است که آنها را در ذهنم بارها مرور می کنم ، در همه این سالها و در پست های مختلف از کار خبرنگاری و گزارشگری سرویس سینما گرفته تا معاون سرویس اجتماعی و معاون پایگاه خبری قدس آنلاین و معاونت موسسه فرهنگی قدس، هیچ گاه لذت کار خبرنگاری برایم از بین نرفته و سعی کرده ام همیشه این حلقه اتصال میان علاقه شخصی و کارم را حفظ کنم. شانس خوب من در تمام سالهای گزارشگری ام کارکردن در کنار همکارانی بوده که همیشه الگو های خوب کاری واخلاقی برایم بوده اند و امروز هر آنچه که دارم از برکت حضور آنهاست که امروز بیشترشان یا بازنشسته شده اند ویا به رحمت خدا رفته اند یکی از آن همکاران مرحوم حسین پورحسین بود.
سالهایی که جشنواره فیلم فجر فقط تخم طلایش را برای تهرانی ها می گذاشت و امکان دیدن فیلمها در اواخر دهه هفتاد برای جماعت شهرستان نشین تنها با هزینه کردن و رفتن به تهران جور میشد همیشه یک تیم خبری از روزنامه برای پوشش اتفاقات جشنواره و تهیه یک ویژه نامه از مشهد به تهران اعزام می شدند و من در کنار علی جعفری،فرامرز عامل بردبار و مرحوم پور حسین راهی پایتخت می شدیم تا از برکات تهران نشین ها لااقل دیدن فیلمهای داغ جشنواره اش نصیبمان شود. در تمام روزهای جشنواره شاهد فعالیت مردی از جنس سینما و رسانه بودم که موهای سفیدش چیزی از عشق و علاقه اش به کار خبرنگاری کم نمی کرد وهمچنان پس از گذشت سی سال کار رسانه ایش در آن ایام انگار جوان تازه وارد عرصه رسانه بود که ذوق وشوق گرفتن مصاحبه با بازیگران و کارگردانان سینما و پیاده کردن نوار گفتگو هایشان تا نیمه های شب و خواندن مطالبش پس از انتشار در روزنامه ،همیشه همراهش بود برای من که آن سالها چهار الی پنج سال از فعالیت کاریم بیشتر نمیگذاشت مرحوم پورحسین الگو عجیبی در کار خبرنگاریم بود که آرزو داشتم و دارم مثل اوتا لحظه آخرعاشقانه و پرانرژی به کاری که برایش زحمت کشیدم و درس خواندم وعلاقه دارم ادامه دهم می دانم کار بسیار سختی است و باید از جنس خاص خبرنگاران بود که فاصله عشق و دیوانگی را پیموده اند و فراتر از یک شغل به کارشان نگاه می کنند. امسال اولین سالی است که مرحوم پورحسین در تولد هر ساله روزنامه حضور ندارد ولی بیشتر از همه ایام جای خالی اش را احساس می کنیم.
*اپیزود دوم
پایگاه خبری قدس آنلاین نه سالی می شود که راه اندازی شده و از روزهای ابتدا شکل گیری اش به عنوان معاون حضور داشته ام و برایم بخش بخش آن خاطره و یادگاری های رسیده از همکاران سابق است. واقعیت این است که در روزگاری به سرمی بریم که چاشنی زندگی هایمان سرعت است و حجم بی انتهایی از مطالب منتشر شده در فضای مجازی زندگی هایمان را احاطه نموده است و در حال حاضر تقابل میان رسانه های مکتوب و فضای مجازی بیش از همیشه خودش را نمایان ساخته است.
در چنین شرایطی حیات رسانه های مکتوب که در کشور ما قدمتی 160 ساله دارد، نیازمند برنامه ریزی دقیق و داشتن نگاهی علمی و کاربردی است که اگر جز این باشد، در آینده ای نزدیک شاهد محو شدن رسانه های مکتوب خواهیم بود. این مسئله نه تنها در این مرز جغرافیایی که در همه ی نقاط دنیا مشاهده می شود.امروزه حتی ژاپنی ها که روزنامه خوان ترین مردم جهان به شمار می روند اغلب خواندن اخبار از اینترنت و وبسایتهای آنلاین را جایگزین دست گرفتن روزنامه های چاپی کرده اند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته مشخص شده است که مصرف کنندگان خبر در این کشور روزانه ٣٧ دقیقه از وقتشان را صرف جستجو در اینترنت می کنند در حالی که میانگین روزنامه خواندن چشم بادامی ها با دو دقیقه کاهش به ٣١ دقیقه رسیده است. امروزه بسیاری از روزنامه های معتبر دنیا با این دغدغه اساسی مواجهه اند که چگونه می توان از ریزش پرشتاب تیراژها که با فعال شدن اینترنت در عرصه روزنامه نگاری ایجاد شده است، مقابله کنند.
شاید مهمترین ویژگی رسانه های مکتوب مانند روزنامه ها در مقابل شبکه ها و کانال های مجازی، تعهد و قانونمندی اینگونه از رسانه ها جهت انتقال صحیح اخبار باشد. زمانی که خبر یا گزارش در یک قالب نظام مند مانند روزنامه منتشر می شود، بر صحت آن تاکید بیشتری می رود. آنچه که منتشر میشود، قابل اطمینان و دارای سند است، چرا که تخطی از چارچوب های قانونی برای رسانه های مکتوب من جمله روزنامه ها، جرم محسوب میشود اما در رسانه های مجازی با وجود اینکه سرعت انتقال اطلاعات و اخبار بسیار بالا است، به همین میزان اعتماد به صحت اخبار نیز کاهش می یابد. با این حال از این واقعیت نمی توان چشم پوشی کرد که مردم دیگر نیازمند خواندن شرح وقایع روزقبل در روزنامه های نیستند چرا که پیش از این، شرح واقعه را در فضای مجازی دیده اند و خوانده اند و باخبر شده اند.
در چنین شرایطی چه باید کرد؟ چه چیزی می تواند هویت رسانه های مکتوب را نشان دهد و چه عاملی می تواند به عنوان نقطه ی قوت این رسانه شناخته شود؟ به نظر می رسد تنها راه نجات روزنامه ها و رسانه های مکتوب، تلاش آنها برای یافتن قابلیت هایشان باشد. تلاش آنها برای یافتن آنچه که باعث تمایزشان با شبکه های مجازی می شود. انتظار انتشار خبرهای روز قبل در روزنامه ها دیگر معنای چندانی ندارد. راه برون رفت از این مسئله، خلاقیت و نوآوری است. اضافه کردن تحلیل ها و گزارش های تحلیلی-خبری بر وقایع روز است. هر چه خبرهای منتشر شده در فضای مجازی سطحی است، گزارش های منتشر شده در روزنامه ها باید به سمت داشتن نگاه تحلیلی پیش رود. مخاطبین آنچه را که نیازشان را بر طرف خواهد ساخت تشخیص می دهند. مخاطبینی که به دنبال نگاه عمیق بر مسائل هستند، منبع مناسب آن را پیدا خواهند کرد. اگر در رقابت با فضای مجازی، تنها به انتقال اخبار تکیه کنیم، بازنده ی واقعی این مسابقه روزنامه ها خواهند بود. ما نیازمند بازتعرف معنا و کارکرد روزنامه ها و رسانه های مکتوب در کنار رسانه های مجازی هستیم تا ثابت کنیم هیچ چیز جایگزین آن نخواهد بود.
نظر شما