به گزارش قدس آنلاین، مهربانی از در و دیوار این قسمت از بیمارستان میبارد. این فرشتهها که نامشان را پرستار گذاشتهاند، سالهاست اینکارهاند. سالهاست پرستارند و پرستاری را با رأفتی خادموار درآمیختهاند. تقریبا یک سال است که زیباییها را در چشمان بیماران میبینند و معنا میکنند.
هنوز طلوع ندمیده میآیند و تاریکی شب میروند و خستگی را برای خانوادهشان میبرند. از بهار فقط اسمش را شنیدند و گرمای تابستان را طاقتفرساتر تحمل کردند. پاییز که آمد، با افتادن هر برگ از روزگار اشک ریختند و حالا میخواهند زمستان را با تأسی به زینب(س) آغاز کنند، آن حضرت که الگویی بینظیرند و در هیچ مکتب و فرهنگی نمونهشان یافت نمیشود.
پرستاری را باید در حقیقت از مقدسترین و دشوارترین شغلهای دنیا دانست، آنگاه که بیمار و مراجعهکننده با درد جسمی و گاهی با دردهای نهفته روحی به مراکز درمانی میرود و امید دارد با جسمی بهبودیافته و روحی مداواشده بازگردد. این هنر پرستاری است، هنری بینظیر و تخصصی بیهمتا که با وزش نسیم محبت و جاری شدن زلال امیدواری، با امتزاج طبابت روح و روشن نگهداشتن چراغ حیات، و درخشان کردن خورشید ایمان و اعتقاد به زندگی، با تأسی به سیره زینب کبری(س) جریان مییابد.
و حالا که بحران کنونی گریبان ایران عزیزمان را گرفته است، الفبای قهرمانی به دستان هنرمند و پرمهر پرستاران در قامت مدافعان سلامت هجّی شده است. در شرایطی که علاوهبر ناتوانی جسمی بیماران مبتلا به کرونا، این بیماران به دلیل سرعت شیوع، گاهی حتی از حمایت خانواده بیبهرهاند، کادر درمان، خواهران و برادران و مادران و پدران آنها هستند. نام این قهرمانان در تاریخ جانفشانیهای این قرن تا ابد جاوید خواهد ماند.
طاقتفرسا ولی شیرین
مهناز طالبالحق از همانهاست که بیش از ۲۰ سال است در بخشهای حساس بیمارستانی فعالیت میکند و امروز در کسوت مدیر پرستاری بیمارستان رضوی، همه این روز عزیز را به او تبریک میگویند. صداقت را مهمترین چاشنی پرستاری میداند و میگوید: «اگر خطا کردیم، باید آن را صادقانه طرح کنیم. در واقع، اگر فعالیت پرستاری را صادقانه انجام دهیم، بهویژه وقتی در بیمارستانی به نام حضرت رضا(ع) کار میکنیم، خود ایشان کمک میکنند به بهترین شکل خدمت کنیم. راستش، باید خودمان را جای بیمار بگذاریم. اینگونه بهتر میتوانیم خدمت کنیم. در واقع، من پرستاری را یک نوع امانتداری میدانم. جان بیمار امانتی است در دستان ما و باید مجدانه مراقب سلامتی آنان باشیم.»
ساعت حوالی ۱۱. همینطور که نشستهام، میترسم. میترسم از ثانیهها و نفسهایم. لباسهای حفاظت شخصیام به حد کافی است. هوا هم خیلی گرم نیست اما دمای بالارفته بدنم وصفکردنی نیست. تقریبا از همان اول که این لباسها را پوشیدم، نفسهایم به شماره افتاد. یکی دیگر از سرپرستاران امروز آمده تا در این بخش داوطلبانه شیفت بگذراند. وقتی صحبت میکند چهرهاش در بخار محو میشود. ضرغامی را همکارانش متخصص میخوانند. تبحر خاص او در برخی خدمات پرستاری زبانزد است. همینطور که ونتیلاتور را تنظیم میکند، میگوید: «چه میخواهید بنویسید؟ به گفتن و نوشتن که نیست! باید پرستار باشی تا لطف کردن، عشق ورزیدن و تپیدن قلبت برای انسانها را بفهمی. حاضرید کارتان مراقبت از پدر یا مادرتان باشد آن هم در شرایطی که جان خودتان در خطر است؟ اگر حاضرید، شما میتوانید پرستار باشید. بیماران هم همگی خانواده ما هستند: پدرمان، مادرمان، خواهر و برادرمان. پرستاری عجین است با عشق، ایثار، دلسوزی، فداکاری، محبت بیمنت. پرستاری را نمیشود تعریف کرد؛ باید زندگی کرد، یک زندگی عاشقانه تمامعیار.»
وظیفهای بیشتر پس از دیده شدن
تحمل لباس حفاظت فردی دیگر ممکن نیست. بلند میشوم تا به سمت رختکن و فضای تهیهشده برای استریل کردن و پاکسازی بروم. چهرهای آشنا میبینم: خانم قربانی که چهره پرستاری دهه کرامت رضوی امسال شده بود، پرستار چهلوسهسالهای که سال آخر خدمت خود را سپری میکند. بارها چنین جلوههای مهربانی را از خود برجای گذاشته است. تابستان امسال سرپرستار بخش مراقبتهای ویژه پس از جراحی قلب باز بود. بیمارستان رضوی با ثبت عکسی از او، پرستاری مادرانهاش از یک نوزاد را به تصویر کشید. این پرستار باسابقه این روزها در یکی از بخشهای پرخطر بیمارستان رضوی مشغول فعالیت است.
خانم قربانی از حرفه پرچالش و طاقتفرسای پرستاری در کنار شیرینیهایی که دارد میگوید: «حقیقتش را بخواهید، شیرینی ماجرای کار سخت ما آنجاست که لبخند رضایت و سلامتی بر لب بیماری مینشیند. فرقی ندارد نوزادی دوماهه باشد یا پیرمرد و پیرزنی هفتودوساله. در هر حال، ما اینجاییم تا در کنارشان باشیم و از دردهای آنها بکاهیم. شاید بتوان گفت کار ما در بخش مراقبتهای ویژه که سالهاست در آن مشغول فعالیتم، مانند اورژانس، از بخشهای دیگر بیمارستان کمی پراسترستر است ولی نتیجهاش هم بسیار شیرین است.»
خودش مادر است و این احساس مادرانه را با لبخند توصیف میکند: «راستش آن اتفاق که بابت آن تصویرم در فضای مجازی منتشر شد، برای خودم هم خیلیخیلی لذتبخش بود. آرامآرام زیرلب لالایی زمزمه میکردم و طولی نکشید که خوابش برد. وقتی از من عکس میگرفتند، متوجه سوژه شدنم نشده بودم ولی بعد که عکسم را در فضای مجازی و کانالهای خبری دیدم، با خودم گفتم باید باور کنم که هر لحظه پرستاریام سوژه نگاه دقیق خداست. این روزها که در قلب مهربانی و در جوار امام مهربانیها هستیم، واقعا باید حواسمان باشد که چگونه خدمت میکنیم. امید دارم این ناچیز را از من ناقابل پذیرفته باشند. به اینکه خدمت ویژهای کنم فکر نکردهام و نمیکنم. فقط در این فکر بودهام که کارم را درست انجام داده باشم. این هم جزئی از کار ماست.»
خادمی پرستار، پرستاری خادم
هنوز شیفت صبح به پایان نرسیده است اما من با اینکه کار پرستاری نکردهام و تنها با همین لباسهای حفاظت فردی چند ساعتی را اینجا گذراندهام، انگار ساعتها دویدهام. دیگر با سرعت بیشتری به سمت رختکن میروم.
در فضای استریلیزاسیون، به یکی از خانمهای کمکپرستار برمیخورم که چند ماه دیگر بازنشسته میشود و ده سالی هست که لباس خادمی حضرت رضا(ع) را هر هفته میپوشد و بعد از گذراندن شیفتش در بیمارستان، به حرم مطهر میرود و شیفت خدمت را آغاز میکند. آثار ماسک روی صورتش نواخته شده است و میگوید: «خسته میشوم. حق بدهید. کار دوبرابر شده و استراحت نداریم. بیمهری میبینیم و باید تاب بیاوریم، تاب بیاوریم تا تاب و تحمل بیماران کم نشود. خستگی اینجاست که معنا میشود. سالهاست در این حوزه خدمت میکنم اما هیچوقت اینقدر از خودم صبر و تحمل سراغ نداشته و به خرج ندادهام. خودم باورم نمیشود بتوانم اینقدر صبور باشم. خانوادههای ما هم در این دوران آسیب روحی و روانی زیادی دیدند، آن هم ناشی از نبودن ما و استرسی که متحمل میشدند. این روزها همه میگویند و امیدوارم مخاطبان شما هم بخوانند. یلدا برای هیچکس بیشتر از ما طولانی نیست. برای حفظ سلامتی خودتان، امسال به بهانه طولانیترین شب سال دور هم نباشید.»
منبع: آستان نیوز
انتهای پیام/
نظر شما