قدس آنلاین: هزاران سال است که مردم این سرزمین درازترین شب سال را با برگزاری آیینهایی ویژه، جشن میگیرند و تا سپیده دم بیدار میمانند تا پیروزی مهر و روشنی بر اهریمن تاریکی را به نظاره بنشینند. یلدا، یادگاری نیک از نیاکان نیک اندیش ما و گواهی دیرینه بر پیشینه پرافتخار این مرز و بوم باستانی است که از پی قرنها، همچنان زنده و پویا بر تارک فرهنگ و هویت ایرانیان میدرخشد.
شاهنامه خوانی یکی از سنتهای دلنشین و دیرینه ایرانی است که پس از اسلام و با آفرینش شاهنامه فردوسی، به مراسم شب یلدا یا شب چله نیز راه یافته و شکوه آن را دوچندان کرده است. پدران ما آخرین شب پاییز را فرصتی نیکو برای دیدار با یکدیگر و بازگویی داستانهای دل انگیز شاهنامه به فرزندان خود میدانستند. بر خوان آیینی شب یلدا نیز یک جلد از شاهنامه فردوسی جای میگرفت تا طولانی ترین شب سال با خواندن اشعار حماسی و شورانگیز شاهنامه سپری شود. در این مراسم یکی از بزرگان فامیل که اهل شعر و ادب بود، ابیات شاهنامه را با صدای بلند از روی متن کتاب، برای حاضران بازگو میکرد. برخی از ریش سفیدان نیز داستانهای شاهنامه را سینه به سینه و از پدران خود یا از نقالان در قهوه خانهها آموخته بودند و در خاطر داشتند و آنها را از با شور بسیار برای حاضران میخواندند و همچون صحنه ای بدیع و زیبا به تصویر میکشیدند.
به این ترتیب پیر و جوان، از دل و جان، به سخنان شیرین شاهنامهخوانان گوش میسپردند و همراه با شاهنامه، شب یلدا را تا صبحی روشن بدرقه میکردند. در بین داستانهای شاهنامه، داستان نبرد رستم با دیو سپید، داستان زاده شدن رستم، نبرد رستم و اسفندیار و نبرد رستم و سهراب که به سهراب کُشی معروف بود طرفدار بیشتری داشت. گاهی نیز شب یلدا آغازی برای شاهنامه خوانیها و شب نشینیهای زمستانی به شمار میآمد؛ روایت شاهنامه با داستان کیومرث که نخستین داستان در شاهنامه است آغاز میشد و در دیگر شبهای بلند زمستان که معمولا افراد خانواده برای شب نشینی دور هم جمع میشدند، ادامه مییافت.
به جز داستانهای شاهنامه، نقل دیگر داستانهای کهن مثل لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، یوسف و زلیخا، خسرو و شیرین و داستانهای جذاب مثنوی معنوی و هفت پیکر نظامینیز در شب یلدا رایج بود. ولی هیچ کدام از این داستانها نزد مردم به اندازه ابیات پندآموز شاهنامه، محبوبیت نداشت و معمولاً خود مهمانان مجلس، از بزرگ فامیل میخواستند که در این شب برای آنها داستانهای شاهنامه را نقل کند. بی سبب نیست که شاهنامه را مردمیترین دفتر شعر پارسی دانسته اند که در گذر قرنها با روح ملت ایران عجین شده و جوانمردی، میهن دوستی و دیگر ارزشهای انسانی را به آنها آموخته است.
امروزه دیگر نشانی از شاهنامه بر سفره یلدای ما ایرانیان نیست. گرچه هنوز هم آیین نیکوی شاهنامه خوانی در شب یلدا، در برخی از شهرها و روستاهای کوچک به ویژه در بین عشایر بختیاری رواج دارد ولی در بسیاری از شهرها و روستاها، رسم شاهنامهخوانی از یادها رفته است. چه خوب است یلدای امسال، در کنار دیوان حافظ و تفال به ابیات دل انگیز آن، جلدی از شاهنامه حکیم توس را نیز بگذاریم و رسم کهن شاهنامه خوانی را به شب یلدا برگردانیم!
انتهای پیام/
نظر شما