قدس آنلاین-گروه استان ها:«گدارناهوک» نام یک پاسگاه مرزی در جنوب سیستان و بلوچستان است که توهم گروهک تروریستی «جندالشیطان» به سرکردگی عبدالمالک ریگی برای مبارزه با نظام نخستین بار اینجا به جان ایرانیها افتاد.
چهار سال از تشکیل گروهک تروریستی با عنوان «جند الله» گذشته بود که یکی از افراد فعال این گروهک، برای تهیه غذا و مایحتاج خود به سراوان استان سیستان و بلوچستان میآید اما در جریان این سفر گروهبان «عباس نامجو» یکی از مرزداران میهن اسلامی او را دستگیر میکند.
انتقام از مرزبانان
این ماجرا موجب میشود تا همدستان عبدالمالک ریگی برای انتقام از رئیس پاسگاه مرزی «گدار ناهوک» شبانه به آن پاسگاه حمله کنند و نخستین ماجرای غمانگیز را برای حافظان امنیت رقم بزنند.
در جریان این حمله تعداد هشت سرباز ازجمله استوار عباس نامجو رئیس این پاسگاه مرزی به گروگان عبدالمالک ریگی درآمده و به خارج از مرز به «بلوچستان» پاکستان انتقال یافتند.
درحالیکه اشرار در همان روز با آزادی یکی از ۹ سرباز گروگان گرفتهشده، درخواست خود مبنی بر رهایی تعدادی از اشرار دستگیرشده در منطقه را مطرح کردند اما ازآنجاکه این افراد از خاک پاکستان استفاده کرده بودند، مسؤولیت سرزمینی بر عهده این کشور بود که درنهایت با رایزنیها بدون آنکه هیچ امتیازی به آنها داده شود، ۷ تن از سربازان در محدوده پاسگاه «سوراب» میل مرزی ۲۱۴ گروهان پیشین هنگ مرزی «جکیگور» تحویل مرزبانان کشورمان شدند.
با اعلام خبر آزادی این گروگانها پس از گذشت ۳۱ روز و در ساعت ۱۲:۱۰ دهم بهمنماه، در شرایطی که به نظر می رسید تمامی سربازان گروگان گرفتهشده آزادشدهاند، اما خبری از استوار عباس نامجو در بین سربازان آزادشده نبود.
ادامه راه شهید
شهید استوار عباس نامجو که خونش را برای دفاع از مرزهای میهن اسلامی تقدیم کرد دو یادگار از خود بر جای گذاشته که به همراه همسرش در تلاش هستند تا در سنگر علم و تحصیل ادامهدار راه این شهید بزرگوار باشند.
سرکار خانم نوری همسر این شهید در خصوص دلایل ازدواج با این شهید میگوید: شهید علاوه بر برخورداری از عنصر معنوی و اعتقادی، جوانی شجاع، هوشمند و تیزبین بود و به همین دلیل با توجه به اینکه شغل ایشان که در یک سازمانی با بدنه و ساختار منظم و قدرتمند پر از انگیزه دفاع از حریم امنیتی و حراست از مرزها بود، از عنصر مهمی به نام ادبیات شهادت نیز برخوردار بود که او را نه دچار خستگی و نه فرسایش میکرد و این موضوع انگیزه من برای ازدواج با ایشان را مضاعف میکرد.
انتظار سخت
وی در خصوص ربایش همسرش توسط عبدالمالک ریگی به قدس میگوید: همسر شهیدم ۱۶ سال در مناطق صعبالعبور و مرزی با حداقل امکانات با اشرار برای دفاع از حریم مرز جنگید که درنهایت توسط گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی ربوده و به خاک پاکستان منتقل شد.
خوشبختانه برخلاف تبلیغات رسانههای معاند اما نسل جدید هم بهعنوان سرمایههای کشور جوانان و نوجوانان قدرشناسی هستند که شهدا را کامل میشناسند و عاشقانه دوست دارند و در مراسم تشییع و تدفین شهدا حضور پیدا میکنند و اشک میریزند
متأسفانه در آنجا پس از هشت ماه که تکتک روزهایش برای من کابوس و انتظار بود توسط این گروه جنایتکار به طرز فجیعی به شهادت رسید و هنگامیکه پس از ۸ ماه جسد ایشان را توانستیم با همکاری مسئولان از خاک پاکستان به ایران منتقل کنیم متأسفانه پیکر مطهر ایشان از هم متلاشیشده بود.
خانم نوری به ما میگوید: این استان شهدای بسیاری برای آرامش و برقراری امنیت تقدیم انقلاب کرده است و من تنها همسر شهید در خیل عظیم مادران و همسران شهید نیستم و لذا به خود میبالیم که توانستهایم سهم و دین خود را به انقلاب ، نظام و مردم ادا کنیم.
وی اظهار میکند: خوشبختانه برخلاف تبلیغات رسانههای معاند اما نسل جدید هم بهعنوان سرمایههای کشور جوانان و نوجوانان قدرشناسی هستند که شهدا را کامل میشناسند و عاشقانه دوست دارند و در مراسم تشییع و تدفین شهدا حضور پیدا میکنند و اشک میریزند،این در حالی است که حتی بسیاری از شهدا از نسل سوم انقلاب هستند و از آنها به نیکی یاد میشود.
وی تأکید میکند: نباید اجازه داد که خون این شهدا که برای آرامش و امنیت ما از جان گذشتند پایمال شود.
نظر شما