تحولات لبنان و فلسطین

پژوهشگر دین و جامعه با بیان اینکه حجاب را به عنوان فرمان الهی در میدان عمل اجتماعی باید به نحوی تعریف کنیم که بتواند در حوزه سرمایه فرهنگی انسان‌ها قرار گیرد، گفت: رفتار برخی از سلبریتی‌ها در رابطه با مسئله حجاب موجب ایجاد کژکارکردهای جبران‌ناپذیر در سطح جامعه شده است.

چگونگی تعریف فرمان الهی در میدان عمل اجتماعی/ کژکارکردهای سلبریتی‌ها در زمینه حجاب

به گزارش قدس آنلاین، امروز ۱۷ دی‌ماه مصادف با واقعه تاریخی کشف حجاب در زمان پهلوی اول است. رضاشاه پهلوی روز ۱۷ دی‌ماه سال ۱۳۱۴ به همراه همسر و دختران خود که حجاب از سر برداشته بودند، در جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانش‌سرای مقدماتی شرکت کرد و این مسئله سرآغازی بر کشف حجاب در کشور شد که البته واکنش تند مردم و علمای اعلام را نیز به دنبال داشت.

یکی از مشکلاتی که باعث می‌شد تا سران حکومت طاغوت نسبت به از بین بردن حجاب بانوان در کشور اقدام کرده و یا به ویژه در دوران پهلوی دوم از طریق تبلیغات فراوان به دنبال آن باشند، این بود که تصور می‌کردند که مانع اصلی پیشرفت و ترقی زنان، حجاب آن‌هاست. به همین دلیل بود که یا به زور و یا با بهره‌گیری از تبلیغات و فرهنگ‌سازی فراوان به دنبال از بین بردن حجاب بودند.

با پیروزی انقلاب اسلامی و روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، مسئله حجاب اسلامی نیز مورد توجه جدی‌ قرار گرفت و بانوان مقید به رعایت حجاب شدند. اما طی سال‌های اخیر موج گسترده‌ای از هجمه‌ها و تبلیغات رسانه‌ای بیگانه علیه موضوع حجاب در کشور آغاز شده است.

پوشش بانوان از احکام مشترک میان همه ادیان ابراهیمی(یهودیت، مسیحیت و اسلام) است و هر کدام جداگانه اهمیت و جایگاه آن را مورد تأکید قرار داده‌اند و تنها تفاوت در حدود حجاب و گاه فلسفه آن است. بدین جهت شایسته است برای تبلیغ و ترویج این مهم که جزو مبانی اساسی دینی به شمار می‌آید فعالیت فرهنگی عمیق، علمی و با بهره‌مندی از زبان روز انجام شود تا جذب و مشارکت جوانان را به دنبال داشته باشد، اما در برخی موارد نه تنها شاهد ضعف در فرهنگسازی برای این موضوع هستیم بلکه با رفتارهایی از سوی مسئولان، هنرمندان، نهادهای فرهنگی و ... مواجه می‌شویم که به نوعی ضد تبلیغ نیز محسوب می‌شود.

در این رابطه به گفت‌وگو با مهدی کاموس، پژوهشگر حوزه دین و جامعه پرداختیم که مشروح آن را در ذیل مشاهده می‌کنید.

تبلیغات فرهنگی پیرامون موضوع حجاب با توجه به اهمیتی که در مبانی دینی دارد، باید از چه شاخصه‌هایی برخوردار باشد تا به مرحله تأثیرگذاری رسد؟

وقتی درباره تبلیغات حجاب حرف می‌زنیم، باید دقت کنیم دقیقا در مورد چه چیزی صحبت می‌کنیم؟ به نظر می‌رسد در تبلیغات، بیش از روش و تکنیک‌های اقناع، موضوع تبلیغ مهم است. در تبلیغات با موضوع حجاب، کم‌کارکردی، کژکارکردی و اثرگذاری ناکافی در درجه اول مربوط به پیچیدگی خود مسئله حجاب است.

عمق استراتژیک مسئله حجاب به معنای شیوه و سبک فقهی پوشش بدن را باید در رابطه تقابلی سنت با مدرنیته، هویت دینی و ملی با غرب‌زدگی و از خودبیگانگی،‌ ابژه شدن و کالایی شدن بدن و تحولات امر زیبایی در فرآیند سلطه ارزش‌های سرمایه‌داری، مادی‌گرایی و جهانی شدن جست‌وجو کرد.

حجاب مسئله ساده‌ای نیست که با تبلیغ در چارچوب توصیه‌های فردی مانند حفظ امنیت و مصونیت فردی در جامعه یا پرهیز از پیروی از گام‌های شیطان و امثالهم بتوان ارزش‌ها و نگرش‌ها را نسبت به آن متأثر کرد و انتظار تغییر رفتار و تثبیت آن را داشت. حجاب کنش اجتماعی است و در بستر اجتماعی تفسیر و تبیین می‌شود.

از همین رو است که با فقه سیاسی امام خمینی(ره) و تأکید بر نسخه اجتماعی دین، پس از چهار دهه ترویج و تبلیغ بی‎حجابی پهلوی‌ها در نیمه دوم دهه ۵۰ گرایش به حجاب در طبقه متوسط بالا می‌گیرد و مردم در تمایزسازی با فرهنگ بیگانه و بازیابی هویت دینی و اصیل خود وارد گفتمان حجاب می‌شوند.

در ایران از زمان پهلوی اول، حجاب و نوع پوشش تبدیل به مسئله‌ای اجتماعی و سیاسی شد که تاکنون ادامه دارد. زیرا،‌ ۸۵ سال است که حجاب با قدرت سیاسی، اقتصادی و تحولات اجتماعی در ایران پیوند خورده است.

آنچه در رسانه‌های مسلط جهانی بدیهی‌سازی می‌شود، گفتمان حجاب نیست، بلکه بی‌حجابی است و عدم توجه به این نکته به ظاهر روشن و ساده، منشأ بسیاری از سیاستگذاری‌های ناکارآمد در ترویج و تبلیغ حجاب است. یعنی زبان روز جوانان، تابعی از فرهنگ یکسان‌سازی شده جهانی است که مبلغ کالا شدن بدن است و اولین حوزه آزادی را در مالکیت تام و تمام انسان بر مدیریت بدن خود تعریف می‌کند.

به هرحال، فرو کاهیدن آزادی اندیشه به آزادی در انتخاب پوشش، مدیریت و نمایش بدن در جامعه نمایشی از کارکردهای تبلیغات در رسانه‌های امپریالیستی است. از این رو، تبلیغات به زبان روز جوانان، در مسئله حجاب که بخش بزرگ و مهمی از دنیای رسانه‌ای با آن واگرا و در تضاد هستند؛ کار ساده‌ای نیست. دست‌کم به این سادگی که بعضی از سازمان‌ها و نهادها، خام دستانه به آن می‌پردازند نیست!

مقدمه تبلیغات درباره حجاب،‌ تبلیغ در مدیریت بدن و زیرشاخه مهارت‌های زندگی است. رسانه‌های ما در مهارت‌های زندگی و مدیریت بدن از نوع، رنگ و جنس پوشش گرفته تا آرایش و بهداشت بدن و زیورآلات و ... عموماً ارجاع به همان گفتمان رقیب حجاب می‌دهند، زیرا نظریه‌های فرهنگی کارآمدی در مدیریت بدن نداریم، هر چند که چند سالی است بحث زیست مؤمنانه مطرح است، اما شاخص‌ها تفسیر به‌ روز و تبیین به ‌روز نشده‌اند و فراگیر نیستند.

از این رو، تبلیغات حجاب، فرهنگ و زبان به روز ندارد و نمی‌شود که صبح تا شب در تلویزیون، نمایشگرهای خیابانی و مطبوعات؛ مُد و لباس غربی و لوازم آرایش و بدن‌آویزهای رنگارنگ تبلیغ کنیم، بعد با همان زبان بیاییم و بگوییم لطفا حجاب اسلامی هم داشته باشید! بیان علمی مسئله حجاب برای جوانان مستلزم این است که توجه داشته باشیم چگونه حجاب را به عنوان فرمان الهی در میدان عمل اجتماعی تعریف کنیم که بتواند در حوزه سرمایه فرهنگی انسان‌ها قرار گیرد و از سویی دیگر رابطه آن را با آزادی و قدرت سیاسی تفسیر به روز و تبیین کنیم.

به نظر شما آیا تأثیرات واقعه کشف حجاب تا به امروز نیز ادامه داشته است؟

اینکه رضاشاه در ۱۷ دی‌ماه سال ۱۳۱۴ به همراه همسر و دو دخترش در جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانش‌سرای مقدماتی شرکت می‌کند و این روز را روز آزادی و رهایی زنان می‌داند و سال‌ها آن روز را جشن می‌گرفتند، چه معنایی دارد؟ اینکه کشف حجاب با خانواده سلطنتی شاه یک کشور مسلمان، با جوانان و دانشجویان، آن هم در محیط دانشگاه شروع می‌شود و بعد با منع حجاب به مدارس، ادارات و مراسم رسمی تسری می‌یابد؛ نشان می‌دهد که حجاب مسئله‌ای هویتی است و قرار است پیشرفت، علم، ترقی و مدرنیزاسیون با بی‌حجابی پیوند جداناشدنی بخورد. از این رو،‌ انگاره ساخته شده از کشورهای پیشرفته و صنعتی جهان در دوران پهلوی بیش از هر چیز با مسئله بی‌حجابی گره خورد.

در دوران پهلوی دوم که تبلیغ بی‌حجابی غیر مستقیم بود، مطبوعات، سینما و تلویزیون در این انگاره‌سازی نقش اساسی بازی کردند؛ به گونه‌ای که تصور عمومی از دانشگاه‌های پاریس و کارخانه‌های آلمان تا شرکت‌های بزرگ تجاری آمریکا در جلد مجلات، فیلم‌ها و مجموعه‌های تلویزیونی، بیشتر در دختران دانشجوی بی‌حجاب، مهندسان زن بی‌حجاب و منشی‌های مو بلوند بی‌حجاب خلاصه و ساده‌سازی می‌شد.

اینطور به نظر می‌رسد که با فرایند جهانی شدن و بروز فناوری‌های نو از ماهواره‌ها تا شبکه‌های موبایلی، این انگاره با تغییراتی هنوز تصویر خود را در اقشاری از جامعه حفظ کرده است.

برخی فعالیت‌های فرهنگی انجام شده در کشور مانند برجسته کردن سلبریتی‌ها در رسانه ملی،‌ نوع پوشش و روابط در فیلم‌های سینمایی،‌ سخنرانی‌های غیرجذاب و غیر علمی در زمینه حجاب،‌ برخی رفتارهای خشونت‌آمیز و گاهی امر به معروف‌های غیرکارشناسی ضد تبلیغ است، برای بهبود این روند چه باید کرد؟

سیاست‌های چندگانه در نقشه راهی که وجود ندارد یا به آن عمل نمی‌شود، منجر به راه‌های متفاوت و گاه مخالف می‌شود. کالاها و خدمات فرهنگی در عین حالی که بازتاب جامعه محسوب می‌شوند، به بازنمایی ارزش‌های جامعه و تغییر نگرش‌ها نیز می‌پردازند. از این رو، فیلم‌ها نیز می‌توانند با بازنمایی‌های تعمدی و نیت‌مندانه به عادی‌سازی و الگوسازی در پوشش و مدیریت بدن بپردازند ولی آنچه مهم است، زمینه و بافت جامعه در پذیرش آن‌هاست که بحث دیگری می‌طلبد.

سلبریتی‌ها معمولاً کارکرد رابط میان فرهنگ رسمی و غیر رسمی در یک جامعه را دارند تا بتوانند به نزدیک شدن دامنه این دو سطح فرهنگ به یکدیگر کمک کنند، اما در مواردی می‌توانند پیشران جنبش‌ها و الگوهای فرهنگی پیش‌بینی نشده‌ای هم باشند و محاسبه کسانی را که فکر می‌کردند با آن‌ها می‌توانند مهندسی اجتماعی ‌کنند را به هم بریزند.

از آنجا که سلبریتی‌ها با تکیه بر ظرفیت‌های نمایش رسانه‌ای شکل می‌گیرند، ناچار در رقابت با ارزش‌های جهانی زیباشناختی بدن، ابژه شدن بدن و بی‌حجابی در رسانه‌ها به سوی همان ارزش‌های جهان رسانه‌ای پناه می‌برند که در ابتدا از آن می‌گریختند! که در مواردی کژکارکردی‌های جبران‌ناپذیری نیز دارند.

منبع: خبرگزاری ایکنا

انتهای پیام

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.