با این حال، شرایط در مشهد چندان بر وفق مراد شاه و اطرافیانش نبود. با وجود تعطیلی انجمن ایالتی خراسان که مسئولیت رتق و فتق امور این ایالت را بر عهده داشت، مشروطهخواهان مشهدی همچنان از ثمرات جنبش مشروطه دفاع میکردند. «رکنالدوله» حاکم وقت خراسان، آن دسته از مسئولانی را که در زمان پیروزی جنبش مشروطه، به دلیل ظلم و ستم بر مردم، از کار برکنار شده بودند، دوباره به کار بازگرداند و مطبوعات را تعطیل کرد؛ عُمّال او، «محمدصادق تبریزی»، مدیر هفتهنامه «خورشید» را به شدت مضروب کردند و وسایل دفتر او را به غارت بردند. همزمان با این رفتارها، اقدامهای تحریکآمیز «دابیژا» کنسول روسیه تزاری در مشهد، شرایط را برای مردم و به ویژه مشروطهخواهان، بدتر کرده بود. به همین دلیل، مردم مشهد در حمایت از مشروطیت و علیه استبداد محمدعلیشاهی، در آذر سال ۱۲۸۷ به میدان آمدند.
حضور ویژه علمای بزرگ
البته نباید از نظر دور داشت که تبعید و ورود «آیتالله سیدمحمد طباطبایی» از رهبران بزرگ مشروطه به مشهد، در برانگیختن قیام مردم این شهر مؤثر بود. در این شرایط، شایعه مسموم کردن «میرزا خلیل تهرانی» از علمای بزرگ مدافع مشروطیت در نجف اشرف، عزم مردم را در مبارزه راسختر کرد. در پی این وقایع، تحصن طلاب در حرم مطهر رضوی آغاز شد. سفیر انگلیس در مشهد، در گزارشی به دولت متبوعش، به نقل از کنسول این کشور در مشهد، شرایط این شهر را شرح میدهد و مینویسد: «مکتوبی به اسم علمای کربلا که اهالی خراسان را دعوت به هیجان نموده بود و مُشعر به تشدد بسیار نسبت به شاه بود، در ماه اکتبر [آبانماه] در اینجا منتشر گردید و باعث تهییج زیادی شد. راپورت تلگرافی از مشهد مشعر به این است که در ۲۹ نوامبر [۷ آذر؛ ۴ ذیالقعده] تقریباً ۴ هزار نفر در حرم جمع شده و بازارها را بستند. روز بعد به واسطه دستگیر شدن یکی از متقدمین آشوبطلبان، انقلابی بروز نموده و مابین طلاب و قشون شلیکی واقع شده. در غره[اول] دسامبر[۹ آذر؛ ۶ ذیالقعده] اوضاع جالب اهمیت شده و عده شورشیان زیاد شده، بسیاری از کسبه به طلاب ملحق شدند و قشون در معابر جمع شده و قراول میدادند». «مهدی ملکزاده» ماجرا را کمی مفصلتر شرح میدهد و مینویسد: «انقلابیون که موفق به بستن بازارها شدند، دسته دسته، با شعائر ضد شاه، به طرف صحن مقدس میرفتند، فریاد میکردند ما مشروطه میخواهیم! شاه باید مجلس را باز کند و عفو عمومی به همه مشروطهخواهان بدهد. محمدعلیشاه دستورات اکید به ایالت و رئیس قشون خراسان برای جلوگیری و تنبیه انقلابیون صادر کرد، ولی کاری از پیش نبرد و مردم با سرسختی خواستار مشروطه بودند و احکام علمای نجف را به طبع رسانده، در کوچه و بازار منتشر مینمودند».
حرم رضوی کانون قیام میشود
در روز ۱۰ آذرماه، قیام به اوج خود رسید. سفارت انگلیس در گزارشی به وزارت خارجه این کشور، موضوع را شرح داده و نوشته است: «در عرض روز دوم دسامبر[۱۰ آذر؛ ۷ ذیالقعده] تقریباً تمام اشخاصی که دارای شخصیت بودند به مخالفان ملحق شدند و ایالت(والی) خیلی وحشت کرده و اظهار میدارد که نمیتواند به قشون خودش اعتماد بنماید». واقعیت آن بود که حتی سربازان نیز تمایلی به ایستادن در برابر خواست مردم نداشتند. روز ۱۱ آذر سال ۱۲۸۷، «رکنالدوله» که به شدت از شرایط به وجود آمده بیمناک بود، به سربازان دستور داد از اطراف حرم و خیابانهای منتهی به آن فاصله بگیرند و در اطراف ارگ حکومتی، واقع در محله «سراب» مستقر شوند. بسیاری از طرفداران استبداد از بیم جانشان، خود را مدافع و خواهان مشروطه جا میزدند تا از خشم مردم در امان بمانند. «مهدی ملکزاده» مینویسد: «عده زیادی از دهات اطراف شهر، دسته دسته برای یاری مشروطهخواهان به شهر وارد شدند. مشروطهخواهان پس از آنکه موقعیت خود را محکم نمودند، تلگرافخانه را تصرف کردند و راه مخابرات میان شاه و مأمورین خراسان را بستند. در نتیجه این قیام، بیگلربیگی(فرمانده نظامیان) شهر و عدهای از مأمورین دولت از کار منفصل شدند و عفو عمومی به مردم داده شد و وعده افتتاح مجلس، با قید قول و قسم، تضمین گردید».
پایداری طلاب مشهد در قیام
با وجود عقبنشینی شاه در برابر خواست مردم و وعده بازگشایی مجلس، تعداد زیادی از طلاب و روحانیون که به وعدههای او اطمینانی نداشتند، تا ۱۹ آذرماه ۱۲۸۷، در حرم مطهر باقی ماندند. قیام آذرماه ۱۲۸۷ مردم مشهد، نقش مهمی در بیداری عمومی ایرانیان و آغاز قیام نهایی برای رهایی از استبداد محمدعلیشاهی داشت. با این حال، عدم پایبندی شاه به قول و قرارش، مشهد را در التهاب دیگری فرو برد که در خلال آن، طی چندین ماه، دهها نفر کشته شدند و مناطق مختلف مشهد از جمله منزل «شیخ ذبیحالله قوچانی» شاگرد آخوند خراسانی و رئیس نخستین انجمن ایالتی خراسان، بازار سرشور، کوچه عیدگاه، حتی مسجد گوهرشاد و حرم مطهر امامرضا(ع) هدف گلولههای توپ و تفنگ قرار گرفت.
منابع:
۱- تاریخ معاصر مشهد، یوسف متولی حقیقی، مرکز پژوهشهای شورای اسلامی شهر مشهد، ۱۳۹۲، جلد یک؛ ۲- مروری بر تاریخچه احزاب و انجمنهای سیاسی خراسان در عصر مشروطیت، غلامرضا جلالی، مجله ۱۵ خرداد، سال پنجم، شماره ۲۳، ۱۳۷۵؛ ۳- کتاب آبی، گزارشهای محرمانه وزارت امور خارجه انگلیس درباره انقلاب مشروطه ایران، به کوشش احمد بشیری، نشر نو، تهران، ۱۳۶۲، جلد ۲؛ ۴- تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، مهدی ملکزاده، انتشارات علمی، تهران، بیتا، جلد ۴ و ۵.
نظر شما