تحولات لبنان و فلسطین

۲۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۱
کد خبر: 736105

در دوره اول آقای کفاشیان او تنها فردی بود که کاندیدا بود و انتخاب شد، اما در دوره‌های بعد کاندیداهای دیگری هم وارد رقابت شدند. در این مدت در انتخابات فدراسیون همواره شکلی از انتصاب به چشم می‌خورد به طوری که بعد هم شاهد آن بودیم که آقای کفاشیان سکان فدراسیون را به دوست خودش یعنی مهدی تاج داد. این دوره مدیریتی دو صعود به جام‌جهانی داشت که این موضوع از منظر مدیران وقت موفقیت‌های کاملی برای فدراسیون به حساب می‌آمد، اما در زمینه مالی مسائل زیادی وجود داشت که قابل دفاع نبود. به طور مثال قراردادی که با آقای ویلموتس بسته شد، یک فاجعه ملی بود. هنوز برای ما سؤال است که چطور قراردادی بسته شد که حاصل آن فقط شکست بود؟ از منظر مدیریتی در ضعیف‌ترین سال‌های تاریخ فوتبال ایران بودیم. رؤسای فدراسیون به هیچ عنوان استقلال نداشتند و برای حفظ صندلی ریاست خودشان، تابع تصمیم مقامات بالادستی خود بودند و برای حفظ صندلی خود تن به هر کاری دادند. در مورد پافشاری مهدی تاج برای ماندن در پست ریاست فدراسیون فوتبال هم در خاطرم هست که درحالی که از راه‌های مختلف وی نتوانست به ریاست برسد سپس به اینفانتینو متوسل شد تا توانست ماندگار شود این در حالی است که جامعه خواستار او نبود.

در فدراسیون مهدی تاج، کارلوس کی‌روش رئیس بود و تاج، کارمند اجرای دستورات کی‌روش بود. با این حال ما در رسانه‌ها خواندیم که یک فساد گسترده و مشکلات زیادی در بخش‌های مختلف فوتبال وجود داشت. درناکارآمدی فدراسیون مهدی تاج و علی کفاشیان هیچ تردیدی وجود ندارد. فوتبال ورزش بزرگی است که آدم‌های بزرگ می‌خواهد.

رئیس فدراسیون فوتبال باید منافع ملی را به منافع شخصی خود ترجیح دهد. ما در دوره اخیر، فدراسیون مولدی نداشتیم که بازیکن، مربی و مدیر تولید کند.

فوتبال عاشق می‌خواهد نه کاسب. کفاشیان و تاج، عاشقان فوتبال را به هر نحوی بود از صحنه خارج کردند و چون در این فوتبال شهرت و پول وجود دارد، کاسب‌ها سرازیر شدند. در انتخابات پیش رو هم باید فردی به عنوان رئیس  فدراسیون فوتبال انتخاب شود که شجاع باشد و استقلال خود را حفظ کند. او نماد فوتبال ایران است و اگر بی شخصیت باشد، فوتبال ایران را بی شخصیت می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.