مخاطب بالای ۱۵ سال، ظاهری متفاوت و انتشار کتاب بدون تصویرگری، سه مشخصه برجسته این مجموعه کتاب شعر است که با قطع پالتویی از سوی کانون پرورش فکری وارد بازار نشر میشود. عناوین این ۱۰ کتاب شعر نوجوان عبارتاند از: «نام این پرنده چیست» از اکرمالساداتهاشمیپور، «دوچرخه فکر میکند به ما دو تا» از عباسعلی سپاهی یونسی، «جنگل» سروده معصومه معصومزاده، «چهرهات چقدر آشناست» از اسماعیل الهدادی، «چرا بیخداحافظی رفتهای» از مریم زندی، «سینهام پر از دویدن گوزنهاست» از مهدی مردانی، «قاب عکس آفتاب» سروده وحید کیانی، «پشت چراغ قرمز پررنگ» از آتوسا صالحی، «من باغ میپوشم» از سعیده موسویزاده و «به تو میتوانم بگویم» از فاطمه سالاروند. درباره این مجموعهها، شعر نوجوان و مسیری که پیش روی این شعر است با حبیب نظاری؛ کارشناس انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و کسی که مطلع از این مجموعههاست به گفتوگو نشستیم.
سیدحبیب نظاری در سال ۱۳۵۱ در آبادان متولد شد. وی اکنون کارشناس اداره کل نظارت بر انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. اشعار او از اوایل دهه ۷۰ در مجلات منتشر شده است. رویکرد اصلی او سرودن دوبیتی است. از آثار او میتوان به «بگو تا صبح چند آدینه مانده است»، «از این دست»، «تنها برای تو میبارد»، «بیستوپنج دقیقه پیادهروی»، «باردیف آب»، «جهانی در میم»، «بانوی قبله» و «بیچکمه و چتر» و چاپ چند مجموعه دوبیتی با موضوع گنجشک در کانون پرورش کودکان و نوجوانان مثل «خدا تسبیحی از گنجشک دارد» و «کمی انسانم و بسیار گنجشک» که او را در میان مخاطبان نوجوان شعر به عنوان شاعر گنجشکها معرفی کرده، اشاره کرد. گفتوگوی ما را با این شاعر بخوانید.
شعر نوجوان در این سالها بر خلاف داستان نوجوان، کمتر مورد توجه بوده، دلیل این امر چیست؟
مقوله شعر نوجوان ما هم مثل بسیاری از مقولههای دیگر، امروزه با مشکلات مختلفی درگیر است. تعدادی از این مشکلات به خود شعر و شاعران نوجوان برمیگردد و بخشی دیگر هم به نوع نگاه و رویکرد جامعه به ادبیات کودک و نوجوان و به خصوص شعر نوجوان مربوط است. احساس میشود جامعه ما هنوز نتوانسته درک شایسته و بایستهای از اهمیت پرداختن جدی به نوجوانان داشته باشد و هنوز به جایگاه هنر و ادبیات در تربیت نوجوانان پی نبرده است. این یک مشکل دوسویه است البته که خود شعر نوجوان ما هم هنوز نتوانسته محرک مناسبی برای برانگیختن توجه اجتماعی و عمومی به خود باشد..
این مشکل ناشی از چیست؟
اینکه به صورت دقیق بخواهیم این مسئله را بشکافیم و به آن بپردازیم شاید مجال گستردهتری میطلبد و باید صاحبنظران در این باره نظر بدهند. اما گمان من این است که ما، شاعران نوجوان حرفهای داریم، شاعران خوبی هم داریم، اما جریان کلی شعر نوجوان ما حرفهای نیست. یک شعر حرفهای داریم که در بستری غیرحرفهای حرکت میکند. در بستر غیرحرفهای با شاعران رها شدهای طرف هستیم که هر کدام با تکیه به استعداد و علایق خود بخشی از خلأ موجود در این فضا را پر میکنند بدون اینکه بهره لازم را از این تلاش خود ببرند. پس از مدتی هم حضورشان در این عرصه کمرنگ میشود؛ فراموش میکنند و فراموش میشوند. هر چند در ذهن مخاطبانشان برای همیشه خوش خواهند درخشید.
هدف از جمعآوری ۱۰ کتاب در یک مجموعه کتاب چیست؟ رویکرد در این کتابها بیشتر چه بوده؟
رویکرد ما در این مجموعهها خود «شعر نوجوان» است. هیچ محدودیتی نه از نظر تعداد کتابها نه از نظر سن و سال و میزان معروفیت شاعران و نه از نظر موضوع نداریم، جز اینکه شعر فاخر باشد و برای نوجوانان امروز حرفی برای گفتن داشته باشد و بتواند بخشی از انتظارات مخاطبان کانون را برآورده سازد که این برمیگردد به میزان خلاقیت، نوآوری و نوع نگاه شاعران. پیش از این هم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مجموعههای ارزندهای را در زمینه شعر نوجوان چاپ کرده است. این مجموعه هم در راستای همان تلاشهاست، ۱۰مجموعه اول به زودی وارد بازار کتاب میشود، چند مجموعه هم در دست تولید داریم و چند مجموعه در مرحله کارشناسی است.
با توجه به اینکه گفتید هنر و ادبیات در رشد شخصیت نوجوان تأثیر زیادی دارد، چطور میشود نوجوان امروز را به شعر و ادبیات علاقهمند کرد؟
به نظر من حالا هم نوجوانان به اندازه کافی شعر میخوانند، مسئله این است که شعر نوجوان نمیخوانند. شعر نوجوان ما متأسفانه به اندازه کافی مخاطبان خود را جدی نگرفته و به اندازه آنها رشد نکرده است. به بخش عظیمی از عواطف و احساسات آنها نپرداخته است و این یعنی اینکه این گروه سنی به دنبال بخش عظیمی از نیازهای خود، شعر بزرگسال را خواهد کاوید. به اعتقاد من بیشتر باید راههایی برای تهییج و تشویق شعر نوجوان برای روی آوردن بیشتر به مخاطبان خود یافت.
این مجموعه بدون تصویر منتشر شده است. به هر حال تصویر برای مخاطب نوجوان جایگاه خاصی دارد.
نقش و کاربرد تصویر در داستان نوجوان و شعر نوجوان متفاوت است. در داستان، تصویر بیشتر نقش تکرار و تداعی مجدد یک صحنه ارائه شده را دارد و گاهی هم به بازسازی فضای داستان یا آفرینش یک شخصیت در ذهن مخاطب کمک میکند در حالی که در شعر باید مکمل شعر باشد و بخشهایی از ناگفتههای شعر را بیان کند. خود ما هم هنوز وقتی داستانی میخوانیم دوست داریم صحنههایی از آن داستان را به شکل تصویر ببینیم، اما وقتی شعری میخوانیم کمتر این احساس را داریم و بیشتر میخواهیم تصاویر شعر را در ذهن خودمان بسازیم.
پس از مشورت با گروهی از شاعران نوجوان به این نتیجه رسیدیم که نوجوانان امروز ممکن است در مواجهه با کتابهای مصور به سبک و سیاق گذشته احساس کنند که این کتابها از دنیای آنها فاصله دارند به خصوص در گروهبندی سنی جدید کانون که نوجوان را بالای ۱۵سال تعریف کرده است یعنی بسیار نزدیک به بزرگسالی. به این نتیجه رسیدیم که در امر کتابسازی خوب است شکل ظاهری و فرم و کتاب را به مخاطبان آن نزدیک کنیم و به همین دلیل کتابهای این مجموعه بدون تصویر منتشر شده است یعنی مثل کتابهای شعر بزرگسال. البته در سری بعدی از ریزنقشهای گرافیکی برای مجموعهها بهره خواهیم برد. همه تلاش ما این است که مخاطبان بالای ۱۵سال ما این کتابها را بپسندند و آنها را متعلق به خود بدانند.
نظر شما