قدس آنلاین: طرح ضربتی دونالد ترامپ برای وادار کردن شماری از کشورهای عربی به عادی سازی یا علنی سازی روابط خود را رژیم صهیونیستی اگر چه یکی از وعدهها و قولهای او در انتخابات ۲۰۱۶ بود، اما بر خلاف دیگر وعدههایش به روزهای آخر ریاست جمهوری او موکول شد تا به عنوان برگی تبلیغاتی در انتخابات ۲۰۲۰ به کار او آید، بلکه به عنوان برگی برنده هم حمایت ایپک و هم حمایت مالی و دلاری عربها را برای او در پی داشته باشد.
به همین دلیل هم در میان جهان عرب به فاصله کمتر از ۶ ماه چهار کشور کوچک یعنی بحرین و سودان و سپس امارات و مراکش با فشار سنگین دولت ترامپ و وعده های حمایت مالی و سیاسی به فراخور وضع حکومت هر یک از این کشورها، گام در امضای قرارداد عادی سازی روابط و آشکار کردن روابط بعضا پنهان و چندین ساله خود با رژیم صهیونیستی گذاشتند. از همان زمان آشکار بود که این اقدام یک خطای راهبردی و توام با تبعات سنگین برای این چهار کشور عربی کوچک خواهد بود، چه ترامپ برنده انتخابات باشد یا نباشد زیرا این خیانت به آرمان فلسطین، حیثیت رژیمهای امضا کننده این قراردادها را نزد جهان اسلام و بلکه جامعه جهانی بر باد داد و نام آنها را به عنوان خائن ثبت کرد.
حالا اما به پیروزی جو بایدن و افتضاح سنگین سیاسی که رفتارهای خلاف عرف و ثقانون ترامپ برای او ببار آورد، این کشورها گرفتار یک بازی دوسر باخت شدهاند زیرا دیگر چشم اندازی برای پروژه عادی سازی روابط اعراب و اسرائیل به شکلی که ترامپ و و نتانیاهو میخواستند در دوره دموکراتها وجود ندارد.
شاید از همین رو است که عربستان سعودی امروز محافظهکارانه از این پروژه پا پس کشیده و وزیر خارجهاش میگوید آنچه در مورد ۴ کشور عربی رخ داده یک تصمیم حاکمیتی مربوط به خود آنها است و عربستان تشکیل فلسطین به پایتختی قدس شرقی را شرط عادی سازی روابط با اسرائیل میداند.
حالا به نظر میرسد در گام اول امارات متحده عربی هم با گذشت تنها چند هفته از باز شدن پای اسرائیلیها به صورت علنی به خاکش، عوارض حضور صهیونیستها را لمس کرده و به فکر راهی برای خلاص شدن ازامضایی است که با قلم ترامپ پای آن قرارداد کذایی انداخته.
حالا باید دید چشم انداز موضوعاتی همچون پروزه عادی سازی یا فراتر از آن موضوع صلح اعراب و اسرائیل در دوره دموکراتها و تکلیف حکومت واج و واج مانده عربستان به عنوان رابط ترامپ در این بازی چیست و آنها که رکب خوردند چه خواهند کرد.
حسن هانیزاده در این باره میگوید: دونالد ترامپ در دور اول انتخابات در سال ۲۰۱۶ میلادی در برابر لابی صهیونیستی در آمریکا حضور پیدا کرد و یک سری تعهدات به آنها داد که عبارت بودند از خروج از برجام و اعمال تحریم ها علیه ایران ، اجرای طرح سازش رژیم های عربی با اسرائیل، شناسایی بیتالمقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا به قدس، شناسایی جولان سوریه به عنوان خاک سرائیل و حذف فیزیکی فرماندهان محور مقاومت.
وی با اشاره به اینکه او در طول چهار سال ریاست جمهوری خود به همه این قولها و تعهداتش عمل کرد، میافزاید: علی رغم این در دور دوم و انتخابات ۲۰۲۰ بخت با ترامپ یار نبود و علی رغم کمکهای یهودیان و لابی صهیونیستی به دلایل مختلف از جمله بحران کرونا و چالشهای اقتصادی آمریکا و همچنین رفتار تهاجمی ترامپ در داخل و خارج، او از رقیب دموکرات خود بایدن شکست خود و تمام طرح های او نقش بر آب شد.
این کارشناس مسائل جهان عرب با بیان اینکه کشورهای عربی که تحت فشار ترامپ با اسرائیل رابطه برقرار کردند هم در آن زمان و هم حالا به شکلی شدیدتر دچار مشکل و انزوا شدند و نتوانستند بهرهای از این عادی سازی ببرند، تاکید میکند: بازندگان این بازی عربستان، امارات، بحرین، سودان و مراکش بودند که با کمترین فشار ترامپ وا دادند و نامشان به عنوان خائن در جهان اسلام ثبت شد.
دوران جهت دهی نتانیاهو به سیاست خاورمیانهای آمریکا تمام شد
هانیزاده با یادآوری اینکه اکنون باتوجه به اینکه ترامپ با جنجال و افتضاح غیر قال توصیف خارج شد و ورود بایدن تغییرات اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا را در پی خواهد داشت، میگوید: اولویت بایدن غلبه بر شکاف ها و دو قطبی ایجاد شده در داخل امریکا و حل بحرانهای داخلی است، از این رو به نظر میرسد دوران جولان دادن صهیونیستها و اسرائیلیها در در سیاست خارجی آمریکا افول کرده و دیگر امثال نتانیاهو نمیتوانند به سیاست خارجی آمریکا در مورد غرب آسیا جهت دهی کنند.
عربستان برای همراهی هایش با ترامپ تنبیه خواهد شد
وی با تاکید بر اینکه برای بایدن و دموکراتها رابطه اعراب و اسرائیل و اختلافات داخلی میان عربستان و اعراب بر سر قدرت و رهبری برای بایدن و دولت او اهمیت چندانی ندارد، می افزاید: مسئله ای که تابلوی تبلیغاتی دموکرات ها ست و برای بایدن مهمتر است شعارحقوق بشر، اعاده حیثیت آمریکا در جامعه جهانی و البته تنبیه برخی رژیمهای عرب است که با ترامپ رابطه تنگاتنگی داشتند. الان بایدن پروندههای سنگینی علیه سعودیها دارد. یکی به جریان انداختن پرونده ۱۱ سپتامبر است که ۱۷ تبعه این کشور در آن عملیات حضور داشتند و عربستان با پرداخت رشوه و حق السکوت به جمهوریخواهان این پرونده را به بایگانی فرستادند و او میخواهد آن را زنده کند، دیگری پرونده قتل جمال خاشقچی به فرمان محمد بن سلمان است و سوم افتضاح جنگ یمن که باز هم به دست محمد بن سلمان رقم خود و حالا به یک چالش سیاسی و نظامی بدل شده و بالاخره باج ۵۰۰ میلیارد دلاری عربستان به ترامپ که حالا باید به دولت بایدن در مورد ان جواب پس بدهند.ضمن اینکه بایدن ارتباطات تنگاتنگی با محمد بن نایف که در حصر خانگی است دارد و ترجیح دموکراتها و شخص بایدن این است که محمد بن سلمان را برکنار و محمد بن نیف دوباره به ولایت عهدی برگردد.
این تحلیلگر مسائل منطقه با تاکید بر اینکه مجموعه این حوادث نشان میدهد تغییرات اساسی در منطقه رخ خواهد داد، درباره نگاه متفاوت حزب دموکرات به موضوع صلح خاورمیانه و شرایط آن که در دوره اوباما هم موجب خشم و نارضایتی اسرائیلیها شده بود میگوید: به لحاظ سیاست کلان آمریکا، مسئله امنیت پایدار رژیم صهیونیستی جزوی از سیاستها و اولویتهای هر دو حزب دموکرات و جمهوری خواه است، اما چون نگاه دموکراتها با جمهوریخواهان متفاوت است، با آمدن بایدن یکسرسی تغییرات به تبع آن در روندهای سیاسی منطقه و حتی در داخل رژیم صهیونیستی بوجود میآید.
بایدن با حزب لیکود به توافق نمیرسد
هانیزاده با یادآوری اینکه دموکراتها به سیاستهای نتانیاهو و حزب افراطی لیکود بدبین هستند، تاکید میکند که دموکراتها نمیتواند با حزب افراطی لیکود بر سر شرایط صلح با فلسطینیها به توافق برسند زیرا صلح متوقف است به اینکه اسرائیل امتیارهایی به طرف فلسطینی بدهد و از اراضی ۱۹۶۷ عقب نشینی کند. همچنین اسرائیل باید از مسائل دیگری مثل دستگیری های بی مورد ترورها و ادامه شهرک سازی دست بکشد. امری که به نظر اتفاق نمیافتد. پس اسرائیلیها هم میدانند و متوجه شدهاند لیکود نخواهد توانست با بایدن به توافق برسد حتی وقتی ۱۰ عضو کابینه بایدن ریشه یهودی دارند.
هانی زاده تصریح میگوید: از اینرو پیروزی بایدن در انتخابات بر آینده سیاسی نتانیاهو هم تاثیر دارد و به نظر میرسد در آینده حزب سفید و آبی جایگاه بیشتری در قدرت و ساختار دولت اسرائیل ایفا خواهد کرد. قطعا ساختار سیاسی در اسرائیل باید یکسری تغییرات و جابجاییها را در درون دولت این کشور برای هماهنگ شدن با وضعیت جدید در آمریکا ایجاد کند.
۴ کشور عرب بازنده پروژه عادی سازی
وی درباره وضعیت چهار کشور عربی که گام در مسیر عادی سازی و علنی کردن رابطه خود با اسرائیل گذاشتند و احتمال بازگشت انها از این تصمیمی هم میگوید: این اتفاق ممکن است رخ بدهد و این کشورها به بهانه های مختلف سعی خواهند کرد رابطه خودشان را با اسرائیل کمتر کنند کما اینکه هم اکنون امارات در حال تجدید نظر در تصمیم خود است و اخیراً یکسری جریان سازیها علیه رفتار اسرائیلیها در امارات را آغاز کرده و در حال زمینه سازی برای خروج از زیر بار رابطه تحمیلی با اسرائیل است.
وی میافزاید: سودان هم اگر کمکهای مالی آمریکا قطع شود مجبور خواهد شد در روابط خود تجدید نظر کند. کل این رابطهها صرفا بخاطر امتیاگیری بود و پایه و اساس فرهنگی ندارد به ویژه که قطعا بایدن به وعدهها و قولهایی که ترامپ برای امضای این قراردادها به این کشورها داده بود داده عمل نخواهد کرد.
هانیزاده در مورد موضع بایدن نسبت به موضوع انتقال سفارت آمریکا به قدس اشغالی و به رسمیت شناختن جولان اشغالی به عنوان خاک اسرائیل از سوی ترامپ هم خاطرنشان میکند: مقامات دولت بایدن در اولین گام عنوان سفارت آمریکا را در نامهنگاریهای اداری به سفارت آمریکا در قدس و تلآویو برگرداندند که یک پیام دارد، ضمن اینکه جولان طبق قطعنامه سازمان ملل بخشی از حاکمیت و خاک سوریه است و به رسمیت شناخته شده و اسرائیل نمیتواند آنرا اشغال کند .
وی میگوید: جو بایدن چندین دهه سابقه قانونگذاری در مجلس آمریکا و سنا را دارد و یک فرد خبره و حقوقدان است. او میداند آنچه ترامپ امضا کرد و در این مورد پذیرفت خلاف مقررات بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت است و وجاهت حقوقی ندارد. او احتمالاً در این موراد سکوت پیشه خواهد کرد و اقدام موثری انجام نخواهد داد، اما بی شک گامی هم در جهت اجرا و صحه گذاشتن بر این موارد بر نمیدارد.
نظر شما