رسم داریم به عنوان نخستین پرسش از اولین باری که به مسجد رفتید سؤال بپرسیم؟
نخستین خاطراتی که از مسجد یادم میآید و در ذهنم مانده مربوط به مسجدی است که اول کوچه چهنوی پایین خیابان قرار دارد.
در مورد نخستین مسجد چه چیزی یادتان هست؟
فکر کنم مسجد شجره بود. جزئیاتش را یادم نمیآید که چطور و با چه کسی میرفتم، ولی یادم هست از مدرسه عبدالهیان در اطراف میدان اعدام آن زمان که میآمدم، این مسجد، در مسیر رفتوآمد من قرار داشت و بعدش هم برای مناسبتهای مختلف رفتوآمد میکردیم که در ذهنم شکل و شمایل مسجد و نام آن باقی مانده است.
از همین مسجد به جبهه اعزام شدید؟
نه، من از مسجد امامحسن(ع) اعزام شدم. آقای قادری، صاحب حمام قادری توی سیمتری طلاب، مسجد امامحسن(ع) را ساخت. من اعزامی به جبهه از پایگاه مربوط به آن مسجد هستم. بلافاصله پس از انقلاب، شهید حمزهای بروبچههای محله را تحت عنوان «رزمندگان اسلام» جمع کرد؛ پس از آن، برای بچهها لباسهای پلنگی درست کردیم و توی همان مسجد ورزش میکردیم و پس از این جریان بود که بسیج تشکیل شد. نخستین دورهای که ما از طرف بسیج رفتیم یک اردوی سهروزه بود در نیشابور، فکر میکنم سال ۵۸
بود، من هنوز مدرسه میرفتم سال آخر دبیرستان بودم که با همان لباسها از راهآهن برای آموزش به نیشابور عازم شدیم و آموزشمان با سلاح «ام یک» بود. آن موقع بسیج ملی بود و برادران ارتشی مسئولیت آموزش اردوی نیشابور را به عهده داشتند؛ پس از آن به سربازی رفتم و موقعی که جنگ شروع شد، سرباز بودم، خدمتم هم توی مناطق عملیاتی جنوب بود. منتها توی سربازی آن حالت بسیجی یا مردمی که آدم میخواست در جبهه باشد را نداشتیم. پس از سربازی چون هم آموزشدیده بودم و هم سربازی رفته بودم، به پایگاه بسیج مسجد رفتم و بلافاصله ما را اعزام کردند. آنقدر سریع اعزام شدم که یادم نیست پرونده چهجوری تشکیل شد. من چون سربازی رفته بودم پوشش نظامیام خیلی منظم بودم و مستقیم رفتم اطلاعات عملیات.
چرا اطلاعات عملیات؟
به دلیل علاقه به موتورسواریاش.
با توجه به تجربهای که شما داشتهاید، مساجد چقدر توانستند و میتوانند از نظر تربیتی تأثیرگذار باشند؟
به هر حال موضوع تربیت، یک موضوع خیلی ریشهای، عمیق، جدی و براساس تجارب و آموزههای دینی ما، یک امر تدریجی است و دفعی اتفاق نمیافتد. تربیت بیشتر در جریان طبیعی زندگی اتفاق میافتد؛ با چه کسانی شما در ارتباط هستید، با کجا در ارتباط هستید و تحت چه افکاری دارید زندگی میکنید، اینها عواملی است که تأثیر دارد؛ البته ابعاد آموزشی و معرفتی موضوع هم که در محل خودش قابل بحث است. ما معتقدیم مسجد تأثیر مبنایی دارد، چون برای موضوع تربیت ساخته شده است. خیلی مهم است که کارکرد تربیتی مسجد را نهفته در درون همه اجزای مسجد ببینیم، از بنای فیزیکی و صوت اذان تا انسانهایی که در آن رفت وآمد میکنند و محتوایی که تولید میشود.
وقتی که مساجد متعدد باشند ما زمینه ارتباط چشمی، بصری، جسمی و بعد هم محتوایی مسجد را با مردم برقرار کردیم و یقیناً ضریب اثرگذاری و تربیتی فوقالعاده تغییر میکند. یکی از اشکالاتی که ما امروز در جریان ساختوسازهای شهری مواجه هستیم این است که کیلومترها میرویم، ولی مسجدی را نمیبینیم. صدایی از مسجد یا منارهای نیست که به گوش برسد، پس مساجد باید متعدد شوند ولو اینکه کوچک باشند. مهم نیست از نظر فیزیکی چقدر هستند، سر هر چهارراهی در هر محلهای ما باید مسجد ببینیم و صدای مسجد را بشنویم تا بتوانیم راحت به مسجد برویم.
تجربهنگاری مساجد میخواهد تجربهای که مساجد داشتهاند و نقشی که در جامعه ایفا کردهاند را به صورت گسترده ثبت و ضبط کند. تجربهای که توانسته بخش بزرگی از مشکلات ملی را برطرف کند یا به حداقل برساند. ثبت چنین تجربههایی چقدر میتواند برای جامعه کنونی و آینده ایران مفید باشد؟
ما یک گام برگردیم به عقبتر، اگر بنا داریم که مباحث اجتماعی و ملی خودمان را مردممحور حل بکنیم طبیعی است که کانونهای شکلگیری فکری و تشکیلاتی مردم، مساجد هستند، چون در مسجد دو تا موضوع خیلی برجسته است؛ نخست تفکر و محتوا که همان جهتدهی و جهتگیری است، دوم اینکه عامل به وجود آمدن مسجد، همت و مشارکت مردمی است.
طبیعی است که هر جا شما برنامهای برای حضور مردمی داشته باشید مسجد میتواند کارکرد قوی و کانونی خودش را داشته باشد. همه کارهای خیر در اجتماعات مذهبی مبتنی بر مساجد است. خیلی از مؤسسات و خیریهها در بستر مسجد شکل میگیرند. براساس تجربیات و سوابق گذشته ما که غنی از اینها هستیم و براساس نیازهایی که در آینده و در شرایط فعلی جامعه ما وجود دارد باید از این ظرفیت نهایت استفاده را ببریم.
چه توصیه یا پیشنهادی برای نهضت تجربهنگاری مساجد دارید؟
این ضرورت برای اهالی مسجد باید تبیین بشود، بیشترین کارکرد مساجد را باید در سطح جامعه ببینیم. مسجد در همان به اصطلاح تراز و رتبهای که ظرفیت دارد باید عملیات بکند. برای این موضوع هم اگر پیشتر در گذشته سوابقی به عنوان روشهای خوب وجود دارد باید جمعآوری شود و متولیان مربوط این کارکردها را تعمیم بدهند که انشاءالله مساجد قویتر و جدیتر شوند. بخشهای مختلف مثل امور مساجد، بسیج مساجد و محلات، تشکلهای مردمی و... میتوانند یک کار مشترک تحت عنوان مسابقه در سطح مساجد برای نهضت تجربهنگاری اجرا کنند و انشاءالله خروجیاش تجربیات خوبی خواهد شد.
نظر شما