تحولات منطقه

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

شعر فارسی ایران بدون اینکه نیازی به ترجمه یا حتی برگردان کردن رسم‌الخط داشته باشد، در کشور افغانستان قابل عرضه است و به همین صورت آثار موسیقی ایران هم بدون اینکه کیفیت محتوایی‌اش صدمه ببیند، در افغانستان قابل استفاده است و بسیار هم طرفدار دارد. از زمانی که رادیو و تلویزیون و دستگاه ضبط صوت در دو کشور رایج شد، موسیقی ایرانی در افغانستان شنونده داشت، چه پیش از انقلاب‌اسلامی و چه پس از آن، ولی جالب است که خود مردم و هنرمندان ایران از این ظرفیت و این امکان قدرتمند برای ارتباط چندان خبر نداشتند یا نسبت به آن غافل بودند ولی در سال‌های اخیر ارتباط فرهنگی دو ملت در حوزه هنر پررنگ‌تر شده است، به‌خصوص از نظر ایجاد آثار هنری‌ای که درباره افغانستان و مردم آن است. شاید شعر نخستین پل ارتباط بود در دهه ۶۰ و ۷۰ و سپس سینما و اکنون این اتفاق را در هنر موسیقی هم شاهدیم با انتشار قطعه «سووشون» از همایون شجریان که به نظر می‌رسد از این نظر که یک قطعه موسیقی خاص همدلی با مردم افغانستان تولید و اجرا شده باشد، یک اثر منحصر به فرد است. البته آوازخوانان ایران در این چند دهه آهنگ‌های بسیاری از خوانندگان افغانستان را بازخوانی کرده‌اند که در این میان مهرداد هویدا بیش از همه پرکار بوده است. بسیاری از آثار موسیقیایی افغانستان هم در ایران شهرت بسیار یافته است مثل «سرزمین من» از داوود سرخوش و «شهر خالی، خانه خالی» از امیرجان صبوری،ولی چیزی که اکنون شاهدیم یک گام فراتر از همه این‌هاست، اینکه یک هنرمند صاحبنام و معروف در ایران، قطعه‌ای درباره یکی از وقایع دردناک افغانستان اجرا کند.

«سووشون» از نظر موضوع و زمان تولید بسیار قابل توجه بود. هنوز مدت بسیاری از واقعه تروریستی حمله به دانشگاه کابل و شهرت یافتن عبارت «جان پدر کجاستی» در ایران نگذشته بود که همایون شجریان این اثر را اجرا و منتشر کرد.

یکی از اثرات این قطعه موسیقی ماندگار شدن این واقعه و این عبارت در ذهن مخاطبان موسیقی است، چنانکه می‌دانیم موسیقی یکی از عواملی است که وقایع را در ذهن جامعه ماندگار می‌سازد و نه‌تنها وقایع بلکه شعرها را نیز و ما اکنون بسیاری از شعرها را به دلیل اجرایشان در قالب موسیقی به خاطر داریم.

اثر مثبت دیگر آن بازتاب در داخل افغانستان است. این نخستین بار است که مردم افغانستان آوایی در قالب موسیقی که مستقیماً به یکی از وقایع کشورشان ارتباط دارد، از ایران می‌شنوند. اثر دیگر آن می‌تواند آشنایی بیشتر مردم افغانستان را با موسیقی سنتی ایران باشد. حقیقت این است که آنچه در این چند دهه از موسیقی ایران در افغانستان رایج بوده است، بیشتر در قالب موسیقی پاپ بوده و حتی گاهی از نوع بازاری آن. موسیقی سنتی و فاخر ایران کمتر بخت ارائه در افغانستان را داشته است. با این موسیقی بیشتر کسانی انس داشته‌اند که بزرگ‌شده ایران بوده‌اند و سلیقه موسیقیایی‌شان به ایران نزدیک بوده است.

می‌توان امیدوار بود این یک فتح باب خوبی باشد و از این پس مناسبات و همدلی‌های دوملت را در عرصه موسیقی به شکل پررنگ‌تری شاهد باشیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.