این کودکان با وجود داشتن خانه و خانواده، ناخواسته کانون خانواده و مدرسه را ترک کرده و در محیط ناامنی چون خیابان، زندگی پرمخاطرهای را سپری میکنند.
تقریباً همه ما میدانیم که کودک نیاز به بازی کردن دارد و باید شاد باشد، دنیا و شگفتیهای آن را کشف کند و آموزشهای متناسب را ببیند و مهمتر از همه در آرامش باشد.
اما این دسته از کودکان، کار میکنند تا گاهی کمکخرج خانواده باشند یا حتی هزینه اعتیاد والدینشان را پرداخت کنند؛ گاهی مورد آماج خشونت قرار میگیرند و گاهی هم در معرض نگاههای ترحمآمیز شهروندان شانههایشان خم میشود.
صاحب فروشگاه بزرگی میشوم
حسن، کودک کاری که در یکی از چهارراههای شهر بجنورد هر روز دیده میشود در گفتوگو با خبرنگار ما میگوید: در خانواده پنج نفره زندگی میکنم و یک خواهر و یک برادر دارم، مادرم خانهدار و پدرم کارگر ساختمان است و با شروع زمستان بیشتر روزها بیکار است.
وی ادامه میدهد: پدرم مشکل اعتیاد دارد و بیشتر درآمدش صرف خودش میشود.
حسن در مورد مادرش با لبخند و مهربانی خاصی صحبت میکند و میگوید: مادرم به خاطر ما سختیهای زندگی را تحمل میکند و من درآمدم را روزانه به مادرم تحویل میدهم.
وی از سختیهای کار کردن میگوید: در طول روز سرمای زیادی را تحمل میکنم که درآمدی داشته باشم تا بتوانم به خانه ببرم.
از حسن در مورد آرزوهایش میپرسم که میگوید: دوست دارم در آینده صاحب فروشگاه بزرگی شوم و مادرم را خوشحال کنم.
کودک دیگری که در کنار حسن است و با تلخی و سختیهای زندگی به خوبی آشنا شده است در پاسخ این پرسش که آیا خوش میگذرد؟ به صراحت و بدون لحظهای تعلل با معصومیت کودکانهاش میگوید نه! و علت آن را هم درآمد کم و شرایط زندگی سخت خود میداند.
حمایت دستگاههای دولتی و غیردولتی
یک پژوهشگر اجتماعی در خراسان شمالی با بیان اینکه کودک خیابانی یا کودک کار به کودکان زیر ۱۸سال اطلاق میشود که مجبور هستند برای بقای خود و خانواده در خیابانها کار و زندگی کنند، میگوید: بروز پدیدهای به نام کودکان کار به مشکلات ساختاری در حوزه عدالت اجتماعی، اقتصادی و توزیعی برمیگردد؛ این مشکلات ساختاری موجب شده که جامعه در وضعیت حرکت ناعادلانه در توزیع امکانات، خدمات و فرصتها قرار گیرد.
رضایی میافزاید: بر این اساس کودکان کار باید از طرف نهادهای حمایتی مانند بهزیستی مورد حمایت قرار گیرند و مسئولان بهزیستی برای کاهش آسیب، ساماندهی، حمایت و برنامهریزی برای آنها باید تلاش کنند.
وی ادامه میدهد: حمایت بیشتر سازمان بهزیستی، کمیته امداد و سایر نهادهای دولتی و غیردولتی از خانوادههای گرفتار در فقر و اعتیاد، سبب خواهد شد که خانوادهها از نظر مالی شرایط بهتری داشته باشند، در این صورت میتوان امیدوار بود که خانوادهها کمتر کودکان خود را برای کسب درآمد به خیابانها بفرستند و بدین ترتیب آسیبهای کمتری این کودکان معصوم را تهدید خواهد کرد.
کاهش کودکان کار و خیابانی
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان شمالی نیز در گفتوگو با خبرنگار ما از کاهش آمار کودکان کار و خیابانی خبر میدهد و میگوید: در مراکز روزانه تعداد ۲۰۶ پرونده تشکیل شده که در مقایسه با سال گذشته کاهش داشتهاند که تعداد نامنویسی این کودکان در مراکز شبانهروزی تاکنون ۱۷ نفر بوده است.
علیاکبر صحرانورد اظهار میدارد: در حال حاضر سه مرکز برای شناسایی و ساماندهی کودکان کار و خیابان، یک مرکز شبانهروزی برای نگهداری این کودکان و همچنین دو مرکز روزانه مداخلات تخصصی در استان فعال است.
وی با بیان اینکه ساماندهی کودکان کار و خیابان فعالیت چندبخشی ارگانها را میطلبد، میافزاید: در این راستا ستادی به دبیری بهزیستی تحت عنوان کودکان کار و خیابان تشکیل و در این ستاد مصوباتی به تصویب رسیده است.
صحرانورد با اشاره به کاهش تعداد نامنویسی کودکان کار و خیابان در استان، میگوید: برخی کودکان کار به صورت سرپایی شناسایی و جذب میشوند، خوشبختانه در سال جاری نسبت به گذشته شاهد کاهش آمار در استان بودیم.
معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان شمالی با بیان اینکه ۱۴۱میلیون تومان اعتبار به کودکان کار اختصاص داده شده است، تصریح میکند: اصنافی که کودکان زیر ۱۵ سال را به کارگیری کنند، مجرم تلقی میشوند.
وی میافزاید: در بحث فرزندخواندگی نیز تعداد ۱۸۷ پرونده در صف درخواست هستند و تاکنون ۲۸ فرزند به آنها تحویل داده شده است.
صحرانورد خاطرنشان میکند: اقبال عمومی مردم از سر ترحم یا به هر دلیل دیگر سبب ایجاد مشاغل کاذب در بین کودکان میشود و موجب میشود سطح انتظار این کودکان به دلیل دریافتی مازاد بر مساعدتهای بهزیستی افزایش یابد.
وی در پایان اظهار میدارد: در سال جاری ۴۱ کودک معتاد به دفاتر آسیب اورژانس ارجاع داده شدند و با همکاری علوم پزشکی درصدد شناسایی و کنترل این کودکان در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی هستیم.
نظر شما