در ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری، معمولاً از ۶ ماه مانده به انتخابات، تحولات سیاسی و فعالیت احزاب و نامزدها شکل جدیتری به خود میگرفت. به عنوان نمونه ائتلاف توکلی، احمدینژاد، قالیباف و رضایی در اسفند ۸۳؛ ائتلاف میرحسین موسوی و سیدمحمد خاتمی در دی ۸۷ و ائتلاف قالیباف، ولایتی و حداد عادل در دی ۹۱ اعلام موجودیت کرد. اما در انتخابات ۹۶ اعلام حضور نامزدهای انتخابات تا حدی به تأخیر افتاد که وضعیت حضور رئیس جمهور مستقر نیز تا روزهای پایانی ثبتنام نامشخص بود. در انتخابات فعلی نیز همان طور که بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند فضای احتمالاً کمرونقی را تجربه می کنیم؛ با آنکه تنها ۱۱۷ روز تا ۲۸ خرداد و برگزاری انتخابات باقی مانده، هنوز وضعیت آرایشهای سیاسی نامشخص است و فضای سیاسی نیز سردی را تجربه میکند. اما:
۱. متأسفانه بخش زیادی از گروههای سیاسی فارغ از ادعاهای خود، به محوریت مردم، گرم شدن فضای سیاسی و مشارکت حداکثری اعتقادی ندارند. تمام گفتمانهای غالب سیاسی در کشور، زمانی که خود مجری انتخابات بودهاند، وقتی افزایش مشارکت را با نتیجه دلخواه خود مغایر دیدهاند نشان دادهاند تمایلی به افزایش مشارکت و انجام وظایفی مانند توزیع تعرفه و تمدید زمان رأیگیری ندارند. برای راستیآزمایی این مسئله میتوان به حاشیههای انتخابات در سالهای ۷۲، ۸۸ و ۹۶ در برخی حوزههای انتخابیه مراجعه کرد.
۲. حرکت چراغ خاموش جریانهای سیاسی، علت اساسی دیگری نیز دارد و آن پرهیز از تخریب توسط جریانهای مقابل و مدیریت شطرنج سیاسی با جناحهای رقیب است. این مسئله اگر چه فی نفسه مهم و قابل تأمل است، اما نباید به قیمت سرد شدن فضای انتخابات تمام شود.
۳. شاید یکی از ریشههای سکوت نامزدهای انتخاباتی، وجود مشکلات عمیق اقتصادی و نارضایتی شدید مردم از مسئولان اجرایی است. تمام چهرههای مطرح انتخابات، مسئولیتهای گوناگونی در حوزههای مختلف داشتهاند و از نظر مردم جزئی از سیستم اجرایی کشور و مسبب بخشی از ناکارآمدیهای فعلی محسوب میشوند. اگر بناست رؤسای جمهور آینده این کشور، شجاعت پذیرش سهم خود در مشکلات را نداشته باشند، به این عرصه ورود نکنند بهتر است!
۴. آغاز دیرهنگام تحولات انتخاباتی، مردم را از بررسی عمیق برنامههای نامزدها دور کرده و انتخابات را از فرصتی برای رشد فکری مردم به تهدیدی هیجانی تبدیل میکند. چنان که در دو انتخابات اخیر دیده شد با چند عبارت هیجانی در مناظرات، ورق به طور کامل برگشت و رأیدهندگان نیز به جای معیار قرار دادن راهکارهای نامزدها برای حل مشکلات، به احساسات خود رجوع کردند که البته نتیجه آن را هم دیدند! نامزدهای انتخابات اگر واقعاً به شفافیت معتقدند از هم اکنون تکلیف حضور، کابینه و برنامههای خود را روشن کنند و مطمئن باشند مردم به شجاعت آنها نمره بالایی میدهند.
نظر شما