برای شکلگیری تمدن باید بسترهایی وجود داشته باشد و امام رضا(ع) در ادامه نهضت امام صادق(ع) نقش بزرگی در شکلگیری تمدن اسلامی در دوره خود داشت. بستری که امامرضا(ع) برای تمدن اسلامی ایجاد کردند، ارائه تصویر جامع از اسلام است. در واقع مجموعه معارف رضوی جامعیت و انسجام تعالیم اسلام را به رخ میکشد. شاید این فرصت در اختیار همه ائمه(ع) نبوده که بتوانند در این زمینه فعالیت کنند، اما امام(ع) از شرایطی که در اختیار داشتند، برای اینکه تصویری منسجم و جامع از اسلام در ابعاد مختلف تمدنسازی ارائه دهند، استفاده کرد.
امام رضا(ع) از یک طرف قدرت عقلانی و برتری فکری شیعه را نسبت به ادیان و مذاهب گوناگون نشان میدهند و از طرف دیگر میل اسلام به ارتباط و تعامل با افکار دیگر و بهرهگیری از نقاط قوت دیگران را معرفی میکنند. در دوره مأمون عباسی ما شاهد ترجمه کتابهای فلسفه یونانی و ورود فلسفه به محیط اسلام هستیم. چه بسا قصد اولیه مأمون عباسی انتقال فلسفی اسلام از رونق مکتب فکری اهلبیت(ع) این است که آن را کاهش دهد، اما در عمل نهتنها این اتفاق نمیافتد بلکه فلسفه در خدمت رشد و گسترش مکتب اهلبیت(ع) قرار میگیرد که یکی از مهمترین عوامل عقلانیت در دوره امامرضا(ع) و با تعالیم ایشان صورت گرفت.باز کردن قلمروی جغرافیایی یکی دیگر از بسترهای دستیابی به تمدن اسلامی است که اهمیت آن در گذشته به درستی درک نمیشد و امامرضا(ع) با هجرت خود به قلمروی جغرافیایی، استعداد و ظرفیت بزرگی را به دنیای اسلام اضافه کردند تا بتوانند به مراتب دقیقتر و با جهتگیریهای صحیح برای تمدن اسلامی گام بردارند.
تعلیم سیاستورزی مشروع از بسترهای دیگر تمدن اسلامی است. ولایتعهدی امری بود که امام با اکراه پذیرفت و برای ایشان امری غیرواقعی بود، اما امام در عین حالی که این ولایتعهدی را پس زدند و به شکل واقعی به لوازم آن تن ندادند، اما از مزیتهای این فضای بازی که در اختیار ایشان از این طریق قرار گرفت، با نهایت هوشمندی استفاده و تلاش کردند اهداف خود را از این طریق بهتر محقق کنند.
سیاستورزی یکی از لوازم مهم ورود به عرصه تمدن است. رواج علم و علمگستری توسط امام رضا(ع) بسیار مشهود بود و شاگردان بزرگی در محضر ایشان و در رشتههای مختلف تربیت میشدند و تنها محصور به فکر و اندیشه نبود و در حوزههای دیگر نیز شاگردانی تربیت شدند زیرا امام در ارتباط با علماندوزی و گسترش علم تأکیدات فراوانی داشتند. همچنین پررنگسازی مرزهای دو جریان کفر و اسلام از دیگر بسترهای تمدن اسلامی است که امام رضا(ع) به خوبی آن را برای همگان روشن کردند تا نقطه تاریکی در این دو جریان وجود نداشته باشد.
تقویت رویکرد بینالمللی یکیدیگر از عوامل بستر تمدناسلامی است که استفاده امام از زبانهای زنده دنیا در مناظرهها موجب شد تعجب همه را برانگیزاند. حرکتی که در دوره امامرضا(ع) رقم خورد، نقش مهمی در بعد نرمافزاری تمدن اسلامی داشت که باید تقویت میشد. آنچه ما در قرن چهار، پنج و ۶ هجری قمری تحت عنوان تمدن شکوهمند اسلامی مشاهده میکنیم، در واقع محصول ارزشهای فکری در دوره اهلبیت(ع) است که انجام میشود.
نظر شما