به همین بهانه و برای یادآوری و پاسداشت سربازان مدافع حرم با یکی از اعضای لشکر فاطمیون گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
«ابو فاطمه» از لشکر فاطمیون
او خودش را محمدرضا جعفری معرفی میکند و میگوید: بچههای فاطمیون یا همان تیپ فاطمیون مرا به نام مستعار «ابوفاطمه» میشناسند اما اصالتاً اهل مزارشریف و متولد ۱۳۵۷ هستم. از بدو تولد در مشهد بزرگ شدهام و هرگز افغانستان را ندیدهام ولی کشورم را دوست دارم و به آن عشق ورزیده و به افغانستانی بودنم افتخار میکنم. این چریک مهاجر افغان از ناحیه دست و پا بر اثر ترکشهای خمپاره مجروح و جانباز شده و همچنین بر اثر شلیک تیر و انفجار خمپارههای تروریستهای داعش دچار موجگرفتگی شده و حتی گاهی دچار فراموشی میشود و برخی وقایع جنگ را خوب به خاطر ندارد.این فرمانده یکی از گروهانهای فاطمیون که حدود ۶۰ نیرو در جبهههای جنگ علیه تکفیریها را سالها فرماندهی کرده، میگوید: همه اعضای لشکر فاطمیون، شیعه افغانستانی و از طایفه هزاره هستند و ملیتهای دیگر را قبول و نامنویسی نمیکنند مگر آنکه با شناسنامه و لهجه جعلی افغانی و تغییر ظاهر و سایر ترفندها به این لشکر ملحق شده باشند و جالب است بدانید در میان این لشکر از نوجوانان ۱۴ساله تا پیرمرد ۶۰ ساله حضور دارند و شعار و البته عقیدهشان این است که «ما را مدافعان حرم آفریدهاند».
نخستین بار که به حرم حضرت زینب کبری(س) وارد شدم آن قدر منقلب و متحول شدم که بیاختیار اشک از چشمانم جاری شد و همان جا به بیبی قول شرف دادم تا ریشهکن کردن تکفیریهای داعش از حریم و حرم پاکش به قیمت جان دفاع کرده و حتی یک لحظه عقبنشینی نکنم. بارها به سوریه اعزام شدم، اما باز هم به خاطر حفظ آرمانها و ارزشهای اسلامی احساس تکلیف میکنم و اگر روزی در هر کجا از دنیا، اسلام و مسلمین در خطر باشند بنا به تکلیف شرعی و انسانی، آنجا حضور پیدا خواهم کرد.
فرمانده شجاع فاطمیون که ارادت خاصی به نظام جمهوری اسلامی، امام راحل و رهبر معظم انقلاب دارد، میگوید: از توجه و عنایت رهبر معظم انقلاب به رزمندگان مدافع حرم و درباره اینکه معظمله دستور دادهاند که شهدای فاطمیون را مانند شهدای هشت سال دفاع مقدس ایران تشییع و تجلیل کنند و یا مقدمات تحصیل افغانستانیهای مقیم ایران را به نیکی فراهم کنند خوشحال و خرسندم و آقا را رهبر و پیشوای خود میدانم.
او که بارها در سوریه سردار شهید حاجقاسم سلیمانی را از نزدیک دیده به همین سبب سخت عاشق و دلباخته وی بوده و با بردن نامش گریه میکند، میگوید: هنوز باور ندارم که او دیگر نیست، همه سوریها شهید حاجقاسم را از صمیم دل و جان دوست داشتند و دارند چون حفظ امنیت و برقراری حکومت سوریه را مدیون او میدانند.
«ابوحامد»گل سرسبد شهدای افغانستانی
این چریک افغانستانی در پاسخ به این پرسش که آیا ابوحامد را میشناسد، میگوید: شهید علیرضا توسلی، فرمانده ارشد لشکر فاطمیون در سوریه بود، بسیار محبوب، مقتدر، شجاع، فوقالعاده باهوش، مورد وثوق و یار دیرینه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود و سالها هم در افغانستان با طالبان جنگیده بود. ابوحامد گل سرسبد شهدای افغانستانی از طایفه خاوری بود که در آخرین عملیات در «مقر سراج» وی را چند بار دیدم، بسیار متواضع، فروتن، خاکی و خونسرد، اما شجاع و باصلابت بود انگار که از نیروهای خدماتی است در حالی که فرمانده ارشد و دلاور تیپ فاطمیون بود و قطعاً راه و حماسه ابوحامد همچنان ادامه دارد.
وی با اشاره به اینکه جنگ با داعش، جنگ امکانات و تجهیزات بود میافزاید: آنها بیشتر اهل فرانسه، انگلیس و به ظاهر مسلمان (وهابی) بودند که بر اثر جهالت و نادانی و قدرت دلارهای نفتی عربستان، قطر، ترکیه و... نفس میکشیدند و حدود ۱۸ زیرشاخه از جمله جیش الحر، جیش الفتح، جبهه النصره (با حمایت اسرائیل)، جبهه الشام، داعش (با حمایت ترکیه) و... دارد و تقریباً ۴۰ درصد از مناطق نفتخیز خاک سوریه در تصرف آنها بود که متأسفانه با پرچم اللهاکبر، لا اله الا الله و محمد رسول الله و با همین تکبیرها و شعارها هم در عملیاتها علیه مسلمانها یورش برده و جنایت میکردند و زنده زنده دست و پای اسیران را قطعه قطعه میکردند و یا مانند شهید حججی سر میبریدند.
وی میگوید: هر وقت ما اعزام میشدیم باید ۶۰ روز کامل در جبهه میبودیم ولی مدت زمان مرخصی اختیاری بود که چه زمانی برگردیم و چون در جنگ با داعش بیشتر شبها بیدار بودیم در زمان مرخصی در منزل شبها خوابمان نمیبرد. در طول روز در عالم خواب رؤیاهای وحشتناک و کابوس میدیدم و وقتی مرا از خواب بیدار میکردند همسر و فرزندانم را در حال گریه میدیدم و به من میگفتند تو که چندین مرحله به جبهه اعزام شده و ادای دین کردهای دیگر کافی است، میگفتم نه! دل از مهر حسین گر پرفروغ است/ بدون زینبی بودن دروغ است. ابوفاطمه ادامه میدهد: هر فردی که به جبهه رفت شهید نمیشود، شهادت لیاقت و سعادت میخواهد و از طرفی شهدا وظیفه و رسالت سنگین و خطیری به دوش ما گذاشتهاند و باید به عنوان رهروان آنها، راه و هدفشان که همان راه اهل بیت(ع) است ادامه دهیم و این نکته را مد نظر داشتیم که با تفکر «شهید شدن» نباید پا به عرصه میدان گذاشت، بلکه با این ایده وارد معرکه میشدیم که دشمن را بکشیم و از همه مهمتر اندیشه و تفکر کثیف تکفیری- وهابی داعشیها را بر هم زده و نابود کنیم.
نظر شما