بایدن از کنگره خواسته استفاده از سلاحهای تهاجمی و با ظرفیت خشاب بالا را ممنوع کند، همچنین بررسی پیشینه فرد خریدار در همه زمینهها را الزامی کرده و شرکتهای اسلحهسازی را تحت فشار بگذارد تا نتوانند به راحتی اسلحههایی که در میدان جنگ مصرف میشوند را به خیابانها بیاورند.
ممنوعیت سلاحهای تهاجمی
مسلماً ممنوع کردن استفاده از سلاح نیمهخودکار که جزو پرفروشترین اسلحهها در آمریکا محسوب میشود مشکلات ساختاری دارد. متمم دوم قانون اساسی آمریکا به صراحت اعلام کرده تمامی مردم قانونمدار میتوانند هر نوع اسلحه رایج را برای اهداف قانونی در اختیار داشته باشند. مخالفان اسلحه و آنگونه که به نظر میرسد دولت بایدن تلاش دارند این متمم را دور زده و با دادن لقب جنگی به اسلحهها، آنها را ممنوع کنند. آنها فراموش کردهاند هر نوع اسلحهای میتواند به عنوان سلاح جنگی مطرح شود حتی اگر اسلحههای کمری باشد که به صورت تک تیر است و حتی تفنگهای چخماقی قدیمی!
تفنگ AR۱۵ که محبوبترین اسلحه نیمهاتوماتیک در آمریکا محسوب میشود هیچ شکل استفاده عجیب و غریب و یا کمبود چیزی که شهروند عادی نتواند از آن استفاده کند را ندارد که بتوان به آن سلاح جنگی لقب داد. سلاح تهاجمی را نمیتوان با شکل کالیبر، سرلوله یا نواخت تیر آن خطرناک یا غیرخطرناک لقب داد بلکه استفاده راحتتر مثل AR۱۵ یک سلاح را ایمنتر هم میکند. حتی اگر همه مجرمان اسلحههای به اصطلاح جنگی خود را تحویل دهند و دیگر از آن اسلحهها استفاده نشود، تغییر خاصی در میزان جرایم مربوط به اسلحه به وجود نخواهد آمد چون بسیاری از آنها با تفنگهایی که در دسته غیرجنگی قلمداد میشوند اتفاق میافتد.
در خصوص ممنوعیت استفاده از سلاحهای خشاب بالا نیز به همین ترتیب است، چون اگر تصور شود تیراندازیهای کور بدین وسیله کنترل خواهد شد باید تأکید کنیم بسیاری از مجرمان چندین اسلحه با خود دارند و پر کردن دوباره تفنگ زمان خاصی را از آنها تلف نخواهد کرد. تنها تأثیری که میتوان در این زمینه مشاهده کرد در تقابل رودرروی پلیس با مجرم است که در این زمان مأموران امنیتی دست بالاتر را خواهند داشت؛ اما از طرف دیگر نباید فراموش کنیم که خیلی از آمار مرگ و میر با استفاده از اسلحه، به خودکشی مربوط میشود که ظرفیت خشاب در آن نامرتبط است.
چک کردن پیشینه خریداران اسلحه نیز آنچنان دردی را دوا نخواهد کرد چون بسیاری از مجرمان سلاحهای خود را از کانالهای غیررسمی تهیه میکنند.
اگر بخواهیم به صورت خلاصه بگوییم هیچکدام از این راهکارهای دولت بایدن نمیتواند آمریکا را امنتر از قبل کند. راههای عقلانیتری برای کنترل خشونت باید مورد استفاده قرار گیرد چون مشکلات روانی و جرایم مرتبط با اسلحه مباحث بسیار پیچیدهتری هستند که کنترل آن نیازمند سرمایهگذاری بر جنبههای ذهنی و رفتاری افراد در بلند مدت است که آمریکا فعلاً برنامهای برای چنین سیاستهایی ندارد.
نظر شما