به گزارش قدس آنلاین به نقل از روابط عمومی ستاد ار به معروف و نهی از منکر، حجت الاسلام روح الله میرزایی قائم مقام ستاد امر به معروف و نهی از منکر روز دوشنبه در نشست «بررسی تجربه های موفق مطالبه گری» گفت: ما به تمدن نوین اسلامی نخواهیم رسید مگر اینکه به جامعه اسلامی برسیم. در بیان رهبر معظم انقلاب زیربنای جامعه اسلامی را امر به معروف و نهی از منکر شکل می دهد. اگر فضای جامعه به این سمت نرود به تمدن اسلامی نمی رسیم. این فضا به وسیله فرهنگ ایجاد می شود و هنرمند است که فرهنگ را راه می برد. این فهم از موضوع متاسفانه در هیچکدام از مسئولان نیست.
وی افزود: رهبر انقلاب فرمودند: «اگر امر به معروف و نهی از منکر درست تبیین نشود، می گویند فضولی کردن است». فصل مشترک امر به معروف و نهی از منکر و هنر همین عدم تبیین است و ما در هنر هم لازم داریم که درست تبیین کنیم.
حداقل ها برای فعالیت هنری و تولید کاریکاتور فراهم نیست
مازیار بیژنی کاریکاتوریست و ارئه کننده تجربه مطالبه گری اظهار داشت: در عرصه فرهنگی ما، حداقل ها برای کار هنری و به خصوص کاریکاتور فراهم نیست و تولید کارهای هنری بسیار دشوار است. برخی ابزارهای تولید همچون بیل برای باغبان است، اگر اینها فراهم نباشد هیچ اثری تولید نمی شود و در زمینه کاریکاتور ما با این مشکلات مواجه هستیم و این به خاطر نگاه غلط مسئولان است. آوینی جمله ای دارد با این عنوان که نگاه ما به سیاست فرهنگی است و نگاه اهل سیاست به فرهنگ سیاسی.
وی افزود: من کار کاریکاتور را با مهدی نصیری در هفته نامه صبح آغاز کردم و پس از آشنایی با محمدحسین صفار هرندی به روزنامه کیهان رفتم و ۱۰ سال در آنجا مشغول به کار بودم. سپس مدتی با روزنامه جوان کار کردم اما آن دوره هم دوامی نداشت.
بیژنی افزود: در سال های طولانی به اقتضای اهمیت و ضرورت به موضوعی ورود کردم، گاهی موضوعات داخلی و گاهی بین المللی که به حسب اولویت هر دوره انتخاب می شد. خیلی وقت ها کاریکاتورهای من جریان ساز شده و به ویژه در جریان های دانشجویی از آن استقبال می شده و بازتاب داشته است. ما از بازتاب و بازخورد کاریکاتورها خیلی وقت ها خبردار نمی شدیم اما خیلی از کارها در میان جوانان و در دوره ای که مطبوعات گرداننده اصلی فضای رسانه ای بودند، بازخورد داشته است. مثلا جنبش عدالتخواه در ۶۰ شهر کشور از آثار من نمایشگاه برگزار کردند در حالی که من هیچ اطلاعی نداشتم و بعدا باخبر شدم که چنین اتفاقی افتاده است.
بیژنی چهره قدرناشناخته عرصه هنری است
محمدرضا شهبازی، برنامه ساز و طنزپرداز در حوزه های سیاسی و اجتماعی اظهار داشت: بیژنی چهره قدرناشناخته عرصه هنر و کاریکاتور است و هر جلسه ای که وی در آن حضور داشته باشد مفید است. البته نمی توان آثار و تولیدات بیژنی را از خود او جدا کرد؛ چون بسیاری از کارهایی که او طراحی و نقاشی کرده می توانست برچسب بخورد اما کسی به کارهای بیژنی برچسب ضد انقلابی نزد، چون کسی نمی تواند به مازیار بیژنی چنین برچسبی بزند.
وی افزود: می خواهم بگویم که در بحث مطالبه گری، شخص مطالبه گر خیلی مهم است. اگر دنبال مطالبه گر از طریق کار هنری هستیم، هنرمند موضوعیت دارد. نمی شود به کسانی تکنیک آموزش بدهیم و از آنها بخواهیم که کار کنند. اگر خود هنرمند انقلابی نباشد به راحتی او را متهم می کنند و برایش دردسر ایجاد می کنند.
شهبازی تاکید کرد: در حوزه مطالبه گری مهم است که مطالبه و انتقاد کلی نباشد، چون ناامیدی ایجاد می کند. در کارهای بیژنی معمولا مشخص است که کجا را می زند و به نظر من در بحث امر به معروف هنری و نقد و عدالتخواهی مهم است که انتقادی مشخص به جای مشخص داشته باشیم. در کارهای بیژنی مشخص است که او اشرافیت یک طبقه خاص را مورد انتقاد قرار می دهد.
وی افزود: مهمترین دوره فعالیت بیژنی زمانی بود که در رسانه ها کاریکاتور می کشید. از وقتی که او درگیر تولید نشریه شده دیگر آن اثرگذاری پیشین را ندارد و حیف است که او به یک آدم محتاط تبدیل شود. بیژنی نباید در سیکل اداری و حقوقی و پاسخگویی بیافتد. او باید روزی چند کاریکاتور تولید و در رسانه ها منتشر کند.
کاریکاتوریست ها یتیم هستند
علیرضا سمیعی، شاعر و منتقد هنری با تاکید بر اهمیت آثار بیژنی اظهار داشت: کاریکاتوریست ها از همان زمان مجله ملانصرالدین و عظیم زاده که در تبریز شروع شد تحت تعقیب قرار گرفته و شکنجه می شدند. قبل از انقلاب اغلب کاریکاتوریست ها وابسته به دربار بودند و کاریکاتوریست جز اینکه به کسی نیش و کنایه بزند کاری نداشت. به همین دلیل جهت انتقادها در آن دوره به سمت مردم بود.
وی افزود: بعد از انقلاب کاریکاتوریست ها پخش شدند و هر کسی در مجله ای مشغول به کار شد. برخی از ایران خارج شدند و برخی هم در داخل ماندند و علیه امپریالیسم و صهیونیزم کار کردند. متاسفانه امروز کاریکاتور در بین ما ارزش خاصی ندارد و ما فقط به آنها می خندیم.
سمیعی گفت: طی چند روز اخیر دنبال مطالبی می گشتم که درباره بیژنی و کارهای وی باشد اما متاسفانه هیچ مطلبی پیدا نکردم. اشکال این موضوع آن است که وقتی درباره یک تجربه و اثر هنری حرفی زده نشود تبدیل به یک تجربه عمومی نمی شود؛ یعنی فعالیت های هنری در دسترس قرار نمی گیرند.
نظر شما