قدس آنلاین: به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مراسم اختتامیه «کارگاه طراحی خدمات ویژه هموطنان افغانستانی عضو کتابخانههای عمومی» روز سهشنبه ۱۹ اسفند با حضور مجتبی نوروزی معاون مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، امین متولیان معاون برنامه ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانههای عمومی کشور، مهدی توکلیان مدیرکل روابط عمومی و امور بین الملل نهاد کتابخانهها، سجاد محمدیان سرپرست دفتر پژوهش و آموزش نهاد کتابخانهها، محمدهادی ناصری طاهری مدیرکل کتابخانههای عمومی استان تهران سید مرتضی حسینی شاه ترابی منتقد، مدرس داستان نویسی و از فعالان فرهنگی افغانستانی و رضا امیرخانی در سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی پارک شهر برگزار و بهطور زنده در ارتباط تصویری با استانهای مشارکتکننده در کارگاهها پخش شد.
در ابتدای این مراسم سجاد محمدیان سرپرست دفتر پژوهش و آموزش نهاد کتابخانهها درباره ضرورت طراحی و برگزاری این کارگاهها گفت: دفتر پژوهش و آموزش نهاد به منظور تکمیل طرح شناسایی و طراحی خدمات برای رفع نیاز مخاطبان، اقدام به مطالعه و بررسی نیازهای مخاطبان کتابخانههای عمومی کرد که یکی از گروههای اصلی در این مطالعات، هم وطنان افغانستانی بودند.
وی افزود: بر این اساس کارگاههایی با حضور مربیان ایرانی و افغانستانی و همراهی کتابداران و کارشناسان ۵ استان، ۷ کارگاه برگزار شد؛ در هر کارگاه ۵ نوجوان افغانستانی حضور داشتند. روشی که در این کارگاهها مورد استفاده قرار گرفت «داستانسرایی» بود، به طوری که هر نوجوان افغانستانی یک داستان با محوریت یکی از خدمات کتابخانههای عمومی را بر اساس خاطرات، تجربیات و تخیل خود ارائه میکردند.
سرپرست دفتر پژوهش و آموزش نهاد کتابخانهها درباره آثار ارائه شده در این کارگاهها توضیح داد: ماحصل این کارگاهها ارائه ۱۶ اثر داستانی با موضوعاتی چون «شناخت و حفظ هویت»، « مشاوره تحصیلی، شغلی و روانشناسی»، «نقش کتابخانه برای پر کردن اوقات فراغت» و «امانت دادن تجهیزات » بود. که این آثار در ادامه اجرای کارگاهها با حضور مجید اسطیری، عباس حسیننژاد، خداداد حیدری و حامد محقق داوری شد. از همکارانم در استانهای تهران، سمنان، قم، یزد و خراسان رضوی و همچنین مربیان و داوران عزیز و ارجمند که ما را در اجرای بهتر این کارگاه یاری کردند تشکر میکنم و امیدوارم که بتوانیم خروجی این کارگاهها را به شناسنامه خدمت تبدیل کنیم و آن را در کتابخانههای عمومی کشور اجرا کنیم.
کرونا و یادآوری جهان بدون مرز
در ادامه این مراسم رضا رضا امیرخانی، با اشاره به شرایط ویژه حاکم بر جهان به واسطه شیوع گسترده ویروس کرونا، گفت: جلساتی که درباره افغانستان برگزار میشود همواره برای من جلسات خوب و محترمی بوده است و این اولین جلسهای است که بعد از شیوع کرونا با افتخار و با لذت در آن شرکت کردهام.
وی افزود: سال گذشته از من خواسته شد که یک پیام نوروزی به خواهران و برادران افغانستانی بدهم؛ به یاد آوردم حدود ۲۸ سال پیش که در یکی از نقاط محروم ایران به کار آمارگیری مشغول بودم، متوجه شدم که برخی از بچههای آن مناطق نامهایی چون آبله، قحطی و سیل دارند؛ پرسیدم که «این اسمها از کجا آمده؟» گفتند «این اسم گذاریها مربوط به سالهایی است که این مناطق درگیر آبله، قطعی و سیل بوده؛ بر این اساس خیلی خوشبینانه و خیلی خامدستانه در اسفند سال گذشته در آن پیام گفتم که «انشاالله امسال کسی نام فرزندش را کرونا نگذارد. امیدوارم که این بیماری زود تمام شود و برود» ولی گویا اکنون به واقع با دورهای به نام دوره کرونا روبرو هستیم.
در جهان بدون مرز که همه تلاش میکنند مرزهای جغرافیایی و سیاسی را به دلیل منافع ملی نادیده بگیرند و اتحادیههای مختلفی برای برداشتن این مرزها تشکیل میدهند، ما یکی از متزلزلترین مرزهای فرهنگی و سیاسی خودمان را بسیار جدی و محکم گرفتهایم. از نظر من بهعنوان فردی که در فرهنگ زندگی میکند و نه در جغرافیا، هیچمرزی میان ایران و افغانستان نیست و معتقدم در وطن فرهنگی ما مرزی وجود ندارداینداستاننویس در ادامه گفت: از نظر من مهمترین ویژگی کرونا «بدون مرز بودن» آن است. به طوری که اولین باری است که فردی به نام علی در تهران با برادر افغانستانی خود، خواهر نیویورکی خود، پسرخاله سنگالی خود و با همه جهان فامیل شده است. یک موجود کوچک بدون مرز به ما نشان داد که همه ما یک پاره هستیم. اگرچه ای کاش خداوند چیز بهتری را مقرر می کرد تا ما را به این درک و فهم برساند که مرزها نمیتوانند از بسیاری از چیزها جلوگیری کنند. کرونا در زمره پدیدههایی بود که دوباره به ما یادآور شد که مرزها واقعی نیستند و ما در دنیای بدون مرز زندگی میکنیم. امروز وقتی دعا میکنیم که خداوند شر این ویروس را از سر همه جهان رفع کند، تقسیم بندی نمیکنیم که خداوند این قوم را نجات دهند و آن قوم را نه و این مذهب را نجات دهد و آن مذهب را نه. چراکه این مذاهب و این قومها با یکدیگر مرز دارند، همچنان که دشمنان با یکدیگر مرز دارند، اما کرونا بین مرزها حرکت می کند.
امیرخانی با اشاره به روند جهانی شدن گفت: همه ما تصور میکردیم که «جهانی شدن» را از طریق دیگری دریافت خواهیم کرد، اما پیش از آنکه جهانیشدن را از طریق تکنولوژی و فناوریهای جدید درک کنیم، این درک خیلی با مفهومتر و بامعناتر، از طریق کرونا به همه ما سرایت کرد. در جهان بدون مرز که همه تلاش میکنند مرزهای جغرافیایی و سیاسی را به دلیل منافع ملی نادیده بگیرند و اتحادیههای مختلفی برای برداشتن این مرزها تشکیل میدهند، ما یکی از متزلزلترین مرزهای فرهنگی و سیاسی خودمان را بسیار جدی و محکم گرفتهایم. از نظر من بهعنوان فردی که در فرهنگ زندگی میکند و نه در جغرافیا، هیچمرزی میان ایران و افغانستان نیست و معتقدم در وطن فرهنگی ما مرزی وجود ندارد؛ همچنانکه علی معلم دامغانی میگوید: «چو در ری پوپک هندو به شارستان بطِ بحری، به گنگا طوطیان دیدم به لحن ماورالنهری». از این منظر اگرچه در جغرافیای سیاسی، اقتصادی مرزهایی وجود دارد، اما دنیا در تمام این سالها تلاش دارد تا این مرزها را از میان بردارد و ما میرویم به سمت انسانی که با همه دنیا مراوده دارد در عین این که هویت خود را حفظ میکند. در این دنیایی که مرزهای جغرافیای سیاسی و اقتصادی و همه مرزها در حال شکستن هستند، تأکید و تثبیت مرزهای جغرافیای سیاسی آن هم بین ایران و افغانستان که انصافاً پارهای از یک پیکرند بحثی خطرناک است. بهخصوص برای ایرانی که سالهاست میزبان خواهران و برادران افغانستانی است که برخی از آنها هرگز افغانستان را ندیدهاند.
لزوم ایجاد بستر مناسب برای زندگی مهاجران افغانستانی
امیرخانی با اشاره به لزوم فراهمکردن بستری مناسب برای زندگی هموطنان افغانستانی در کشور گفت: پس از نوشتن کتاب «جانستان و کابلستان» در میان جوانان و نوجوانان افغانستانی فراوان افرادی بودند که به من مراجعه کردند و از کتاب من تعریف؛ از آنها میپرسیدم که «آیا روایت من شبیه کشورتان بود؟» و آنها جواب میدادندکه «نمیدانیم شبیه بود یا نه، اما این کتاب پنجرهای بود که از آن کشور خودمان را دیدیم.» اینجا برای اولین بار متوجه شدم که ما نسل بزرگی از نسل سومیهای افغانستانی را داریم که تا به حال این کشورشان را ندیدهاند؛ آنها ایران را دیده اند و در ایران زندگی کردهاند بدون این که بخواهند هویت خود را از دست بدهند و ما موظفیم دنیایی را بسازیم که آنها در این جغرافیا و در این امکان زمانی و تاریخی، احساس غربت نداشته باشند.
وی افزود: بسیار متشکرم از نهاد کتابخانههای عمومی که این فضا را فراهم کرده که برادران و خواهران افغانستانی به راحتی بتوانند در کتابخانههای عمومی عضو شوند؛ در بسیاری از کتابخانههای دنیا فارغ از خدمت امانت کتاب، تلاش میشود که امکان ورود و استفاده همگان از قرائتخانهها فراهم شود و حتی برای امانت دادن کتاب نیز شرایطی بسیار ساده در نظر میگیرند تا حتی افرادی که به صورت غیرقانونی در کشورشان حضور دارند به سمت کتاب و کتابخوانی جذب کنند. چراکه آنها این حقیقت را میدانند که جذب هر نفر به کتابخانه، کمک به امنیت و سلامت کشورشان است؛ آن گونه که در فیلم مشهور «شهر فرشتگان» نشان داده میشود کتابخانهها از بهشتیترین نقاط دنیا هستند. از این منظر معتقدم که دسترسی هر انسان به کتابخانه باید بدون محدودیت مانند دسترسی انسانها به آسمان باشد.
اقدام نهاد بر اساس «محبت» شکل گرفته است
در ادامه اینمراسم مجتبی نوروزی معاون مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز با تقدیر از نهاد کتابخانههای عمومی کشور برای قدم نهادن در این مسیر، گفت: امیدوارم این رویکرد نهاد کتابخانه های عمومی و فعالیت هایشان در کتابخانهها مستدام باشد تا بتوانیم این حس قشنگ دعوت به کتاب و کتابخوانی را به همه انسان ها هدیه دهیم. ترسیم مرزها به عنوان یک پدیده ساخته دست بشر گرفتاریهایی برای او به بار آورده است. امیدوارم گرفتاریها و مصیبتهایی که دامن این سرزمین را گرفته هرچه زودتر برطرف شود و حسی که آقای امیرخانی در جملات پایانی کتاب «جانستان و کابلستان» مطرح کردهاند، حس نزدیکی و یکی بودن و عدم احساس غربت را در کشور زیبا و دوست داشتنی افغانستان تجربه کنید.
وی افزود: افرادی که این گرفتاریها را برای این کشور ایجاد کردهاند همان افرادی هستند که با کتاب و کتابخوانی میانهای ندارند؛ بنابر این دعوت مردم به مسیر کتابخوانی و ایجاد این گفتگوی فرهنگی میتواند سرآغازی برای پایان بخشیدن به این گرفتاریها باشد. امیدوارم این مراوده دوطرفه میان ایران و افغانستان که البته از دیرباز وجود داشته، هرچه بیشتر و بیشتر شود.
معاون مرکز مطالعات راهبردی روابط فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در ادامه گفت: کلیدواژه موفقیت در کارهای فرهنگی «محبت» است. همین کاری که نهاد کتابخانههای عمومی کشور صورت داد بر پایه محبت بوده و در واقع باید محبت را پایه و رکن اساسی ارتباط با سایر انسانها قرار دهیم. اگر تنها این کلیدواژه را سرلوحه تعاملات خود قرار دهیم، قطعا دنیا جای بهتری برای زندگی خواهد بود. موضوعی که بارها در مقاطع مختلف به ما ثابت شده است.
کتابخانه؛ فرصتی برای دیده شدن و معرفی نوجوانان فعال
سید مرتضی حسینی شاه ترابی هم در این مراسم با اشاره به خاطرات خود از مهاجرت خانوادهاش از کابل به تهران در دوران کودکی و همچنین درک خاطرات و چالشهای ارائه شده در آثار نوجوانان شرکت کننده در این کارگاهها گفت: ابتدا قدردان توجه و نگاه ویژه نهاد به کتاب و کتابخوانی در جامعه مهاجران هستم و از گامهای برداشته شده توسط نهاد کتابخانهها تشکر میکنم
وی افزود: در واقع کتاب و کتابخانه قلب تپنده فرهنگ و دانش هر جامعه است و اگر میخواهید فرهنگ یک جامعه را ارزیابی کنید، لازم نیست به سراغ بازارهای رسانهای و تجاری آن بروید؛ کافی است به سراغ کتابخانههای آن جامعه بروید و ببینید که به چه اندازه رونق دارند. به طوری که جوامع هر چقدر کتابخوان بیشتر داشته باشند، کتابخانه بهتر و در نهایت فرهنگ غنیتری خواهند داشت. بهعنوان یک عضو قدیمی کتابخانههای عمومی خواستهام این است که الگوی تحول یافته و ویژه در حوزه کتاب و کتابخوانی و ارائه خدمات را فقط به جامعه مهاجرین اختصاص ندهید و آنها را متمایز نکید، بلکه این خدمات را به کل جامعه ایران اختصاص دهید تا نوجوانان افغانستانی هم احساس کنند جزئی از این جامعه هستند. بر این اساس معتقدم اگر برای ارائه امکانات تفکیک قائل نشویم، تأثیرات بسیار بهتری خواهیم دید.
اینفعال ادبی افغانستانی در ادامه گفت: همچنین نهاد کتابخانههای عمومی کشور میتواند با ارائه فرصت دیدهشدن به اعضای خود، گام بلندی در تحقق فعالیتهای ترویجی بردارد. درخشش و توفیقات بسیاری از اعضای فعال کتابخانههای عمومی در حوزه فرهنگی، در مدرسه یا عرصههای دیگر که میتواند از تریبون کتابخانه منعکس شود و به این صورت جامعه دانش آموز و کودک و نوجوان و مهاجران نیز رغبت بیشتری برای جذب شدن به کتابخانه و کتابخوانی پیدا کنند. همچنان که گامهایی در این زمینه برداشته شده، امیدوارم با گسترش این گونه فعالیتها به رشد و بالندگی جامعه کمک کنیم.
در خلال سخنرانیهای این مراسم برخی از آثار نوشته شده در کارگاهها به صورت حضوری و همچنین با ارتباط تصویری با استانهای مشارکتکننده خوانده شد.
در پایان نیز حامد محقق با قرائت بیانیه هیئت داوران این حرکت فرهنگی، همه آثار ارائه شده در این کارگاهها را به عنوان آثار شایسته تقدیر اعلام کرد و به نمایندگی از اعضای حاضر در کارگاهها لوح تقدیر و هدایای نوجوانان تهرانی اهدا شد.
نظر شما