هرچند قرار بود از همان سالهای ابتدای پیروزی انقلاب این نهاد مردمی شکل بگیرد اما به دلایل مختلف این مهم تا اواسط دهه ۷۰ به تعویق افتاد و این روزها آخرین روزهای فعالیت پنجمین دوره آن است.
با تمام این اوصاف در این گزارش به سراغ شهروندان مشهدی رفتیم و نگاهی اجمالی به چند موضوع داشتیم وشناخت آنها از وظایف شوراها، برآورد عملکرد کلی این نهاد در چند دوره گذشته، اولویتهای مدنظر شهروندان و توقع آنها از شورای آینده از جمله پرسشهایی بود که از شهروندان پرسیدیم.
تصمیمات روبنایی ویترین مدیریت شهری
مریم کرمی، یکی از شهروندان مشهدی با اینکه وکیل دادگستری است ادعا میکند شوراها شفافیتهای مالی ندارند و نوع فعالیتشان در مورد اداره شهر مشخص نیست.
وی میگوید: عملکرد شوراها باید ملموس و تأثیرگذار باشد.
ابراهیم صمدی نیز انتظار دارد شوراها به جای فعالیتهای کمبازده، برای شهروندان ایجاد اشتغال کنند.
ساناز محمدی هم در اشاره به همین موضوع معتقد است شهری که از متکدیان پر شده، برنامهریزی اساسیتری لازم دارد.
وی میگوید: نصب المانهای شهری یا فعالیتهای عمرانی خوب است اما وفور متکدیان زیبنده شهر مشهد نیست.
در این زمینه مریم حجتی نیز معترض است و میگوید: در گذر از تقیآباد تا احمدآباد چندین متکدی جلو او را گرفتهاند به طوری که از شدت مزاحمت آنها دچار تشویش شده است.
او هم توقع دارد شوراها در کنار سایر تصمیماتشان، برنامهای برای جمعآوری و ساماندهی متکدیان به شهرداری ارائه کنند.
وی ادامه میدهد: فضای سبز مشهد زیباست اما وقتی در کنارش فردی تا کمر در سطل زباله خم شده من دیگر از زیبایی گلها لذت نمیبرم. یا وقتی میبینم معتادان سمت سپاد، محل رفتوآمد مسافران کنار خیابان در ملأ عام شیشه مصرف میکنند چگونه میتوانم از مدیریت شهری و عملکرد شورای شهر رضایت داشته باشم؟وجیهه قدیری مقدم از شهروندان منطقه کشفرود است. او ضمن تأکید بر ضرورت شرکت در انتخابات شوراها میگوید: ارائه ندادن امکانات به مناطق کمبرخوردار در شهر مشهد به شکل یک رویه درآمده است.
وی میافزاید: منطقه ما وسایل نقلیه عمومی ندارد. با آن جمعیت فقط یک ون دارد! که آن هم کفاف رفتوآمد مردم منطقه را نمیکند، ازاین رو اولویتهای اولیه نظیر حملو نقل مناطق پیرامونی باید در صدر برنامههای شورا باشد اما هیچگاه این اتفاق نیفتاده است.
شهرفروشی در قالب مقابله
امیر معتمدی از دیگر شهروندان مشهدی نسبت به عملکرد شوراها در ارائه مجوز برای تخلف یا پروژههای کلان ساختوساز به عدهای خاص (بهخصوص مسئولان) معترض است.
او بیان میکند: کمیسیون ماده ۱۰۰ فقط برای این بهوجود آمد که روی تخلفها سرپوش گذاشته و در قبال دریافت پول، مجوز تخلف صادر کند.
مصطفی ذوالفقاری نیز ضمن اشاره به کمبود وسایل نقلیه عمومی، میگوید: شوراها برای کسبه کار چشمگیری انجام نمیدهند. انگار بهبود وضعیت کسبه به اندازه زیباسازی یا پروژههای عمرانی اهمیت ندارد، در حالی که این کسبه هستند که شهر را رونق میدهند.
جای خالی نگاه جهانی در مدیریت کلانشهر مشهد
حامد میرفندرسکی هم بیان میکند: مشهد به لحاظ کلانشهر و توریستی بودنش ظرفیت زیادی دارد در حالیکه از این ظرفیت استفاده درستی نمیشود. خیابانها به دلیل ناهماهنگی بین سازمانهای آب و برق و گاز ناهموار است و معابر را به شکلی تبدیل کرده که زیبنده یک کلانشهرِ توریستی نیست.
وی تأکید میکند: تراکمفروشی در این شهر به امری عادی در آمده و حتی در مناطقی این موضوع صورت گرفته که منجر به آلودگی هوای مشهد میشود.
میرفندرسکی در این خصوص به بولوار نماز اشاره میکند که محل باد کوه است و تراکم آن منطقه منجر به آلودهتر شدن هوای مشهد میشود.
اولویتهای جابهجا شده
او که نسبت به خط ویژههای مشهد معترض است، عنوان میکند: اگر عضو شورای شهر بودم پیش از بزرگ کردن معابر اقدام به کشیدن خط ویژههای
بی.آر.تی نکرده و پولی که از خزانه برای پرداخت به ساکنان خانههای اطراف حرم واریز شد را صرف امور دیگر نمیکردم.
حمید خاکشور از دیگر شهروندان مشهدی میگوید: نگاه قومی در شوراها روتین شده، پول عوارض در جای درستی هزینه نمیشود و از منابع بسیاری که در اختیار شهرداری و شورا است استفاده کافی صورت نمیگیرد. اما در کل کارها سیستماتیکتر و تخصصیتر شده است.
او در عین حال بر ضرورت برنامهریزی شورا درخصوص ارتقای فرهنگ شهروندی و تخصیص بودجه برای آن تأکید کرد و معتقد است کار روی بالا بردن فرهنگ شهروندی به نوعی سرمایهگذاری بلندمدت برای رسیدن به نتایج پایدار است.
شورای شهر یا شورای شهرداری؟
حکاک شهروندی دیگر، از اینکه مشهد نتوانسته خودش را در مدیریت شهری پیدا کند گلهمند است.
او نقطه ضعف شوراها را در «مباحث فرهنگی» عنوان کرده و میگوید: خدماتی که شهرداری ارائه میکند بسیار گسترده است. از جمعآوری زباله گرفته تا ارائه خدمات و فعالیتهایی که مشارکت مردم را برمیانگیزد اما با وجودی که مردم از شهرداری نسبت به سایر سازمانها همچون آب، برق و گاز خدمات بیشتری میگیرند، نارضایتی بیشتری دارند و این مهمترین شاخص عدم موفقیت مدیریت شهری است.
وی با بیان اینکه پیوست فرهنگی – اجتماعی به تمام پروژههای شهری یک ضرورت است، به تبعیض غیرقابل انکار در ارائه خدمات به مناطق برخوردار و کمبرخوردار به دور از نگاه تیزبین شوراها اشاره میکند.
وی معتقد است با وجود شکلگیری شوراها هنوز شهرداری در حوزه بدنه سنتی عمل کرده و شورای شهر خود را حکومت مرکزی تلقی میکند.
او ادامه میدهد: همیشه اشتباه مصطلح این است که شورای شهر، شورای شهرداری است در حالی که بند ۱۳۶ و ۱۳۷ قانون برنامه سوم توسعه کشور تأکید دارد به واگذاری و تمرکززدایی از حکومت مرکزی به نهادهای عمومی غیردولتی نظیر شهرداریها که تا کنون اجرایی نشده است.این نوع نگاه شورای شهر نقض غرض است که مخالف روح قانون اساسی در تعریف شوراهاست.
صمدی علاوه بر این یادآور میشود: متأسفانه این طرز تلقی در شوراها وجود دارد که افتتاح چند پروژه به منزله پویایی شهر است در حالی که پویایی مدیریت شهری در حیات نهاد اجتماعی آن است.
نظر شما