تحولات لبنان و فلسطین

«حسن احمدی» داستان‎نویسی را از اوایل انقلاب و با کتاب‌هایی مانند «باران که می‌بارید»، «یک پروانه، هزار پروانه»، «پس از پایان» و... شروع کرد و تاکنون ۴۰ مجموعه داستانی از او به چاپ رسیده است.

«داستان» بهترین قالب برای بیان مضامین دینی

او فعالیت خود را در تمام این سال‌ها به حوزه نوجوان معطوف کرده است، تهیه‌کننده چندین فیلم و سریال با موضوع نوجوانان و همچنین سردبیر ماهنامه باران در سال‌های ۷۳ تا ۸۶ نیز بوده و کار برای نوجوانان را دارای پیچیدگی‌های خاص خود می‌داند.

کتاب «در سال‌های دور» حسن احمدی؛ رمانی داستان‌گونه و تخیلی برای نوجوانان است که سعی می‌کند به معرفی امام هشتم شیعیان، حضرت رضا(ع) در قالب یک داستان تخیلی بپردازد که توسط به‌نشر(انتشارات آستان قدس رضوی) به چاپ رسیده است.

در این کتاب سعی شده به دور از شعارزدگی و حرف‌های مستقیم، زندگی امام هشتم(ع) در قالب یک داستان روایت شود؛ این داستان که شامل هجرت این حضرت به مشهد و تمام اتفاق‌هایی است که برای ایشان می‌افتد، با دنبال کردن سیری تخیلی سعی دارد مخاطب نوجوان را با خود همراه سازد.

گفت‌وگوی ما را با حسن احمدی درباره چالش‌های خلق داستان رضوی بخوانید.

امام رضا(ع) تنها امام میهمان سرزمین ایران هستند و ایرانی‌ها به ایشان ارادت دارند اما حضور ایشان در ادبیات ما به خصوص در حوزه رمان و داستان کمرنگ است. به عنوان نویسنده‌ای که تجربه نوشتن کتاب رضوی هم دارید چالش‌های این عرصه را چه می‌دانید؟

 در این عرصه کارهای زیادی انجام شده اما همان طور که گفتید بیشتر آثار شعاری و کلیشه‌ای است. در حوزه رمان و داستان که وضعیت بدتری داریم. وقتی بزرگ‌ترین دغدغه نویسنده‌های ما چاپ اثرشان است و حمایت نمی‌شوند چطور می‌توانند اثر قوی و شایسته‌ای خلق کنند؟!

منِ نویسنده آن قدر توان مالی ندارم که بتوانم به طور مستقل کتابی را منتشر کنم. در کشور ما کسی نیست که دست نویسنده را بگیرد و از او حمایت کند.

حتی وقتی بخواهید با موضوع امام رضا(ع) هم داستانی بنویسید، باز هم حمایت نمی‌شوید؟

 من مدت طولانی درگیر نگارش کتابی با موضوع امام رضا(ع) بودم . نه تنها حمایتی از من نشد، حتی کار من قابل چاپ تشخیص داده نشد. در این شرایط نویسنده با چه انگیزه و انرژی‌ای باید بنویسد؟

من بارها تصمیم گرفته‌ام با مضامین رضوی داستان بنویسم اما وقتی به مشکلات فکر کرده‌ام مجبور به عقب‌نشینی شده‌ام چون در عمل ده‌ها سنگ جلو من انداخته شده است.

نکته دیگر هم این است که کلاً نوشتن با مضامین دینی و رضوی سخت است و بسیاری از مخاطبان فکر می‌کنند مثلاً رمان رضوی یعنی روایت زندگی امام رضا(ع) و با خودشان می‌گوید من که زندگی ایشان را می‌دانم پس چرا باید بروم و کتاب هم بخوانم در حالی که ممکن است آن کتاب اصلاً تکراری نباشد و از زاویه‌های جدیدی به زندگی ایشان پرداخته باشد.

این سختی‌ها و از آن سو سنگ انداختن‌ها خیلی وقت‌ها مانع نوشتن در حوزه ادبیات رضوی شده و خیلی از کسانی هم که نوشته‌اند به بیراهه رفته‌اند.

شما به عنوان یک نویسنده، موافق سفارشی‌نویسی در زمینه ادبیات رضوی هستید؟

 نه به نظرم سفارشی‌نویسی نویسنده را محدود می‌کند و دست او را می‌بندد. در مضامین دینی باید به نویسنده اجازه داد تا آنجا که می‌تواند از خلاقیتش استفاده کند.

اگر بخواهید دوباره اثری با موضوع امام رضا(ع) و مضامین پیرامون ایشان خلق کنید سراغ چه موضوعاتی می‌روید؟

 داستان‌های شگفت‌انگیز پیرامون ایشان که اتفاقاً برای نسل امروز هم جذاب است کم نیستند اما باید پرداخت خوبی شوند. من معجزات زیادی از امام رضا(ع) شنیده‌ام؛ یکی از آن‌ها را خودم در حرم مطهر شاهد بودم که نابینایی شفا پیدا کرد. زائران شاهد مسائل و اتفاق‌های جالبی هستند. ماجرای خاکسپاری امام رضا(ع) برای من خیلی جذابیت دارد و علاقه وافر دارم درباره آن بنویسم. این ماجرا هم عجیب است و هم پر از کش و قوس‌های داستانی است.

پرداختن به معجزه مانند راه رفتن روی لبه تیغ است. یک نویسنده چطور می‌تواند وارد این حیطه شود تا هم داستانی قابل فهم برای مخاطب بنویسد و هم به ساحت معنوی این مضامین آسیبی وارد نکند؟

 ما هر وقت می‌خواهیم این مسائل را هنرمندانه مطرح کنیم باید داستان داشته باشیم. در تار و پود یک داستان می‌توان عظمت و معجزه‌وار بودن این مسائل را مطرح کرد آن هم با زبانی قابل فهم برای مخاطب. مثلاً اگر مخاطب ما کودک است باید با زبان کودکانه این ماجراها روایت شود یعنی قصه ما طوری بیان شود که در بطن خودش معنویت آن ماجرا آن هم به شکل قابل فهم بیان شود.

من معتقدم برای بیان مضامین دینی، داستان بهترین قالب است هیچ بیانی مثل هنر و قالبی مثل داستان توان بیان زیبای این مضامین را ندارد آن هم بیانی که تأثیرگذار باشد و در ذهن بماند.

وضعیت ادبیات رضوی به خصوص در حوزه داستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 متأسفانه در این عرصه کارهای خوبی تولید نمی‌شود. کتاب‌های خوب درباره امام رضا(ع) خیلی کم است. نویسندگان ما تلاش می‌کنند با این مضامین داستان بنویسند ولی حمایتی از آن‌ها صورت نمی‌گیرد. من باز هم می‌گویم مسئولان فرهنگی کشور باید به فکر باشند و از کارهای خوب حمایت کنند نه هر اثری که با این موضوع منتشر می‌شود. متأسفانه در حال حاضر ترکیب «اثر دینی» یعنی اثری ضعیف و بی‌مخاطب!  در عرصه ادبیات رضوی دست ما خالی است و از این جهت ما باید شرمنده صاحب این کشور یعنی امام رضا(ع) باشیم. این دِین بر دوش ما و ادبیات ماست که حرفه‌ای، ماندگار و فاخر به حضرت بپردازیم.

ادبیات رضوی تا چه اندازه قابلیت ترجمه و جهانی شدن دارد؟

 اگر روزی توانستیم رمان ماندگاری درباره امام رضا(ع) خلق کنیم که البته هنوز چنین اتفاقی نیفتاده، آن رمان ماندگار می‌تواند جهانی شود اما آثار فعلی، اصلاً قابلیت ترجمه ندارند. در حال حاضر که متأسفانه ما حتی مخاطب داخلی را نتوانسته‌ایم جذب کنیم چگونه می‌توانیم به فراتر از مرزها فکر کنیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.