گاه سؤال ایجاد میشود چه چیز سبب میشود زن و شوهری که به هم علاقه داشته و به خوبی ازدواج کردهاند، پس از گذشت مدتی با یکدیگر ارتباط خوبی نداشته باشند؟ و یا سؤال تکراری دیگری که چکار کنیم برای هم عادی نشویم؟ یک پاسخ این است که زوجین معمولاً نمیدانند چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و از مهارتهای ارتباطی بیبهرهاند. در واقع پس از گذشت فانتزیهای اول ازدواج، وقتی با روزمره زندگی روبهرو میشوند به دلیل نداشتن مهارت ارتباط مؤثر نمیدانند چگونه شعله رابطهشان را همیشه روشن نگه دارند.
در واقع اولویت نخست آنها که در ابتدا رابطهشان بود، با گذشت زمان به مسائل دیگر تبدیل میشود و زوجین دیگر آن انرژی و وقت را برای رفتار خود صرف نمیکنند، در حالی که قبلاً برای پاسخ به پرشهایی همچون «چه کنم همسرم خوشحال شود؛ چه کنم پیامها، به صورت اهمیت دادن به او منتقل شود و انتقاد منفی را چگونه بگویم که همسرم ناراحت نشود؟» وقت زیادی میگذاشتند و به نحوه انتقال پیامهای خود فکر میکردند تا هوشمندانه و همراه با ملاطفت و ابراز علاقه باشد. مسئله موجود این است گاه افراد برای بدست آوردن چیزی، وقت و انرژی صرف میکنند، اما وقتی آن را بدست میآورند، برای آن وقت نمیگذارند. یک بخش به دلیل اطمینان است؛ فرد معتقد است همسرش به وی متعلق است و دیگر او را میشناسد. دلیل دیگر این موضوع، گرفتاری افراد است. اوایل ازدواج، وقت زیاد است و محدوده کوچکی از وظایف وجود دارد. گاهی با تولد فرزندان به دلیل بیشتر شدن وظایف، افراد از وقت گذاشتن برای همسر خود باز میمانند یا کم میگذارند، البته تغییرات شغلی و خانوادگی هم بیتأثیر نیست. بعضی نیز با اعتقاد به این باور که او دیگر همسرم شده و نیازی به وقت و انرژی برای ارتباط مان نیست، یادشان میرود رابطه به همین ارتباط و ابراز صحیح عاطفی است که پویا و زنده میماند. حتی گاهی مردها طبق تفاوتهای روانشناختی، فکر میکنند ازدواج با زن یعنی بیمه کردن دوست داشتن همسر. برای آنها یک بارشنیدن «دوستت دارم» همچون واکسن میماند، اما برای زنان همانند آنتیبیوتیک است و مایلاند هر چند ساعت یک بار این جمله را بشنوند. بنابراین، زن و مرد باید این تفاوت را درک کنند و آن را بپذیرند و با فهم این موضوع، خود را با آن هماهنگ کنند. حتی گاهی مشاهده میشود زوجین از این مسئله شکایت دارند که همسرم به من توجه ندارد. طبق بررسیها مشخص میشود بخشی از توجه قبلی وجود دارد، ولی دیده نمیشود. زوجین باید دقت داشته باشند در این حالات، توجه هست اما اثر لازم را ندارد. در اوایل زندگی، افراد به علایق و رفتارهای همسر خود توجه کرده و اطلاعاتی بدست میآورند تا توجه خود را به درستی نشان دهند؛ از این رو، کارهایی که افراد برای همسر خود انجام میدهند، اثر دارد. اما به مرور، این اعمال قابل پیشبینی شده و اثر خود را از دست میدهند. بهتر است زوجین در توجهات خود تنوع ایجاد کنند. از گذاشتن برنامههای دونفره حتی با وجود مشغلههای مختلف غافل نشوند. همیشه و در همه حال مراقب ضلع مهم رابطه که صمیمیت است باشند. در اوایل ازدواج، دختر و پسر برای دریافت اطلاعات درباره علایق همسرشان وقت و توجه صرف میکنند؛ در حالی که پس از چند سال این امر این گونه رخ نمیدهد. حتی گاهی نیز افراد منتظر فرصت ویژه و خاص هستند تا محبت خود را به همسرشان نشان دهند؛ در حالی که میتوانستند از فرصتهای کوچک روزمره برای نشان دادن توجه خود استفاده نمایند. بنابراین، یک دلیل تضعیف روابط زن و شوهر و یا تکراری شدن آن، این است که آنان درباره احساسات و افکار همسرشان فکر، دقت و سرمایهگذاری روانی قبل را ندارند و در واقع صمیمیت رابطه کمتر شده است و گرنه در هر سنی از رابطه که باشند میتوانند زندگی شاد و با کیفیتی را تجربه کنند.
نظر شما