با اینحال از وقتی ویروس کرونا به کشور ما رسید و آموزش دانشآموزان به صورت مجازی و آنلاین برگزار شد، باز این معلمان بودند که مکتب ایثارگریهایشان تعطیل نشد. در واقع گسترش بیماری کووید ۱۹ هرچند آموزش و پرورش کشور را در شرایط پیچیده و سختی قرار داده اما این وضعیت نه تنها موجب کمرنگ شدن تعهد و مسئولیتپذیری معلمان نشده، بلکه آنها را نسبت به تکلیفی که بر عهده دارند متعهدتر کرده است. برخی مشتاقانه از فرسنگها راه پرفراز و نشیب میگذرند تا خود را به مناطق و روستاهای دورافتادهای که به اینترنت و تلفن همراه هوشمند دسترسی ندارند، برسانند تا به دانشآموزان آموزش حضوری بدهند و یا گوشی هوشمند برای بعضی از دانشآموزان بیبضاعت فراهم میکنند تا در آموزش آنلاین از دیگر دانشآموزان عقب نمانند.
آموزش حضوری در طبیعت
یکی از این معلمان ایثارگر، محسن رضایی معلم دبستان ابوذر روستای دله چنار منطقه عشایری احمد فداله سردشت دزفول است که پس از اعلام تعطیلی مدارس و آموزش دانشآموزان به صورت آنلاین توسط مسئولان وزارت آموزش و پرورش، وقتی میبیند بهدلیل دسترسی نداشتن دانشآموزانش به اینترنت و گوشی هوشمند، راهی جز آموزش حضوری نیست بیخیال اسکان در زادگاهش دزفول میشود و در روستا بیتوته میکند و در طبیعت بکر اطراف مدرسه با «رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و دستورالعملهای بهداشتی» به شاگردانشآموزش میدهد.
او با اشاره به علاقه فراوانش به آموزش دانشآموزان مناطق محروم و عشایری در گفتوگو با ما میگوید: درس بچههای این مناطق به دلیل فقر امکانات آموزشی نسبت به بچههای شهری کمی ضعیفتر است؛ با این حال برای فراگیری علم، استعداد و اشتیاق بیشتری دارند و این موضوع به من انگیزه میدهد تا هر کاری از دستم برمیآید برای آموزش و تربیت آنها انجام بدهم. ضمن اینکه فراموش نمیکنم من معلم هستم و آموختن وظیفه من است.
تهیه تبلت برای دانشآموزان
فریبا مالگرد یکی دیگر از کسانی است که پس از ۳۰ سال معلمی هنوز مشق ایثار میدهد. او که سال ۸۸ از آموزش و پرورش بازنشسته شده است وقتی از طریق یک گروه شبکه مجازی متوجه میشود دو دانشآموز دبستان خانعلی منطقه خشایار اهواز – یعنی مدرسهای که تا سه سال پیش در آنجا تدریس میکرد- تبلت یا گوشی هوشمند ندارند با مدیر مدرسه تماس میگیرد و هزینه خرید دو تبلت را متقبل میشود.
خانم مالگرد که همواره قلبش برای دانشآموزان این سرزمین میتپد و آموزش آنها را دغدغه خودش میداند، به ما میگوید: معلمی، تعریفی جز عشقورزی ندارد؛ به همین دلیل وقتی کار معلمی را شروع کردم همواره نگران دانشآموزانی بودم که برای ادامه تحصیل با مشکل روبهرو بودند و همیشه تلاش میکردم در حد توانم کمک حالشان باشم. حالا هم وقتی دیدم یکی از دانشآموزان سابقم که دختر باهوش و زرنگی است برای آموزش تبلت ندارد نگران شدم که نکند به خاطر این موضوع ترک تحصیل کند، بنابراین با موافقت همسرم هزینه خرید تبلتش را به مدیر مدرسه پرداخت کردم. البته چندی بعد همین کار را برای یکی دیگر از دانشآموزان مدرسه انجام دادم. این دو دانشآموز هر کدام یک خواهر دانشآموز هم دارند که آنها هم میتوانند از تبلتها استفاده کنند.
او با اشاره به اینکه هدیه دادن بهترین روش برای تحکیم روابط و دوستی است، میافزاید: همواره برای ارتباط و تحکیم دوستی با دانشآموزان و تشویق آنها در انجام فعالیتهای آموزشی و پرورشی به بهانهها و مناسبتهای مختلف هدایای کوچکی به آنها میدادم. باور کنید نتیجهاش فوق العاده بود.
تلاش برای ساخت سه مدرسه
رشید محمد حسینی حاجی ور، معلم مناطق عشایری شهرستان لالی در استان خوزستان هم یکی دیگر از کسانی است که خیلی از مردم این منطقه تلاش وی را برای بهبود آموزش این منطقه فراموش نمیکنند.
او ۲۹ سال پیش و از ابتدای شروع کارش در مناطق عشایری لالی در کنار آموزش به دانشآموزان، همواره یک آرزوی بزرگ در دلش داشت و آن برچیدن مدارس چادری، کپری و خشت و گلی و ساخت مدارس با کیفیت برای حفظ سلامتی دانشآموزان بوده است. به همین خاطر دست به کار شد و تعدادی از خیران را به منطقه عشایری لالی دعوت کرد تا از نزدیک شاهد فضاهای آموزشی بچههای عشایری باشند. بدین ترتیب او با مشارکت خیران مدرسهساز ابتدا در دهه ۸۰ تعداد ۶ سرویس بهداشتی برای دانشآموزان و سپس در سالهای ۹۵، ۹۸ و ۹۹ سه مدرسه در مناطق عشایری تل حاجعلی، هارکیزه و دوتالکی لالی احداث کرد.
این مدیر و معلم خوزستانی با اینکه ساکن شهرستان لالی است اما هیچگاه تقاضای انتقال به مدارس شهری نداده است چون خدمت به عشایر را افتخاری برای خود میداند.
وی در گفتوگو با ما میگوید: من یک عشایرزاده هستم و در زیر چادر و کپری درس خواندهام که لوازم گرمایشی و سرمایشی یا ایمنی لازم را نداشته است؛ یعنی سختیهای تحصیل در شرایط اینچنینی را لمس کردهام بنابراین دلم میخواهد تا زنده هستم به دانشآموزان عشایری خدمت کنم تا آنها در شرایط بهتری درس بخوانند، چون این گونه از خدمت برای همیشه ماندگار خواهد بود.
من از دانشآموزانم هیچ انتظاری ندارم و همین که گاهی مرا یاد کنند و نشان بدهند کارم را درست انجام دادهام برایم ارزشمند است.
غصه نخورید، حضوری درس میدهم
عبدالله حیدری، معلم مدرسه روستای «ورگیر» از توابع الموت غربی نیز از جمله افرادی است که با اینکه میتوانست پس از پنج سال خدمت در منطقه محروم، در شهر تدریس کند اما ماندن در روستاهای محروم و صعب العبور الموت را ترجیح داده است. وی در کنار آموزش، در زمینه ایاب و ذهاب دانشآموزان کمکهایی میکند. حتی گاهی در تعطیلات تابستان هم مهارتهای زندگی را به اهالی روستا آموزش میدهد.
او که این روزها برای آموزش دانشآموزانش گاهی مجبور است به خانه آنها برود، به ما میگوید: بعضی از والدین درباره افت تحصیلی فرزندشان به خاطر نداشتن گوشی هوشمند یا تبلت ابراز نگرانی میکنند. برای رفع این نگرانی به آنها میگویم غصه نخورید؛ حضوری درس میدهم و نمیگذارم از بقیه همکلاسیهایشان عقب بمانند. تا حالا بارها این کار را کردهام باز هم هر کاری برای موفقیت دانشآموزانم لازم باشد انجام میدهم، چون خودم را جای آنان قرار میدهم و میدانم دانشآموز روستایی از امکانات کمی برخوردار است و من به عنوان معلم سعی میکنم تا جای ممکن کمبودهایشان را جبران کنم. مثلاً دانشآموزی داشتم که پدرش فاصله یک متری خودش را هم نمیتوانست ببیند با این حال از روستا به شهر میرفت تا زندگی خانوادهاش را تأمین کند و من هر وقت او را میدیدم بهشدت ناراحت میشدم حتی اشکم جاری میشد. البته پسرش خیلی باهوش بود بنابراین تمام تلاشم را میکردم به او در تحصیل کمک کنم تا بعدها زندگی خوبی را برای خود و خانوادهاش فراهم کند.
۳۳ سال آموزش رایگان در شیفت عصر
سیف الله آجرلو، آموزگار روستای گل زمین شهرستان آوج استان قزوین هم از معلمانی است که برای این منظور از جان خود مایه میگذارد.
او که تنها معلم و مدیر مدرسه روستای زادگاهش است در ۳۳ سال خدمتش، شیفت بعد از ظهرش را به صورت رایگان تدریس کرده است.
آقای آجرلو به ما میگوید: ۶ کلاس چندپایه با ۱۴ دانشآموز دارم و از ۲۵ سال پیش و پس از اینکه دیگر سرباز معلم هم به مدرسه اختصاص نمیدهند، خودم کلاسها را به صورت دو شیفته اداره میکنم. یعنی به صورت نوبتی از ساعت ۵/۷ صبح تا ساعت ۵/۱۷ بعد از ظهر به دانشآموزانم درس میدهم اما برای آموزش در شیفت عصر حتی اضافه کار هم به من تعلق نمیگیرد، چون آموزش و پرورش معتقد است تعداد دانشآموزان کمتر از رقمی است که باید باشد. به هرحال من به کارم ادامه میدهم چون مردم این روستا خیلی خوب هستند.
او خدمت به مردم کشور را یک اصل میخواند و میگوید: تا کنون ۷۰۰ نفر از دانشآموزانم مدارک بالای تحصیلی تا دکترا گرفتهاند و تنها خواسته من از آنها همواره این بوده که خدمت به مردم را فراموش نکنند.
حس خوب کمک به همنوع
شعله بیات، معلم پایه پنجم مدرسه حضرت مریم شهرستان الوند هم از جمله کسانی است که علاوه بر آموزش به دانشآموزان، کمک حال بعضی از بچههای کم بضاعت هم هست. او هر دو ماه یکبار به صورت نقدی و غیر نقدی، بستههای غذایی شامل گوشت، مرغ، برنج، روغن، حبوبات، البسهو... تهیه میکند و با معرفی مدیر مدرسه آنها را به دست خانواده دانشآموزان کم بضاعت، بی سرپرست و بد سرپرست میرساند.
او هم با اشاره به اینکه کمک به همنوع حس خوبی به آدم میدهد، به ما میگوید: همه باید به هم کمک کنیم بهویژه به دانشآموزان و خانوادههایی که در شرایط کرونایی از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند تا چرخ علم و علم آموزی در کشور از حرکت نایستد.
خلاصه آنکه...
روز معلم در این سالهای کرونایی فرصت خوبی است برای پاسداشت معلمان خوب سرزمینمان که اینگونه جلوههای ایثارگری خود را به نمایش گذاشتهاند؛ معلمانی که درس ایثارشان تا مدتها پس از رفتن این ویروس چموش نیز در یادها خواهد ماند.
نظر شما