قدس آنلاین: این شبها سلسله گفتگوهای زنده اینستاگرامی با موضوع نظام مسائل حوزه هنر و رسانه انقلاب اسلامی برگزار میکند که در قالب آن هر شب با یکی از دستاندرکاران، چهرهها و کارشناسان امر فرهنگ و رسانه گفتگو میشود.
حمیدرضا جعفریان رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری یکی از مهمانان این گفتگوی مجازی بود که در ابتدای صحبتهای خود گفت: چالش اصلی سینما مسأله «مخاطب» است، ما این مشکل را داریم که مخاطب در این جریان موضوعیت ندارد. گویا دغدغه ما این نیست که بتوانیم یک مخاطب فراگیر داشته باشیم.
وی افزود: هرچند تولیداتی داریم که به اصطلاح میگویند «بفروش» است اما مجموعه سینمای ایران خیلی به فکر مخاطب نیست. در دهههای گذشته در بحثهای نظری، مسائلی پیشرو داشتیم؛ مثلاً دعوا بر سر این بود که چقدر به سمت مخاطب میرویم. الان اما به قدری سینمای ما عقبتر از این حرفهاست که انگار کسی دغدغه مسائل پیشرو را ندارد.
سینما مدیریت یکپارچه آیندهنگر ندارد
جعفریان ادامه داد: بخشی از این موضوع ناشی از این است که در سینما مدیریت یکپارچهای که منجر به آیندهنگری شود، نداریم. از منظر حاکمیت هم این دغدغه وجود نداشته و برای آینده سینما برنامهریزی نشده است. هرچند فضای نمایش خانگی گسترش پیدا کرده اما این موضوع هم موافقان و مخالفانی دارد. باید به این فکر کنیم که آینده سینما بعد از کرونا چه میشود؟ سینما چقدر مبتنی بر فضاهای آنلاین خواهد بود؟ اما در حاکمیت و لایههای مدیریت به این فکر نشده که در آینده چه میشود؟ در این مسأله تنها آنهایی که به لحاظ اقتصادی سودی دارند، به جلو افتادهاند و این ناشی از انفعال است.
ما نیاز به تعمق و عبور از تکنیک داریم که این اتفاق در آموزش رخ نمیدهد ما در آموزش معمولاً به ابزار و تکنیک میپردازیم و هنرجو مکلف به ابزار و تکنیک میشود اما تاکید ما در سینما بر این است که اول تسلط بر ابزار و سپس عبور از تکنیک شکل بگیردوی درباره تفاوت آموزش و تربیت در سینما بیان کرد: ما ابتدا باید تمایزی بین آموزش و تربیت قائل باشیم از آنچه به صورت مرسوم به عنوان «آموزش» مطرح میکنیم راهگشا و حلال مسائل سینما نخواهد بود. از گذشته تاکنون در حوزه هنری بحث بر سر این است که تربیت مقدم بر آموزش و فراگیرتر از آن است. تفاوت آن کسی که تربیت میشود با آن کسی که تحت آموزش قرار میگیرد هم همین است.
وی افزود: ما نیاز به تعمق و عبور از تکنیک داریم که این اتفاق در آموزش رخ نمیدهد ما در آموزش معمولاً به ابزار و تکنیک میپردازیم و هنرجو مکلف به ابزار و تکنیک میشود اما تاکید ما در سینما بر این است که اول تسلط بر ابزار و سپس عبور از تکنیک شکل بگیرد چون اثر سینمایی مخلوق سینماگر است پس باید هنرجو از تکنیک عبور کند و با تعمق به سینما و موضوع بپردازد. بحث دیگر این است که معمولاً در آموزش فضای تدریسی و گاهی فضای کارگاهی داریم آموزش از این منظر یک فرایند یک طرفه است و اتفاقی در آن رقم نمیخورد اما در تربیت شکلگیری تجربه زیسته را داریم که در پی آن آزمون و خطا رخ میدهد.
به سمت تقویت جریان تولید محتوای سالم برویم
جعفریان درباره ویاودی گفت: در حال حاضر راهکاری که در سینما داریم این است که به سمت تقویت جریان تولید محتوای سالم برویم؛ محتوایی که دغدغه مخاطب را دارد و خانواده با خیال راحت به تماشای آن بنشیند این تقویتِ جریان با تمرکز بر مؤلف و هنرمند رخ میدهد، بنابراین چارهای نداریم جز اینکه به هنرمندان و مؤلفان فکر و از همانجا اصلاح سینما را شروع کنیم ضمن اینکه باید بر سازمان تماشا هم تمرکز کنیم.
وی ادامه داد: از قدیم قرار بر این بوده که زنجیره سینماداری حوزه هنری همین کارکرد را داشته باشد یعنی در نقطه تماس با مخاطب بنشیند و از همانجا تنظیمگری کند درواقع این یک شأن حاکمیتی است و حوزه هنری به عنوان یک دستگاه حاکمیتی این کار را انجام میدهد. ولی با این تغییر و تحولات تکنولوژی که در حال رخ دادن است نمیتوانیم بگوییم که حتماً سینما به این سمت میرود که تنظیمگری از مسیر پلتفرم رخ دهد البته حالا بخشی از این موضوع حاصل شده اما در دنیا هم این بحث مطرح است که آیا آینده سینما منحصر به وی او دی است یا نه همین پلتفرمها روزی از بین میروند و آنچه پایدار است سالن سینماست؟
رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری مطرح کرد: ما در شبکه نمایش خانگی هم این چالش تنظیمگری و حکمرانی را داریم با توجه به اینکه حاکمیت عقب افتاده، وضعیت را پیشبینی نکرده است و بازیگران و کسانی که دغدغه اقتصادی داشتهاند زودتر ورود کردهاند، حاکمیت نتوانسته نقش خود را به عنوان یک حکمران هوشمند انجام دهد و وظیفه خود را ایفا کند. پس لزوماً اینچنین نیست که آینده سینما منوط به پلتفرم باشد.
وی گفت: ما مجبوریم بر تألیف در سینما تمرکز کنیم ضمن اینکه باید روی تهیهکننده، نویسنده و کارگردان به عنوان سه عنصر شکلگیری محتوا در سینما تمرکز کنیم، باید آموزش مبتنی بر تربیت باشد، یعنی این فرآیند تجربی، کارگاهی و مبتنی بر آزمون و خطا باشد ما برای حل این مسائل نیاز به ابتکار و خلاقیت هم داریم، نیازمند ذهنهایی هستیم که کلیشههای پذیرفته شده را بشکنند و راحت از آنها عبور کنند.
نظر شما