از او علت علاقهاش به امام را پرسیدم. جوابش این بود: امام مسئله فلسطین را احیا کرد. میگفت: انقلاب اسلامیِ شما، فلسطینی را که فراموش شده بود و عربها و سلاطین منطقه با کمپ دیوید و مانند آن درصدد به فراموشی سپردن آن بودند احیا کرد؛ به همین دلیل ما مدیون حضرت امام هستیم. او به عنوان عرب مسیحی این حرفها را میزد»؛ اینها بخشی از خاطرات محسن مجتهدزاده از جریان تبلیغات بینالمللیاش حول مسئله فلسطین است. از او که به «شیخ قمی» شهرت دارد از الزامات سیاستگذاری فرهنگی تبلیغی در خصوص فلسطین و روز قدس پرسیدهایم. شیخ قمی [که خودش اصرار دارد با همین عنوان از او نام ببریم] از علاقهمندی افراد غیرمسلمان و مسیحی به انقلاب اسلامی بهواسطه پایبندی جمهوری اسلامی به آرمان فلسطین و حمایت از مظلومیتهای فلسطینیان میگوید.
همان ابتدا و زمانی که از او میخواهم از علاقهمندی مسلمانهای آمریکای لاتین به انقلاب برایم بگوید اینطور جواب میدهد: «چرا مسلمان؟» و ادامه میدهد: جمعیت مسیحیانی که بهخاطر شکل دادن روز قدس و حمایت از آن توسط ایران به انقلاب گرایش پیدا کردهاند، فوقالعاده است. یکی از اتفاقاتی که در زمینه روز قدس افتاده و جذابیتی که برای گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد کرده این است که بسیاری از حقجویان و حقطلبان عالم به برکت روز قدس طرفدار انقلاب اسلامی شدهاند؛ چرا؟ چون آنچه در فلسطین اتفاق افتاد، قلب حقطلبان عالم را در هر جایی که بودند، جریحهدار کرد. شیخ قمی از خشم مردم آمریکای لاتین از صهیونیستها به خصوص بهخاطر ماجراهای حول منطقهای به اسم «پاتاگونیا» در جنوب شیلی و آرژانتین میگوید و ادامه میدهد: من خودم به عینه دیدهام جوانهای مسیحی طرفدار حق وقتی میخواهند بزرگترین ظلمی را که در تاریخ اتفاق افتاده ذکر کنند، از مسئله فلسطین اسم میبرند چرا که میدانند این جریان صهیونیستی مثل یک اژدهای سیریناپذیر است که میخواهد جنایتی که در فلسطین اتفاق افتاده را در دیگر نقاط عالم نیز تکرار کند. از او میخواهم از واکنش مردم آمریکای لاتین به ماجرای پاتاگونیا بگوید. توضیح میدهد: رژیم اشغالگر قدس دارد از همان نسخهای که درزمینه فلسطین اجرا کرد در جنوب آمریکای لاتین و منطقه پاتاگونیا استفاده میکند. مردم به شدت به این مسئله معترض هستند.
ماجرایی که شیخ قمی به آن اشاره میکند و در طول سالیان اخیر توجه محافل رسانهای و سیاسی آمریکای لاتین را به خود جلب کرده نه آب و هوای مساعد منطقه پاتاگونیا و چشماندازهای بینظیر آن، بلکه مهاجرت و خرید زمینهای آن توسط صهیونیستهاست. موضوعی که خشم و عصبانیت مردم این منطقه را در پی داشته، به طوری که حتی روزنامه گاردین در گزارشی با هدف مظلوم جلوه دادن صهیونیستها اشاره کرده: «بدرفتاری مردم پاتاگونیا در جنوب آرژانتین درحالی افزایش پیدا کرده که از دید آنها یهودیانی که بهتازگی به آنجا مهاجرت کردهاند سربازان اسرائیلی هستند».
قمی از جمعیت بیشماری در دنیا حرف میزند که رسانهای در اختیار ندارند و بهواسطه حمایت ایران از آرمان فلسطین بهشدت به آن گرایش دارند. او اینطور میگوید: آرمان فلسطین اینقدر برای جمهوری اسلامی آورده داشته که مهمترین آن پرچمداریاش در عالم است. من شاهد مثال این گزارهها را از نزدیک دیدهام. در جریان یکی از سفرها با پزشک ملحدی روبهرو شدم که به شدت علاقهمند به مسئله فلسطین بود. وقتی چراییاش را از او پرسیدم، گفت: من از پزشکانی بودم که برای خدمات به منطقههای جنگی میرفتم و زمانی که جریان محاصره غزه اتفاق افتاد، خودم به آنجا رفتم و از نزدیک دیدم صهیونیستها با بمبهای فسفریای که بر سر ساکنان غزه میانداختند، کودکان را جزغاله میکردند. میگفت اینقدر کودک روی دستش سوخته که نمیتواند هیچ وقت رژیم صهیونیستی را به خاطر آن جنایتها ببخشد. همین آدم که با او حرف میزدم و به بسیاری از سیاستهای جمهوری اسلامی انتقاد داشت، در مسئله فلسطین به شدت حامی جمهوری اسلامی بود و میگفت: هر طور بتوانم از جمهوری اسلامی حمایت میکنم.
قمی نتیجه تجربیاتش در این خصوص را اینگونه بیان میکند: میخواهم بگویم ما در عالم طرفداران بسیار پروپا قرص از جمله آدمهای نخبه و شجاع و عدالتطلبی داریم که تنها محور طرفداریشان نیز مسئله فلسطین و کاری است که جمهوری اسلامی با به راه انداختن روز قدس کرده است. در یکی از سفرها، جمعی از دانشجویان را به خاطر دارم که با عنوان «بایکوت اسرائیل» تمام شرکتهایی که با اسرائیل کار میکردند را فهرست کرده و سایت زده بودند و از مردم محلی میخواستند با آنها ارتباط نداشته و خرید نکنند، چرا که هر پزو (واحد پولی آن منطقه) گلولهای است که در قلب فرزند فلسطینی فرود میآید.
مبلغ بینالمللی اسلام به دیگر امتیازاتی که درپی حمایت از فلسطین توسط جمهوری اسلامی بهوجود آمده نیز اشاره میکند و میگوید: این کار راهبردی جمهوری اسلامی جدا از بحثهای اخلاقی و الهی آن، آنقدر به لحاظ راهبردی و امنیتی برجسته بوده که باید گفت ما با این کار مرزهایمان را جابهجا کردیم. زمانی بود که پنج استان درگیر جنگ داشتیم، ولی الان با وجود داعش و جریان صهیونیستی درگیر هیچ جنگی نیستیم، آن هم به این دلیل که مرز اندیشهایمان را گسترش دادیم و به همان علت مرزهای امنیتی ما نیز توسعه پیدا کرد. حتی اگر کسی دین و اخلاق هم نداشته باشد و بخواهد با مدل ماکیاولی هم اندیشه کند باید بگوید امروز تمام رسالت ما حمایت از فلسطین است.
بخش آخر گفتوگو با شیخ قمی از خاطرات فاصله میگیرد و از او میخواهیم از راه حلهای سیاستگذاری فرهنگی تبلیغی به خصوص برای نهادینه کردن آرمان فلسطین در جامعه برایمان بگوید. او موفقیت در این عرصه را مشروط به باورمندی به وجود دشمن و در عین حال توجه به جریان نفاق میداند و میگوید: در قرآن نیز بهصراحت به باورمندی به دشمنی شیطان اشاره شده است. مهمترین مشکل ما باور نداشتن به وجود دشمن است. از طرفی افراد منفعتطلب جبهه نفاق نیز همواره سعی دارند این حساسیت را نسبت به کفار پایین بیاورند. اصلاً رسالت جبهه نفاق همین است. نمونه آن پس از اصابت موشک به نزدیکی تأسیسات دیمونا، افرادی چون منظرپور، سردبیر صدای آمریکا یا نامور حقیقی، کارشناس بیبیسی در کلاب هاوس از ضرورت مصالحه با اسرائیل و ترک مخاصمه حرف میزدند و عدهای از همین جریان نفاق داخلی نیز حضور داشتند ولی چیزی نمیگفتند. مشخص است چنین افرادی باید بدانند مردم کسانی که بخواهند کنار جلادهای صهیونیستی بنشینند و با آنها مصالحه کنند را هرگز فراموش نکرده و نخواهند بخشید.
شیخ قمی اضافه میکند: قرآن از حقیقتی گزارش میدهد که «لتجدن أشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود والذین أشرکوا...» یعنی دشمنترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود و مشرکان هستند؛ چرا که همه تلاش این جریان به جنگافروزی و انواع فساد در همه حوزهها در جهان است. تأکید قرآن به این دلیل است که اگر حتی ما نیز بخواهیم این جریان که مصداق امروزی آن، جریان صهیونیستی است را نادیده بگیریم، آنها ما را نادیده نخواهند گرفت. امروز پرچم طاغوت در جایی به اسم اسرائیل است که از همه قوانینی که حتی خودشان وضع کردهاند تعدی کردهاند و هر جنایتی که فکر کنید را انجام دادهاند.
او درباره کمکاریها در حیطه آموزش و پرورش نیز میگوید: حقایق زیادی در خصوص جنایتهای این رژیمها وجود دارد ولی مظلومیت جمهوری اسلامی بخشی به این دلیل است که در ارائه آنها در آموزش و پرورش کم کاری کرده است. خودمانی بخواهم بگویم ما دو واحد جنایات آمریکا و صهیونیستم نمیگذرانیم. مانع امروز عدالت در جهان، صهیونیستم جهانی است. سرنخها را بخواهید دنبال کنید از قاچاق انسان گرفته تا مواد مخدر یا پورنوگرافی همه به سردمداران صهیونیستم ختم میشود.
نظر شما