تحولات منطقه

قدس آنلاین- نازلی مروت: جوانان به عنوان عنصر محوری و آینده ساز یک جامعه مورد توجه است. اگر این قشر در دوران مهم و حیاتی نوجوانی و جوانی در مسیر درست قرار بگیرند و راه درست را از نادرست تشخیص دهند، مسیر برای داشتن جامعه ای سالم و توسعه یافته فراهم می شود. عبودیت و بندگی خدا به عنوان یکی از اصول فطری بشر یکی از فاکتورهایی است که باید در تربیت نسل جوان مورد توجه قرار گیرد.

ماه رمضان بهترین فرصت مبارزه با «بحران مذهبی» جوانان است
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

حجت الاسلام و المسلمین دکتر عباس نصیری فرد؛ رئیس مجمع تبیین و ترویج تمدن نوین اسلامی، نویسنده و مدرس دانشگاه در گفت و گو با قدس آنلاین دلایل دین گریزی را بررسی کرده است.
*ماه مبارک رمضان فرصتی است که دوباره موضوع عبادت و بندگی خدا را به صورت جدی تری مطرح کنیم. جوانان به عنوان مهره اصلی و آینده ساز هر جامعه ای در موضوعات مختلف محل طرح مساله هستند. سوالی که این روزها ممکن است بیش از پیش ذهن ما را به خود مشغول کند این است که چرا جوانان نسبت به عبادت بی میل شده اند؟
ببینید در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد؛ اگر انسان ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح از دین حق نایل آیند، هرگز از دین نمی گریزند. علاوه براین، عقل و عشق ـ هر دو ـ در متن دین جای دارند. دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می کند و هم به دل آدمی حیات، حرکت و نشاط می بخشد. بنابراین، علت دین گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و آموزه های دینی جستجو کرد.  
*چه عواملی؟
انکار دین به خاطر خود دین نیست، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دین داران و مدعیان دین برمی گردد. بخش عمده این رفتارهای انکارگونه جوانان و گرایش های آنان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبهه در بین جوانان است. چون جوانان برای این سؤالات و شبهات خود پاسخ قانع کننده ای نمی یابند، دین گریز می شون و به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا می کنند. البته با وجود همه این شبهات و تبلیغات همواره و در همه حال بارقه ای از دین و غیرت دینی در روح و روان جوانان موج می زند. بارقه امیدی که سرانجام بسیاری از جوانان را از غوطه ور شدن در فرهنگ مبتذل غربی و بیگانه باز می دارد و آنان را به آغوش پرمحبت دین باز می گرداند.
*عوامل درونی هم در این موضوع نقش دارند.
بله قطعا پاره ای از عوامل دین گریزی جوانان، بیرون از وجود آنان است و برخی دیگر، عوامل درونی انسان است که سبب گریز از دین و ارزش های متعالی می شود.  
دوران نوجوانی و جوانی مهم ترین دوران زندگانی انسان است. در این سنین، افراط و تندروی، غرور، خودشناسی، تردید، اضطراب، خیال پردازی، استدلال قوی و هوش در بالاترین درجه خود قرار دارد و استعدادها به اوج می رسد. شرایط حاکم بر این دوران بیانگر این است که نوجوان و جوان احتیاج به آرامش روانی بیشتر و ارتباط صمیمانه و دوستانه دارد.
در این دوره، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی»، آنان را به سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق می دهد. جوانان تلاش می کنند هویت مذهبی خود را شکل دهند، اما به دلایل گوناگون ممکن است در فرایند هویت یابی مذهبی با «بحران مذهبی» مواجه شوند و نتوانند این هویت را خوب تشخیص دهند. در نتیجه، دچار سردرگمی و در نهایت، نسبت به دین بی رغبت می شوند و باورهای دینی را که از دوران کودکی به صورت تقلیدی به او القا شده، کنار می زند و می خواهد دینی را بپذیرد که با سطح تفکر او متناسب باشد. اما بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می شود برایش قانع کننده نیست.
همچنین جوان می خواهد همه آموزه های دینی را با عقل خود بسنجد. او فکر می کند اگر آموزه های دینی در قالب های فکری او بگنجد صحیح است، وگرنه درست نیست و باید کنار گذاشته شود. این عوامل موجب می شود هویت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و در نتیجه دچار بحران شناختی نسبت به این آموزه ها شود و راه نجات از این بحران را گریز از دین بداند!
قرآن نیز یکی از علل عمده گرایش به کفر و بی ایمانی را جهل و ضعف معرفتی انسان ها می داند. حضرت نوح(علیه السلام) به قوم خود می فرماید: شما را مردمانی ناآگاه می بینم.
امیر مؤمنان(علیه السلام) نیز درباره علت کفر می فرماید: «اگر مردم در موارد ناآگاهی درنگ و تأمّل می کردند، هرگز به کفر و گم راهی نمی گراییدند». بنابراین، یکی از علل روان شناختی دین گریزی در همه انسان ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم تفکر درباره دین است.
*شما ریشه همه مشکلات را ضعف معرفتی می دانید؟

بله. علت بی رغبتی و گریز از دین جوانان برداشت های غلط و نادرست از معارف دینی می باشد. بسیاری از اوقات، دین مساوی با معنویتْ لحاظ شده و در حد یک نیاز معنوی صرف به آن نگاه می شود. سپس چنین نتیجه گیری می شود که نیاز به معنویت، فقط ویژه مواقع سختی و بحران های شدید است و دین نقش اساسی در زندگی روزمرّه انسان ندارد. این دیدگاه نسبت به معارف دینی، به تدریج باعث حذف دین از زندگی انسان می شود. جوانی که در جستجوی فلسفه زندگی است، اگر احساس کند دین در معنا دهی و جهت بخشی به زندگی او تأثیر مثبتی ندارد به تدریج آن را کنار می گذارد و چه بسا آن را امری زاید و دست و پاگیر انگاشته، از آن گریزان می شود.
یک دلیل دیگر دین‌گریزی شبهات اعتقادی و دینی است که پاسخ داده نمی‌شود. از آن طرف سیل شبهات است و از این طرف پاسخ داده نمی‌شود، مثلا یک شبهه مثل تعدد زوجات پیامبر(ص) کافی است تا درست پاسخ داده نشده و ذهن جوان منحرف شود، از این شبهات این دستی زیاد است. یکی از عوامل دیگر دین‌گریزی جوانان بحث شبهات در احکام اسلامی است یعنی اینکه برای فرد جا نیفتاده که چرا یک سری تفاوت بین زن و مرد وجود دارد، فقط مزایای بیشتر حقوق مرد را می‌داند و از مزایای حقوق زن آگاهی ندارد، همین باعث می‌شود فکر کند  علیه زن تبعیض وجود دارد. یا اینکه فلسفه یک سری از احکام را نمی‌داند و یا کامل نمی‌داند و همین مسئله می‌تواند دلیل دین‌گریزی باشد چه از این لحاظ که از دین زده شده و یا اینکه به مکاتب دیگر گرایش پیدا کند.
*چه باید کرد که عبادت برای جوانان جاذبه داشته باشد؟
دین گرایی و تقاضای مذهب یکی از خواهش های فطری بشر است که با فرا رسیدن بلوغ، مانند سایر تمایلات طبیعی در نهاد جوان بیدار می شود و او را به کوشش فرا می خواند. جوان به طور طبیعی به مسائل مذهبی رغبت نشان می دهد و حساسیت زیاد، او را دچار بحران انتخاب صحیح می کند. این هدف موقعی تامین می‌شود که عناصر و واحدهای فرهنگی و عقیدتی لازم برای رسیدن به آن هدف بتوانند کارکردهای خود را به نحو صحیح انجام دهند، در جامعه اسلامی انجام فرایض دینی از جمله نماز در فرآیند اجتماعی شدن مذهبی کودکان و نوجوانان نقش عمده‌ای را می‌تواند ایفا کند جامعه اسلامی بر اسا س عقیده و ایدئولوژی استواراست که از روح مذهب سرچشمه گرفته است عادت دادن فرزندان به برپایی نماز و واقف ساختن آنها به اهمیت این فریضه نه تنها در تکوین شخصیت آنها بلکه در رابطه با اعضای خانواده  رابطه با دوستان در جامعه اهمیت بسزایی دارد.
مشکل نسل جوان، نفهمیدن زبان، منطق، احساسات ویژه و خواسته های واقعی آنان است. بعضی افراد بدون توجه کافی به واقعیات دوران نوجوانی و جوانی و مشکلات ویژه آنان، واکنش تندی از خود نشان می دهند و چه بسا یک برخورد نسنجیده، برای همیشه جوان را از ورود به مسائل دینی برحذر دارد و همین باعث شود شبهات خود را در دلش نگه دارد و سال ها با آن درگیر باشد.
شهید مطهری نیز برای آموزش دینی جوانان به ضرورت شناخت آنان تأکید می نماید: «ابتدا باید نسل جوان را بشناسیم. نسل جوان، مزایا و عیب هایی دارد، زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساسات دارد که در گذشته نبود، از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی نیز دارد و باید آن ها را شناخت و چاره کرد. به طور کلی جوانان، ذهن خلاق و جست جوگری دارند و همواره به دنبال کشف حقیقت و حل مسائل و پاسخ گویی به شبهات خویش اند. جوان با ده ها سؤال از جمله این که «من کیستم و از کجا آمده ام و به کجا می روم.» روبه رو است که برای این سؤال ها باید جواب قانع کننده ای ارائه داد.
*علت این اتفاق چیست؟
متأسفانه در روش های تبلیغی و جذب جوانان، بیش تر از روش های کلیشه ای و تکراری استفاده می کنیم. همین امر در بی علاقگی و گریز جوانان از مسائل دینی، مؤثّر بوده است. در برخی تحقیقات به ویژه تحقیقاتی که در آموزش و پرورش انجام پذیرفته، یکی از دلایل گریز دانش آموزان از نماز جماعت، سخنرانی های طولانی و تکراری مطرح شده است.
استاد مطهری می گوید: «ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست، چرا در مدرسه ها قرآن یاد نمی گیرند، حتی به دانشگاه هم که می روند از خواندن قرآن عاجزند. البته جای تأسف است که این طور است، اما باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامی در این راه کرده ایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟ قرآن از مؤمنان می خواهد که سخنانشان محکم و استوار باشد: «قولوا قولاً سدیداً.»

در یک نظرسنجی دیگر از دانش آموزان - که در مورد کسب اطلاعات درباره زندگی حضرت علی(ع) صورت گرفته است - معلوم شد که سریال امام علی(ع) که از تلویزیون پخش شد، بالاترین نمره، و سخنان روحانیون، کم ترین نمره را به خود اختصاص داده است. این موضوع، نگرش منفی جوانان را به روش متعارف تبلیغ دینی می رساند و ثابت می کند که دانش آموزان، علاقه کم تری برای شنیدن سخنان یا خواندن مطالب دارند.
*راهکار شما برای رفع این آسیب ها چیست؟
باید از عنصر تعلیم و تربیت استفاده کرد. یکی از افراد تاثیر گذار در ایجاد جاذبه در دانش آموزان به دین و مذهب معلم است. معلم است که می تواند مخاطبان خویش را به آنچه آموزش می دهد، معتقد بار آورد و این جز با معتقد بودن خودش به آنچه می گوید، ممکن نیست. از این رو است که معلم دینی را باید از بین افرادی برگزید که اعتقادی راسخ به دین دارند و به افراد بی اعتقاد یا سست عقیده اجازه نداد تا گرداننده کلاس دینی باشند؛ زیرا به کار گرفتن چنین افرادی نه فقط سبب تدین دانش آموزان نمی شود، بلکه چه بسا موجبات فاصله گرفتن آنها از دین و حتی گریزشان از دین را فراهم آورد. ابراز بی اعتقادی یا القای شبهه معلمی سست اعتقاد درباره آنچه آموزش می دهد، تأثیر منفی بسیار بر ذهن و دل دانش آموزان بر جای خواهد گذارد که به آسانی جبران نمی شود. متاسفانه شنیده می شود که در برخی مدارس وقتی برای معلمی درس مربوط به تخصصش یافت نمی شود، به او ابلاغیه معلم دینی می دهند.
دانشگا هها در تربیت دینی جوانان می تواند تبیین این مسئله باشد که دین، نیاز به تبیین و میزان تأثیرگذاری آن در زندگی جوان دارد. از این رو پیش از آن که بگوییم دین اسلام جامع ترین، کامل ترین و نیکوترین دین هاست، باید بگوییم دین اسلام چیست و اهداف آن کدام است؟ و این وظیفه دانشگاه است. اگر حقیقت دین و نقش آن در زندگی و خوش بختی انسان و اصلاح معاش و... به درستی تبیین گردد، فطرت دین گرا و خداجویی جوانان آن را به راحتی می پذیرند. من معتقدم فضای معنوی ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای مبارزه با بحران مذهبی جوانان است. چون روح جوان و نوجوان آمادگی بیشتری برای پذیرش دارد. فضای مجازی، رسانه ها، مبلغین، سریال و فیلم و ... می توانند فاکتورهایی برای نقش آفرینی در این وادی باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.