اغلب این شخصیت را در پیوند با اثر ماندگارش یعنی کتاب «کافی» میشناسند.
او در ۲۰ سال تلاش خستگیناپذیر موفق به تألیف کتابی شد که با آن، برتری و فضل علمای تشیع را نه تنها در روزگار خود، بلکه در تمام تاریخ اسلام به اثبات رساند.
در بزرگی کار او همین بس که کاری که او در مدت ۲۰ سال برای تشیع به پایان رساند، کاری بود که ۶ تن از بزرگترین عالمان اهل سنت در مدت یک قرن برای مذهب خود انجام دادند. مرحوم شیخ کلینی را هم از حیث ابعاد شخصیتی و هم به خاطر کتابی که به عنوان یک میراث ارزشمند برای ما شیعیان امامیه به جا گذاشته است میتوان مورد توجه و احترام قرار داد. او صاحب یکی از چهار کتاب معروف شیعه یعنی کتاب شریف «کافی» است.
دفاع از حریم تشیع در عصر حیرت و سرگردانی
در بیان ویژگیهای شخصیتی ایشان میتوان روی زمانشناسی و بصیرت دست گذاشت. برای فهم نسبت این ویژگیها با شخصیت مرحوم کلینی باید بازه تاریخی زندگانی ایشان را مورد توجه قرار داد.
کلینی کتاب شریف «کافی» را در دوران غیبت صغری مینویسد، یعنی دورانی که به تصریح افرادی چون شیخ صدوق در کتاب «کمالالدین» وعلامه مجلسی در کتاب «بحارالانوار» روزگار حیرت جامعه امامی است؛ یعنی شیعیان در سرگردانی عجیبی به سر میبردند. علتش نیز این است که برای نخستین بار جامعه شیعه امامی با پدیدهای به نام غیبت مواجه شده و آن را از نزدیک لمس میکنند.
دیگر آن ارتباط نزدیک با امام(عج) در این دوران وجود ندارد و به همین دلیل ما شاهد ظهور و بروز فرقههای کاذب در ابتدای غیبت صغری هستیم. جعفر کذاب فرزند امام هادی(ع) و برادر امام حسن عسکری(ع) در خانه وحی و امامت بزرگ شده است اما ادعای دروغین امامت خودش را مطرح میکند. موقعیتی وجود دارد که در یک سمت امام پنج ساله غائب قرار دارد و در سمت دیگر جعفر کذاب ادعای دروغین خود را مبنی بر امامت مطرح میکند.
مهمترین ویژگیهای شخصیتی ثقهالاسلام کلینی
در روزگاری که عصر حیرت و سرگردانی است، شیخ کلینی دفاع از حریم امامت، تشیع و حدیث را رسالت خود قرار داد و کتاب «کافی» را به عنوان مهمترین کتاب حدیثی شیعه و معتبرترین کتاب نوشت.
علاوه بر این باید در نظر داشت روزگار غیبت صغری، عصر اجتهاد نیز هست. یعنی اجتهاد به طور جدی و عمده در بین اندیشمندان شیعه رواج پیدا میکند که علت آن نیز طبیعی است، چرا که بهخاطر غیبت امام عصر(عج)، دیگر دسترسی به ایشان وجود ندارد. در این دوران برای برآورده کردن نیازهای جامعه راهی جز اجتهاد و پیدا کردن حکم مسائل جدید نیست.
وضعیت و اقتضائات این بازه تاریخی، شیخ کلینی را به این سمت و سو پیش برد که بتواند برای تبلور بخشیدن به اجتهاد و فقاهت و دوری از قشریگری و قیاس، منبعی را برای اجتهاد شیعی پیریزی کند و او به درستی با کتاب کافی این کار را انجام داد.
دومین نکته در خصوص شخصیت ثقهالاسلام کلینی فراگیری و فرادهی علمی در سیره و سلوک ایشان است. برای مرحوم کلینی ۴۸ استاد و ۱۶ تا ۲۳ شاگرد شاخص در تاریخ ذکر شده است. اسامی و تعداد این شاگردان و استادان خود به تنهایی نشاندهنده سختکوشی علمی این عالم برجسته شیعی است.
جمع میان تحدیث و تعقل، سومین شاخصه شخصیتی مرحوم کلینی است.
شیخ کلینی هم به مثابه محدثی بزرگ و بینظیر دیده میشود و هم کسی است که اندیشهورز و عقلمحور است. در این زمینه باید به این نکته توجه کرد در اهل سنت نماینده جریان عقلگرا معتزله و نماینده جریان نقلگرا اصحاب حدیث است. در شیعه و حتی در زمان اهل بیت(ع) میان شاگردان ایشان نیز این دو جریان و تمایز نگاه وجود داشته است.
هشام بن حَکَم، رهبر جریان عقلگرا در میان شاگردان امام صادق(ع) و هشام بن سالم رهبر جریان نقلگراست. ما در کتاب کافی جمع میان عقل و دین را در گزینش روایات از سوی مرحوم کلینی میبینیم.
مرحوم کلینی فریاد میزند میان عقل و دین تباینی نیست و میتوان محتوای دین را در ترازوی عقل به سنجشگری گذاشت. سخن معصوم در معیار عقل، خود را نشان میدهد و تقابلی میان عقل و روایات اهل بیت(ع) نیست. همین نگاه است که سبب میشود ایشان در کتاب کافی بابی را با عنوان «کتاب العقل و الجهل» نامگذاری و تدوین کند.
چهارمین ویژگی، جامعیت این شخصیت است. مرحوم کلینی نه تنها از سوی عالمان شیعه مورد ستایش قرار گرفته بلکه سبب شده علمای اهل سنت نیز این شخصیت حدیثی امامی را بزرگ داشته و ستایش کنند. از نظرگاه ابن اثیر که از علمای اهل سنت است مرحوم کلینی در زمره بزرگان و علمای امامیه است.
ذهبی از دیگر علمای اهل سنت، ایشان را شیخ شیعه نام میبرد. ابن حجر عسقلانی، مرحوم کلینی را از فقهای شیعه دانسته و ابن عساکر میگوید مرحوم کلینی از بزرگان شیعه است. اینها بیانگر جامعیت شخصیت این عالم شیعی است.
نگارش مهمترین و معتبرترین کتاب در بین کتب اربعه حدیثی تشیع
در مورد میراثی که با عنوان کتاب «کافی» از مرحوم کلینی به جا مانده باید به شاخصههای ویژه این اثر اشاره کرد که آن را از دیگر کتابهای حدیث متمایز میکند. نخستین شاخصه، اعتبار و کهن بودن این کتاب است. مرحوم کلینی در سال ۳۲۹ هجری قمری فوت کرده است یعنی حیات ایشان در روزگار غیبت صغری بوده و به همین دلیل به منابع اولیه و کتابهای اربعه و کتابهای صحابی ائمه دسترسی داشته است. به عبارتی مرحوم کلینی برای نگارش کتاب کافی به یک پایانه علمی و موثق از آثار کهن و پراکنده روایی دسترسی داشته است.
جالب اینجاست بسیاری از منابعی که مرحوم کلینی به آن دسترسی داشته طی رخدادهای تاریخی از بین رفته است اما هنر مرحوم کلینی این است توانسته محتوای روایی این کتابها را در کتاب کافی گردآوری کند. منابع مرحوم کلینی دسته اول بوده است و اعتبار و قدمت «کافی» سبب شده این کتاب مهمترین و معتبرترین کتاب در بین کتب اربعه حدیثی شیعه باشد.
دومین شاخصه کتاب انگیزه متعالی مرحوم کلینی برای نگارش آن است. او میخواسته اثری پدید آورد که پیراسته و متقن باشد. این کتاب علاوه بر اینکه جامعیت دارد، در آن روایات ضعیف و غیرقابل اعتماد نیست. آرمان شیخ کلینی آنگونه که خودش در مقدمه کتاب نقل میکند جمعآوری روایاتی است که مخالف با قرآن کریم نبوده و موافق با اجماع باشد.
سومین و چهارمین شاخصه و ویژگی کتاب کافی را میتوان تعدد و تنوع روایات در آن دانست. این کتاب، نخستین کتاب جامع حدیثی است که در آن ابواب مختلف آمده است. در این اثر ۱۵ هزار و ۴۰۰ حدیث گردآوری شده است. این نشانگر حجم انبوهی از روایات بینظیر اهل بیت(ع) است. مرحوم کلینی در کتاب کافی هم به اصل تعدد روایات و هم به اصل تنوع توجه داشته است. روایتهایی که ایشان گردآوری کردهاند فقط در یک زمینه خاص نیست و در زمینههای دیگر روایی است. این کتاب در سه بخش اصول، فروع و روضه گردآوری شده است. در بخش اصول مباحثی چون شناخت حجت، توحید، فضل علم، کتاب عقل و جهل، ایمان و کفر، فضل القرآن و کتاب العشره بحث شده است و در فروع نیز مباحث فقهی و ۲۶ موضوع آورده است. جالب اینکه در روضه کافی احادیث مختلف با موضوعات گوناگون آمده است.
اگر بخواهیم به آخرین شاخصه این کتاب در این فرصت اشاره کنیم، باید از تأثیر آن در مدارس و مکاتب حدیثی شیعه سخن گفت که هنوز نیز ادامه دارد. در گستره تاریخ، محدث و متکلم و فقیهی نبوده است که از این کتاب بینیاز باشد و جالب اینجاست این جامعیت و اعتبار و تأثیری که کتاب در روزگار پس از خود گذاشته سبب شده علمای بیشماری در گستره تاریخ شیعه شرح نوشتن بر این کتاب را متکفل شوند. ملاصدرا کتابی با عنوان شرح کافی دارد، مرحوم فیض کاشانی کتاب الوافی را در شرح اصول کافی نوشته است، مرآه العقول علامه مجلسی در شرح همین اثر است و مرحوم ملاصالح مازندرانی کتاب کافی را شرح کرده است؛ همه آنها از مهمترین عالمان شیعی هستند که به این کار مبادرت کردهاند.
کتابی که ۶ درصد روایتهای آن از امام رضا(ع) است
جالب اینجاست مرحوم کلینی در کتاب کافی توجه ویژهای به آموزههای رضوی داشته است. در کتاب کافی ۹۲۶ روایت از امام رضا(ع) آمده که ۶ درصد از کل روایات را دربرمیگیرد. البته ۸۰ درصد روایتهایی که مرحوم کلینی از امام رضا(ع) در کتاب کافی نقل کرده است مربوط به فقه است و ۲۰ درصد آن مربوط به موضوعاتی چون توحید، امامت، اخلاق، تاریخ، هستیشناسی، جهانبینی و عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ میشود.
نظر شما