سالها پیش در زمانی که یکی از مسئولان عالی دولتهای آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی، در موضوعی خانوادگی خبرساز شده بود، خانمی که طرف ماجرا بود با ارائه اسناد و اطلاعات مفصلی در این باره به یکی از روزنامههای مهم اصولگرا، خواستار طرح موضوع در روزنامه و افشای پشت پرده این ماجراها شد. برخورد مسئولان آن روزنامه برای من خبرنگار بسیار درسآموز بود. آنها به صراحت گفتند: این مسائل اولاً باید ابتدا در دادگاه به تأیید برسد، در ثانی اگر به تأیید برسد هم ما در این موضوع ورود نخواهیم کرد؛ چون مسائل شخصی است و ما کاری به مسائل شخصی افراد نداریم. اگر شما دادههایی درباره ضعف یا سوء مدیریت ایشان در حوزه کاری داشته باشید، ما بررسی میکنیم اما این دادهها را حتی از شما تحویل هم نخواهیم گرفت.
یکشنبه شب در اتفاقی تأسفبار در یکی از اتاقهای فضای مجازی، برگزارکنندگان با طرح ادعایی با موضوع اقدامهای غیراخلاقی یکی از نامزدهای اصلاحطلب انتخابات ریاست جمهوری، بریدند و دوختند و حکم صادرکردند و وی را از حیزانتفاع ساقط کردند، در حالی که خود را اصلاحطلب و بیگانه با نظام و دلسوز هم معرفی میکردند. در این اتاق چند خانم با طرح ادعاهایی و بدون ارائه مستندات به تخریب این نامزد اصلاحطلب پرداختند و خبر آن را هم در صفحات دیگر نقل کردند.
در کنار این اقدام تأسفبار، رفتار اخلاقی و انسانی کاربران انقلابی و حزباللهی شاخص فضای مجازی بود که بهشدت به این کار اعتراض کردند و با ابراز برائت از آن، با نقل آیات و روایات از سویی و نیز رویه قضایی و حقوقی در اینگونه موارد، خواستار پایاندادن به اینگونه رفتارهای مخرب و غیر شرعی در فضای مجازی، بهخصوص در آستانه انتخابات ریاست جمهوری شدند.
برگزارکنندگان که گفته میشود از سوی رقبای اصلاحطلب فرد مزبور چنین اتاقی را مهیا کرده بودند و با توجه به سوژه مورد بحث چندین هزار نفر از کاربران هم به صورت آنلاین از محتوای مباحث باخبر میشدند، حاضر نشدند کمترین وقتی را برای دفاع از شخص مورد نظر اختصاص دهند و همین، تعجبها را بیشتر برمیانگیخت. اما همانطور که گفته شد، سیل توییتها و واکنشهای کاربران اصولگرا و غیراصولگرا، فضای مجازی را پر کرد با مضامینی چون: «مجرم» با «متهم» فرق دارد؛ هرکسی ازش شکایت شد «متهم» نیست. وقتی شکایت شد «مشتکیعنه» است، اگر دلایل علیهش به حد قابل قبولی بود، احضار میشود و دلایل و غیره به او تفهیم میشود بعد تازه آنوقت میشود متهم؛ هیچ چیز بالاتر از آبرو نیست؛ نبرید. آبرویتان دیر یا زود میرود. چوب خدا صدا ندارد؛ هر قدر با امثال این آقا عمیقاً مشکل سیاسی داریم با کسانی که آبروی افراد را میریزند بیشتر از آن مشکل داریم؛ برخی از اصلاحطلبها باید دیگر چه کاری بکنند که بفهمانند اخلاق ندارند و با جرزنی میخواهند بازی حتی رفقای خودشان را به هم بزنند؟ فساد اخلاقی مردان سیاسی حتی اگر در دادگاه ثابت بشود، حق چندانی از من و شما ضایع نمیکند، اما امان از فساد اقتصادی و سیاسی آنها. دو سال پیش شهردار پیشین تهران همسرش را کشت و امشب یک مقام اصلاحطلب به انحراف اخلاقی متهم شد. اما کاربران ارزشی بهجای بهرهبرداریهای سیاسی از این ماجراها، هم از میترا استاد دفاع کردند و هم از این آقا و پردهدریها را رد کردند. باشد که بخش بیاخلاق جریان اصلاحات از این ادب و نجابت درس بیاموزد؛ آقایان! غیبت کردن حرام است، غیبت شنیدن هم حرام است حتی در فضای مجازی. چه برسد به تهمت! و موارد فراوانی از این دست.
این یعنی دین و اخلاق مبنا و مقدمه کنش سیاسی است و اتهام به رقیب سیاسی در مکتب انقلاب کاری ناپسند و محکوم است. اما در مقابل کسانی هستند که علیه رقیبان چه در جبهه خودشان و چه در جبهه مقابل از هیچ راست و دروغ و رطب و یابسی ابا ندارند و برای رسیدن به قدرت حتی حاضرند دوستان خود را نردبان کنند. غافل از اینکه:
نردبان این جهان، ما و منی است
عاقبت این نردبان، افتادنی است
لاجرم آنکس که بالاتر نشست
استخوانش سختتر خواهد شکست
نظر شما