آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی ما با نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و نامزد ریاست جمهوری است.
در خصوص شکلگیری ایده نامزد شدن در انتخابات توضیح دهید؟ آیا دغدغه خاصی برای رئیسجمهورشدن داشتید که تاکنون حل نشده باقی مانده بود و از قبل برنامهای برای آن در نظر گرفته بودید؟
همزمان با فرمایشات رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب، با عدهای از دوستان دغدغهمندمان مؤسسهای تحت عنوان «بسامد گام دوم» راه اندازی کردیم. بسامد به معنی بازطراحی سازوکارهای آینده نگرانه مدیریت دولتهای گامدوم است و از آنجا که حضرت آقا در این بیانیه به موضوع تحول عظیم در نظام مدیریت کشور اشاره کرده است، برآن شدیم تا با تحقیقات و بررسیهای مکرر پروژههایی را تعریف کنیم که راه حل مناسبی برای برون رفت از شرایط کنونی کشور باشد.
با توجه به اینکه نحوه اداره کشور با مشکلاتی مواجه است، در دو سال اخیر تلاش کردیم تا مدل حکمرانی جدیدی را خلق کنیم. براساس بیانیه گام دوم و با سرلوحه قرار دادن قانون اساسی به مدل پیشنهادی اجرایی دست پیدا کردیم و خوشبختانه یک بخش آن قبلاً عرضه شده و چهار کتاب نیز در روزهای آینده و ایام انتخابات عرضه خواهد شد.
اگر بخواهم پاسخ روشنی به پرسش شما بدهم باید بگویم که بله در خصوص ریاستجمهوری دغدغه مند هستم و برای ایجاد تغییرات کلی در نحوه اداره کشور تمام تلاش خود را به کار خواهم گرفت.
برای انجام این تغییرات گسترده چه برنامههایی دارید؟
یک نظام فکری جدید و دقیقی در نظر گرفته ایم که گفتمان تغییر محوری تحت عنوان «دولت مردم» که همان ادغام مردم و دولت است را دنبال میکند. تمامی برنامهها را بهصورت کارشناسی و دقیق تدوین کرده ایم، اما واقعیت این است که تمام برنامهها محدود به مباحث تئوری نیست و امروز نیازمند پروژههای اجرایی نیز هستیم. وقتی کشور با کمبود چهار و نیم میلیون مسکن مواجه است، ما باید برنامهای فوری و البته دقیق برای حل آن داشته باشیم و از همین رو میخواهیم تا سال ۱۴۰۳ این کمبود را برطرف کنیم.
چه میزان این پروژهها قابل اجرا هستند؟
این طرحها به صورت دقیق تدوین شده و به طور قطعی قابلیت اجرایی دارند. وقتی میگوییم نحوه اداره کشور باید تغییر کند؛ یعنی باید مدل زنجیره تأمین به شکل صحیح آن اجرا شود؛ یعنی دولت به جای اینکه با بنگاهها درگیر باشد، باید بیاید با مدیر زنجیره کار کند.
آیا مدیریت زنجیره منجر به ایجاد رانت نمیشود؟
بستگی به این دارد که رانت را به اشخاص بدهیم یا به نهادها؟ نکتهای که در برنامههای ما پیش بینی شده این است که نه تنها توجه به تعاونیها را سرلوحه کار قرار داده ایم، بلکه اعتقاد داریم سهامی عام که تعاونیهای چند میلیون نفری هستند نیز باید تقویت شوند.
در واقع تقویت نهادهای عمومی یا برخی بنیادها که منافعشان به عموم مردم باز میگردد را میتوان مدیریت زنجیره دانست. در مدیریت زنجیره بازار تقسیم شده و رقابت ایجاد میشود.
دولت در مدیریت زنجیره چه وظیفهای دارد؟
دولت در این بحث سه وظیفه عمده برعهده دارد. اول اینکه تمامی خرید و فروشها در بورس کالا اتفاق بیفتد. امروز سیستم اقتصادی و کشاورزی در ایران به صورت خرد اداره میشود و نیازمند توسعه است. مراکز کوچک باید با کمک دولت به مراکز بزرگ تبدیل شوند و این کار با مدل مدیریت زنجیره امکان پذیر است.
دولت باید خیال کشاورزان را از بابت خرید محصولاتشان راحت کند. یعنی کشاورز نگران ماندن محصولات روی دستش نباشد. دولت در مرحله دوم باید از مصرف کننده حمایت کند، اما این در حالی است که حمایت از مصرفکننده تنها با قیمت گذاری صورت نمیگیرد بلکه با یارانه مستقیم از مصرفکنندگان حمایت میکند. نکتهای که در حال حاضر وجود دارد این است که باتوجه به کامل نبودن بانک اقتصادی، یارانه به آخرین زنجیره تعلق میگیرد؛ برای مثال در بحث نان یارانه به نانوایی تعلق میگیرد ولی زمانی که اطلاعات کامل شود یارانه به مصرفکننده اختصاص مییابد.
دولت در سومین مرحله باید در بحث تعرفه واردات ورود کند؛ یعنی دولت با تخصیص بودجه در مباحث خرید تضمینی، پرداخت یارانه و تعرفه همیشه باید از تولید داخل در مقابل واردات حمایت کند.
اعتقاد داریم اغلب مشکلات کشور مشکلات نهادی است و باید روش اداره کشور به طور کلی تغییر کند وگرنه با ادامه روش کنونی نمیتوان کاری از پیش برد. نظام بانکی، مالیاتی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، تعلیم و تربیت، دانشگاه و بسیاری موارد دیگر نیازمند تغییر است و ما برای این موضوع یک طرح ۲۰ ساله در قالب پنج طرح چهارساله در نظر گرفته ایم. طبق پیش بینیهای کارشناسی شده، در چهار سال نخست بسیاری از مسائل بنیادین کشور قابل حل است و در واقع باید انقلابی در تکامل انقلاب اسلامی صورت پذیرد. انقلاب جدید انقلاب در نظام دیوان سالاری و نظام مدیریت کشور خواهد بود.
باتوجه به اینکه تا به امروز چندین دوره ۴ ساله را پشت سر گذاشتهایم و متأسفانه در عمل نتیجه خاصی برای کشور حاصل نشده است از نظر شما آیا این بار هم مردم به این برنامهها و دورههای ۴ ساله اعتماد خواهند کرد؟
اهداف و برنامههای ما کاملاً روشن است. برای مثال اگر میگوییم مشکل مسکن داریم یعنی برنامههای عبور از این چالش را هم در نظر گرفته ایم و تا سال ۱۴۰۳ با کنترل کردن اجارهها و ایجاد نظام اجاره داری حرفهای کمبود مسکن را جبران و از این بحران عبور خواهیم کرد.
متأسفانه ۳۰ درصد جمعیت کشور با مشکل گرسنگی و سوءتغذیه دست و پنجه نرم میکند و براساس برنامههای مدون تا ۱۴۰۳ این مشکل حل خواهد شد. اعتقاد ما این است که در بسیاری از موارد نه تنها نیازمند معجزه نیستیم، بلکه با تغییر دیدگاه مدیریتی میتوانیم وضعیت کشور را به تعادل برسانیم. وقتی ادعا میکنیم که تا ۱۴۰۳ تورم به زیر ۵ درصد میرسد؛ یعنی برای تحقق آن برنامههای اجرایی در دست داریم.
چه تضمینی در تحقق این وعدهها وجود دارد؟
ما ۵۱ پروژه در دست داریم. کارشناسهای مربوط به هر حوزه میتوانند پروژهها را ارزیابی کنند و غلطهای آن را مشخص کنند. بدون شک دوران وعدههای واهی به پایان رسیده و امروز باید با برنامه و اهداف روشن سخن گفت. ما برنامههای خود را باتوجه به همین وضعیت کنونی و تحریمها تنظیم کردهایم که میگوییم تا ۱۴۰۳ شرایط کشور به تعادل خواهد رسید.
در ایام انتخابات معمولاً هیجان و احساسات نقش بسزایی در تعیین آرا دارند. در این فرصت باقیمانده چگونه میخواهید مردم را نسبت به برنامههای خود آگاه و اقناع کنید؟
ما مخالف تبلیغات زرد و گرفتن رأی به هرقیمتی هستیم. نمیخواهیم مردم را وادار به رأی دادن کنیم و با حرفهای زرد مثل ورود بانوان به ورزشگاه یا دوچرخه سواری بانوان و از این قبیل وعدههای اغوا کننده مردم را پای صندوق بکشانیم، بلکه با برنامه درخصوص مشکلات حیاتی و معیشتی با مردم سخن میگوییم و در خصوص چالشهای بنیادین صحبت خواهیم کرد.
در ارتباط با مذاکرات چه رویکردی دارید؟
به طور حتم مذاکره اتفاق خوبی است. در ۴۰ سال اخیر در دولتهای مختلف به اشکال گوناگون مذاکره کرده ایم، کسی مخالف مذاکره نیست، اما بحث برسر این است که چه مذاکرهای قرار است انجام دهیم و با پیش کشیدن بحث مذاکره در کشور دوقطبی سازی نکنیم. نباید با مطرح کردن وعدههای مذاکره رأی جمع کنیم و بعد که مردم مطالبات خود را بخواهند از پاسخگویی به آنها عاجز باشیم. وقتی حرف از مذاکره میزنیم پیش از هرچیز باید عزت و منافع کشور را در نظر بگیریم و در چارچوب منطق صحبت کنیم.
برخی اعتقاد دارند مردم در دوره گذشته خوب رأی ندادند، انتخاب درستی نکردند و در بهوجود آمدن وضعیت فعلی کشور مقصر هستند. شما چقدر این ادعا را قبول دارید؟
اینکه مرتب اعتماد به نفس مردم را بگیریم و آنها را مقصر بدانیم درست نیست.
مردم داخل همین میدان انتخابات حضور پیدا کردند و به افرادی رأی دادند که نظام فرصت حضورشان را در انتخابات فراهم کرده بود. فردی در انتخابات موفق میشود که ارتباط بیشتری با مردم داشته باشد، درنتیجه کسی که رأی میآورد یعنی مورد اقبال اکثریت جامعه واقع شده است. مردم از حق رأی خودشان استفاده کردهاند و بدون شک جامعهای رشد خواهد کرد که بتواند از تجربههای گذشته به نحو احسن استفاده کند.
در مدت زمان باقیمانده چگونه میتوان فرصت شناخت را برای مردم فراهم کرد؟
در فرصت ۳۰ روزه نمیتوان مردم را به طور کامل با برنامهها آشنا کرد. در هیچ نظام مردم سالاری در دنیا نمیتوان در مدت زمان محدود مردم را به گونهای آگاه کرد تا بهترین انتخاب را داشته باشند، پس طبیعی است که بخشی از مردم به سمت شعارهای زرد گرایش پیدا
کنند.
اعتقاد داریم که اصلاحات باید به صورت بنیادین اعمال شود؛ چرا یقه مردم را بگیریم؟ طبقه خواص انقلاب که مورد لطف الهی هستند باید نهادها را اصلاح کنند وگرنه مقصر دانستن و دعوا کردن با مردم که در سنت پیامبر نیست. پیامبری که سالها در مکه زجر کشید حتی یک بار مردم را متهم نکرد. امام خمینی و رهبر معظم انقلاب چگونه مردم را توصیف میکنند؟ آیا آنها نسبت به مردم شناخت دارند یا کسانی که کم کاریهای خود را گردن ملت
میاندازند.
ما باید ریل گذاری کنیم تا جامعه رشد کند. اوایل انقلاب دو جریان انحرافی کنار فرمان امام حضور داشت. اول جریان چپ بود مثل فدائیان خلق و مجاهدین خلق و دوم گروههای راست که امثال نهضت آزادی بودند.
هردو آنها مردم را به لیبرالیسم و کمونیسم دعوت میکردند اما مردم حکومت اسلامی را انتخاب کردند و این مردم همان مردم هستند. دولت با ایجاد شفافیت، گفتوگو، عدم انحصار، ایجاد عدالت و پاسخگویی میتواند زمینه رشد جامعه اسلامی را فراهم کند.
شما در انتخابات نماینده جبهه پایداری خواهید بود؟
بنده نماینده هیچ جبهه و گروه سیاسی نیستم. هیچ علاقه شخصی نیز به جناحها ندارم، بلکه یک فرد سیاسی با مواضع روشن بوده و پایبند به اظهارنظرهای خودم هستم. بنده بهعنوان نامزد جناحی نیامده ام و به دنبال ایجاد تحولات اجتماعی و اداری هستم.
دولت کنونی را در اجرای طرحها یا تحقق وعده هایش چقدر موفق میدانید؟
بنده جزو منتقدان دولت هستم. اگر منظور از طرح، ایجاد شکاف طبقاتی بین مردم بود باید دولت فعلی را یک دولت موفق بدانیم. اگر هدف دولت شرطی کردن مردم و به گروگان گرفتن معیشت ملت برای ایجاد روابط خارجی بوده باشد، پس موفق عمل کرده است. اگر هدفش مأیوس کردن مردم از انقلاب بوده باشد، پس بسیار موفق عمل کرده است.
اگر رئیس جمهور شوید مذاکرات برجام را ادامه میدهید؟
برجام ۲۷ شرط دارد که بدون آنها بی معنی است؛ ما برجام قانونمند را میپذیریم و برجام کنونی را هرگز. برجام به تنهایی نکته خاصی ندارد و باید ببینیم چه دستاوردهایی میتواند برای کشور داشته باشد. اجرای آن سبب افزایش قدرت ملی میشود یا تضعیف آن؟
چقدر به جوانان اعتماد دارید و از توان آنها بهره خواهید برد؟
یکی از وظایف دولتها جابهجا کردن قدرت بین نسلی و کادرسازی برای آینده است. بنده در ۵۰ سالگی بهعنوان جوان ترین نامزد شناخته میشوم که این خوب نیست و باید به سمتی حرکت کنیم که جوانان در آینده نه چندان دور حضور پررنگ تری در عرصههای مختلف داشته باشند. در واقع مدیران آینده را باید تربیت کنیم و این مهم بدون تجربه حضور جوانان امکان ندارد.
ممکن است کسی با شما وارد مذاکره شود تا به نفع او کنار بروید و درصورت رأی آوردن او در قامت معاون اول ظاهر شوید؟
اصلاً حضور بنده مسئله شخصی نیست که بخواهم کنار بروم. من نماد مکتب دولت هستم؛ یک جمعی دوسال کار کرده تا بتواند جریان تحول را ایجاد کند. با برنامه اجرایی و تحولی آمده ایم و هیچ گونه بده بستانی در کار نخواهد بود.
اگر کسی بخواهد از برنامههای شما استفاده کند چه؟ آیا در مجلس نمیتوانستید این اقدامات را انجام دهید؟
این فقط یک برنامه نیست بلکه یک پارادایم و رویکرد است. در مجلس نمیتوانستیم این اقدامات را انجام دهیم؛ چراکه برخی اختیارات برای شخص رئیس جمهور است.
گرایش شما به شرق خواهد بود یا به غرب؟
منافع ملت ایران برایم مهمترین موضوع است و باتمام وجود از منافع ملت دفاع میکنیم؛ بنابراین درهای کشور را به روی کسی نمیبندیم و نخستین مسئله که باید حل شود مسئله چالش با برخی همسایگان است.
با عربستان وارد مذاکره میشوید؟
حتماً. زمینه گفتوگوی فراوانی با عربستان داریم.
قرارداد تجاری با چین را ادامه میدهید؟
این تفاهمنامه ابتدا باید تبدیل به قرارداد شود و ما از هرآنچه مطابق با عزت مردم باشد، حمایت میکنیم. این تصور که اگر کشوری به دست کشور دیگر آباد شود جزو مستعمره آن کشور قرار میگیرد، در خصوص روابط ایران و چین کاملاً اشتباه است. کشور ما با ۵۰۰ میلیارد دلار چینیها در ۲۵ سال آباد نمیشود که بخواهیم مستعمره شویم و اینگونه نیست که آنها بخواهند بر سر ما منت بگذارند، بلکه در عوض ما هم به آنها کالا میدهیم و هرگز منافع ملی را به تاراج نمیگذاریم.
برای اینکه حرفهای شما در عمل روی زمین نماند در گام نخست چه برنامه اجرایی ای خواهید داشت؟
تعهد بالاترین اصل برای یک مدیر ارشد سیاسی است. اعتقاد داریم مردم به جای حرفها و برنامهها باید به اعتقادها و باورهای نامزدها رأی دهند؛ چراکه انسان به اعتقادهای خود عمل میکند. حضرت علی(ع) به مالک فرمود به کسی که میخواهی مسئولیت دهی ببین در چه بستری رشد کرده و چه باورهایی دارد.
نظر شما