تحولات منطقه

۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۵
کد خبر: ۷۵۲۹۵۹
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

بیشتر از یک ماه از پخش اخبار مربوط به نشست صلح افغانستان در استانبول می‌گذرد و هنوز سرنوشت برگزاری این اجلاس در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ اجلاسی که برای آن هیاهو و تبلیغ سیاسی زیادی به پا شد و حتی برخی آن را با نشست بن مقایسه کرده و پیشاپیش لقب بن دوم را به آن دادند. با این حال از مواضع دو طرف می‌توان این گونه استنباط کرد که دولت به شدت نسبت به برگزاری این نشست راغب است و در مقابل طالبان تمایلی برای مشارکت در آن نشان نداده و خواهان تداوم مذاکرات دوحه هستند. اما این که چرا طالبان در قبال برگزاری اجلاس صلح استانبول و مشارکتشان در آن چنین مواضعی اتخاذ کرده‌اند، چند نکته در خور تأمل وجود دارد.
در وهله نخست طالبان به شدت نگران تأخیر در فرایند خروج نیروهای آمریکایی و خارجی از افغانستان است و ورود به هرگونه نشست و مذاکره جدیدی را نوعی فاصله گرفتن از مفاد توافق دوحه و احتمال شکل گیری شرایط جدیدی برای این خروج تلقی می‌کند. آن‌ها قطعاً این نکته را در نظر دارند که اگر چه دولت بایدن هم قصد خروج از افغانستان را دارد، اما ناکامی در مذاکراتی مانند استانبول می‌تواند فشارهای داخلی بر دولت بایدن را برای تجدید نظر و یا حداقل ایجاد تأخیر در برنامه‌های خروج نیروها از افغانستان را افزایش دهد. در عین حال این موضوع را هم نباید نادیده گرفت که سطح روابط طالبان با آمریکا مانند دوران ترامپ نیست و آن‌ها اکنون عمدتاً با خلیل‌زاد در ارتباط بوده و نمی‌توانند به تعهدات او اتکای کاملی داشته باشند.
امیدواری طالبان نسبت به کسب برتری نظامی و فتوحات میدانی بیشتر، دومین عاملی است که می‌تواند تعلل طالبان را برای حضور در نشست استانبول توجیه کند. نشست استانبول نوعی سهم خواهی در قدرت است و خروج کامل نیروهای خارجی و افزایش حیطه کنترل طالبان می‌تواند سهم بیشتر و یا حتی حداکثری از قدرت را برای آن‌ها به دنبال داشته باشد.
 اما عامل سوم و مهم دیگر این است که توافق دوحه از هر جهت برای طالبان توافقی مناسب محسوب می‌شود؛ چرا که آن‌ها با دادن کمترین تعهدات، بیشترین امتیازات ممکن را بدست آورده اند. نشست استانبول این روند را برای طالبان متوقف کرده و درخواست‌های جدیدی از جمله آتش بس را پیش روی آن‌ها قرار می‌دهد. بنابراین تداوم مذاکرات دوحه و نتیجه گیری از این طریق بسیار بهتر از این خواهد بود که خود را درگیر یک نشست مبهم و با نتایج نامعلوم کنند. در مجموع، اینکه صحبت‌هایی مطرح است که برخی کشورهای منطقه نیز رویکرد مثبتی به نشست استانبول ندارند، آن هم بدین جهت که با فراهم شدن امکان مشارکت کشورهای متعدد و متنوع، زمینه نفوذ و قدرت آن‌ها بر تحولات افغانستان کمرنگ خواهد شد. به نظر می‌رسد پاکستان در خط مقدم چنین امکان سنجی قرار دارد و بدین جهت واقعاً روشن نیست که آن‌ها فشار لازم به طالبان را برای مشارکت در اجلاس استانبول وارد می‌کنند یا خیر.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.