برای همین، مطالبه مردم از نامزدهای احتمالی انتخابات پیشرو پرهیز از دوقطبیسازی و تقسیمبندی جامعه و در مقابل به کار بستن همه راهکارها جهت افزایش مشارکت مردمی است. در گفتوگو با عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران و تحلیلگر ارشد سیاسی تبعات دوقطبی سازی کاذب بر جامعه و راهکارهای مقابله با آن را به بحث گذاشتهایم که در ادامه میخوانید.
در ابتدا میتوانید کمی در مورد خطرات دو قطبی سازیهای کاذب انتخاباتی بر جامعه برای ما بگویید؟
دوقطبی سازی زمانی اتفاق میافتد که یک جریانی طرف مقابل خود را کاملاً نفی کرده، درباره آن نفرت پراکنی میکند و نامزد مورد نظر خود را منجی میداند. این دیدگاه تعقل را ضایع و انتخابات را به لحاظ رشد کاملاً از محتوا خالی میکند. منطق انتخابات این است که جریان ها به حرف و استدلال رقبا گوش کنند، اما وقتی کسی طرف مقابل را شیطان میپندارد، اصلاً هیچ تأملی در کار نخواهد بود. ما انتظار داریم انتخابات موجب رشد آحاد جامعه شود، حتی فردی که ما قبول نداریم پیروز رقابت شود. کمترین نتیجه چنین رویکردی قرار دادن جامعه در برابر یکدیگر است که نتایج مصیبتبار بلند مدتی خواهد داشت. ما در برخی از انتخابات گذشته تجربه کردیم که نتایج بسیار تلخی داشت و جامعه را به سمت نقطه انفجار برد. پس وقتی در بین مردم نفرت پراکنی آنقدر زیاد میشود که به حد انفجار میرسد، آنگاه یک جرقه میتواند جامعه را از مسیر آرامش خود کاملاً دور کرده و تبدیل به تعارضهای جبران ناپذیر کند.
شکلگیری یک دوقطبی را برای انتخابات پیش رو چقدر محتمل میدانید؟
اگرچه برخی معتقد هستند در آستانه انتخابات ممکن است یک طیف سیاسی خاص که پایگاه رأی خود را به واسطه نوع عملکرد گذشته از دست رفته میبینند، برای جذب آرای مردم دو قطبی را در جامعه دامن بزنند، اما من چنین اعتقادی ندارم. بعید میدانم در این دوره نامزدی ظرفیت ایجاد دوقطبی را داشته باشد. دوقطبی نیازمند این است که نامزدها ظرفیت لازم را برای این کار داشته باشند، اما من چنین چیزی را نمیبینم. برخی افراد دوگانه را دو قطبی تعبیر میکنند و این اشتباه است. انتخابات ۱۴۰۰ شرایط آن را ندارد که به سمت دو قطبی برود.
راه حل مقابله با فضای دوقطبی که جز زیان برای کشور و جامعه چیزی به دنبال ندارد را چه میدانید؟
سرنوشت کشور در گرو مشارکت هوشمندانه در انتخابات است. در این بین عقلانیت سیاسی و آگاهی مردم میتواند مانند آبی بر آتش نقشههای کسانی باشد که به دنبال مهندسی انتخابات هستند. باید برای مردم مشخص کنیم که سرنوشت کشور در گرو حضور فعالانه و مشارکت هوشمندانه در انتخابات ریاست جمهوری است. مردم در ادوار مختلف انتخابات زیادی را پشت سر گذاشتهاند و نتایج آن را هم دیدهاند. بنابراین باید حافظه سیاسی خود را تقویت کنند، تا متوجه شوند چه افرادی با چه ویژگیهایی توانستهاند برای کشور مفید واقع شوند. نکته بسیار مهمی که مردم باید به آن دقت کنند، این است که رأی دادن جناحی به هیچ وجه موفقیت ساز نیست. باید مردم را به سمت شاخصهها، پارامترها و مؤلفههای مورد نیاز سوق دهیم تا خودشان بر اساس این مؤلفهها گزینههایشان را انتخاب کنند. دوقطبیهای کاذبی که پیش از انتخابات تحت عنوان راست و چپ، اصولگرا و اصلاح طلب شکل میگیرد، سبب میشود مردم به خطا بیفتند. بنابراین نخبگان اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه باید مردم را به سمت مؤلفههایی سوق دهند که کشور را از مشکلات پیش رو نجات دهد.
نظر شما