موانع تولید بسیار بیشمار هستند، یکی از این موارد مسئله انحصار در واردات و صادرات برخی اقلام بهویژه مواد اولیه است. واردات و صادرات برخی از محصولات به دلیل شرایط خاص میتواند انحصاری باشد اما انحصاری کردن واردات کالاهای عادی و مصرفی، زمینه را برای قاچاق، رانت و احتکار بیشتر مینماید و این موضوع موجب کاهش مواد اولیه محصولات تولیدی و در زمینه صادرات سبب کاهش درآمدهای صادراتی و مهمتر موجب افزایش قیمت و تورم میشود. این تورم ناشی از کمبود عرضه و نبود دهها تأمینکننده و واردکننده است. وقتی واردات یک محصول خوراکی یا صنعتی در اختیار یک یا دو واردکننده باشد، چه نتیجهای را میتوان متصور بود؟
مانع دیگر تولید نقش گرایشهای سیاسی در انتخاب مدیران اجرایی است. همانگونه که رهبری در بیانات خود در نماز جمعه مرداد ماه ۱۳۷۸ اشاره داشتند، «جریانها و خط و خطوط سیاسی با هم اختلافسلیقه دارند؛ با هم بغض و کینه و دشمنی که ندارند» بنابراین باید جناحهای سیاسی به اهداف کلی نظام توجه داشته و عزلونصب مدیران را مطابق آن انجام دهند. متأسفانه معایبی که جناحبندی سیاسی در کشورهای دارای احزاب مختلف ایجاد میکند، از مزایای آن بیشتر است؛ بنابراین نیاز به بازتعریف فرایندهای کشورداری دولت و نظارت و قانونگذاری مجلس وجود دارد که طی آن ابتدا فرایندهای درست بازتعریف شده و پس از آن توسط افراد شایسته اجرایی شود.
از طرفی در این بازتعریف باید فرایندهای خصوصیسازی بهتر انجام شود. نماد شکست خصوصیسازی در ایران، عدمموفقیت خصوصیسازی دو باشگاه ورزشی فوتبال در ایران بوده است.
خصوصیسازی در سازمانهای دولتی معمولاً سبب افزایش کارایی، اثربخشی و بهرهوری میشود و این موضوع بهنوبه خود میتواند موانعی که در تولید وجود دارد را کاهش دهد. امنیتی کردن شرایط خصوصیسازی در همه زمینهها، منجر به عدمخصوصیسازی صحیح میشود، به طوری که شرکتهای نیمهخصوصی-نیمهدولتی شکل میگیرند که در حقیقت و در عمل بازهم کفه ترازو به سمت دولتیبودن سنگینی میکند.
یکیدیگر از موانع اصلی در تولید، انحصاری بودن برخی فعالیتهای بازرگانی و سایر زمینههای مختلف است. با توجه به شرایط کنونی کشور، این موضوع از موارد بسیار پراهمیت است؛ اما با دقت در این موضوع درمییابیم این موضوعی است که مسئولان کشوری در جریان دقیق آن هستند و با این نوشته قابلحل نخواهد بود؛ بنابراین در این زمینه نیاز به عزم جدی مسئولان کشوری و نهادهای تأثیرگذار بر اداره امور کشور است. این مشکل در بیشتر کشورهای جهان وجود دارد اما حتی از موضوع مافیا نیز میتوان به نفع اقتصاد کشور اقدام کرد. به هر حال نبودن مافیا در یک کشور بسیار بهتر از وجود آن است. تمامی تلاش کشورها برای از بین بردن و کنترل مافیاست و برخی از آنها نیز به صورت کنترلشده فعالیت میکنند. در کشور ایران مبحث مافیا و انحصاریبودن مورد توجه نمایندگان مجلس بوده و بارها و بارها در مورد آن تذکر داده شده است. تفاوت در این است که مافیاهای داخلی کاملاً شناختهشده هستند و به دلیل حمایتهایی که از آنها وجود دارد، در عمل اقداماتی که برای مقابله با آنها صورت میگیرد به نتایج دلخواه نمیرسد.
رانتهای اطلاعاتی، پارتیبازی در صدور مجوز، تخصیص امکانات به افراد ستادانتخاباتی، تخصیص ارزهای دولتی به همحزبیها، عدمشفافیت در صدور مجوزهای واردات، انحصاری کردن واردات به افراد و نهادهای خاص، شفافیت نداشتن جلسات دولتها در ارائه اطلاعات مرتبط با بازار، صحبتهای ابهامبرانگیز و چندپهلو که سبب بروز شایعهها و نابسامانی میشود و عدمهماهنگی نمایندگان دولت در ارائه اطلاعات، از جمله موانع تولید است که انشاءالله در نوشتههای آینده قابلبحث است.
نظر شما