تحولات منطقه

۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۰۳
کد خبر: ۷۵۴۹۵۱

سنگ‌اندازی؛ عاملی جدید در مسیر تعامل آمریکا و چین

امیرمسعود جمشیدپور، کارشناس روابط بین‌الملل
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

با وجود اینکه مرحله اول توافق تجاری میان آمریکا و چین همچنان شالوده روابط رسمی دو کشور در حوزه تجارت و اقتصاد را شکل می‌دهد، اما از یک سال پایانی دولت ترامپ، دلایل مختلفی از جمله سرکوب در هنک‌کنگ، مخفی‌کاری و ارائه اطلاعات غلط در خصوص بیماری کرونا و ساخت جزایر مصنوعی در دریای جنوبی چین موجب شد روابط از چارچوب تجارت و بازی برد-برد به «دیپلماسی گرگ‌های جنگجو» تغییر یافته و مجادله بر سر انصاف در روابط دوجانبه جای خود را به رویکردهای بدخواهانه بدهد. در این دوره باور سنتی به جای مانده از دوره کسینجر در دستگاه سیاست خارجی آمریکا به اینکه می‌توان از طریق تعامل اقتصادی رفتار سیاسی پکن را تغییر داد، از بین رفت تا جایی که وزیر خارجه وقت آمریکا گفت: امروز متوجه شدیم جمهوری خلق چین تا چه اندازه با ایالات متحده و ارزش‌های آن خصمانه رفتار می‌کند. آمریکای دوره ترامپ در یک سال پایانی، پس از چند سال فرسایش روابط ناشی از جنگ اقتصادی، نه تنها موضع خصمانه‌تری گرفت و این تلقی را در سیاستمداران چینی به وجود آورد که آمریکا در قبال چین به سیاست تغییر رژیم متوسل شده است، بلکه با پیمان تایوان به ایده چین‌واحد ضربه زد. این خصومت حتی تا آنجا پیش رفت که جامعه چین توسط دولت آمریکا به مثابه یک تهدید به شهروندان آمریکایی معرفی شد. تعابیری با پسوند چینی، مثل ویروس چینی، ممنوعیت سفر به آمریکا برای اعضای حزب کمونیست و خانواده‌های آنان که بیش از ۴۰۰ میلیون نفر می‌شوند و تعطیلی کنسولگری چین در هوستون نمونه‌هایی از آن است.

مهم‌ترین برنامه‌های تبلیغاتی بایدن در آمریکا شامل چهار محور ترمیم اقتصادی پس از کرونا، تساوی نژادی، عدالت اجتماعی و اهتمام در خصوص مسائل محیط زیستی و آب و هوایی می‌شد. این برنامه یک پنجره به سوی بهبود روابط با چین باز می‌کرد اما چرا این طور پیش نرفت؟ غیر از رقابت‌پذیری اقتصادی و تکنولوژیک بالای چین که بایدن را از همکاری با چین منصرف می‌ساخت، دیدگاه عمومی شهروندان آمریکایی در خصوص چین نسبت به گذشته بدتر شده بود. بر اساس نظرسنجی‌ها در سال گذشته ۲۲ درصد مردم آمریکا چین را دشمن خود می‌دانستند در حالی که در سال جدید میلادی این عدد به ۴۵ درصد افزایش پیدا کرده است. در شرایطی که تنها ۲۰ درصد از اعضای حزب دموکرات اولویت سیاست خارجی را ستیز با چین می‌دانستند و این عدد در حزب جمهوری‌خواه ۵۷ درصد بود، بایدن کوشید رقابت سخت با چین را به عنوان یک زمینه همکاری در جلب نظر حزب مخالف خود به کار گیرد. از همین رو، حتی در صورت تمایل جدی دولت بایدن برای باز کردن پرونده‌های تعاملی با رقیب شرقی، مقدار قابل ملاحظه‌ای از مردم و نخبگان جامعه آمریکایی دارای نگرشی ضد چینی شده‌اند که این به سهم خود در مسیر همگرایی با پکن، سنگ‌اندازی می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.