با توجه به اینکه امام خمینی(ره) به مسائل و حتی فلسفه، نگاه عرفانی داشتهاند در بیانات و کتابهایشان برای رسیدن به تمدن ویژگیهایی مهم و مقدماتی قائل هستند، ازجمله آنکه باید در خود، مدنیت و جامعه تحول و دگرگونی داشته باشیم و سعادت نفسانی و سعادت مَدنی را تأمین کنیم؛ چنان که خود این کار را توسط انقلاب اسلامی انجام دادند.
رئیس انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم تصریح میکند: دولتسازی گام بعدی در مسیر تمدنی است. امام خمینی(ره) پس از بازگشت به وطن در ۱۲ بهمن، در ۱۶ بهمن به مهندس بازرگان حکم تشکیل دولت موقت را دادند، چراکه بسیاری از امور به وسیله دولت پاس داشته میشود. پس از تشکیل دولت موقت، حضرت امام در ۱۲ فروردین ۵۸ دست به نظامسازی زده و جمهوری اسلامی را به عنوان نظام برگزیده خود و جامعه معرفی کردند. در همان سال، قانون اساسی مشتمل بر کل ساختار نظام تصویب و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نیز برگزار شد. امام راحل سپس تأکید کردند حال که این اقدامات صورت گرفته، لازم است به سمت تشکیل جامعه اسلامی حرکت کنیم؛ از اینرو تلاش شد قوانین و قواعد مرتبط با آن همچون اسلامیسازی دانشگاهها، ادارات و... انجام شود.
تأکید امام بر طرح تمدن نوین اسلامی مبتنی با شرایط روز
وی با بیان اینکه پس از آنکه این مقدمات به صورت مطلوب انجام شد میتوانیم به سمت و سوی تمدن برویم، اضافه میکند: با توجه به آنکه امام خمینی(ره) اندیشمندی دینی حوزوی بودند همه زمینهها را آماده میکردند تا به سمت ایجاد تمدن اسلامی برویم؛ از آنجا که این تمدن در دورههای مختلف اسلامی محقق شده، ایشان به عنوان مجتهد استنباط کردند که باید تمدن نوین اسلامی با شرایط امروز جامعه مطرح شود.
حجتالاسلام شیرخانی میافزاید: این مقدمات در اندیشه امام خمینی(ره) ما را به سوی تمدن سوق میدهد؛ تمدنی که ما آن را امری مدنی میدانیم و دارای عقلانیت است و بُعد انسانی آن باید تقویت شود، نظمدهی به امور زندگی در ابعاد مختلف جزو برنامههای آن باشد و اخلاقِ اجتماعی مدنی را نیز در جامعه مطرح کند. با این ویژگیها، جلوههای فرهنگی در حوزه تمدنی یعنی بیرون قابل مشاهده است.
شاخصه اصلی تمدن در اندیشه امام(ره)، ساختن است
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم تأکید میکند: اینچنین، تمدن مجموعهای از اندوختههای مادی و معنوی جامعه انسانی است که انسان میکوشد آن را بسازد؛ از اینرو شاخصه اصلی تمدن، ساختن است یعنی باید مطالب را از آموزهها و مفاهیم دینی دریافت کرد و با آنها تمدن را بسازیم. این یعنی تمدن همینطور بدست نمیآید بلکه باید اندیشمندان و نخبگان و دستاندرکاران تلاش کنند و از اندوختههای بدست آمده، تمدن نوین اسلامی را بسازند. اینجاست که در لسان امام خمینی(ره) تمدن را به عنوان تعالی، سعادت، کمال و پیشرفت معنا میکنیم.
حال ممکن است این سؤال پیش آید در غرب و تمدن غربی که پیشرفت هست!
وی در ادامه بیان میکند: امام خمینی(ره) در عین نقد تمدن غربی، تأکید دارند باید از محسنات این تمدن بهره بگیریم؛ در نگاه عرفانی نیز این مهم معناشدنی است، یعنی انسان بدون پیشرفت و تعالی در بربریت نفسانی میماند. امام و دیگر اندیشمندان مسلمان انسان را دارای نفس دانسته و میگویند: نفس نباتی انسان، به رشد و نمو و تولیدمثل او کمک میکند و با نفس حیوانی قوه محرکه مییابد و با عقل نظری و عقل عملی پیش میرود؛ عقل نظری همان اصول و کلیات را بیان میکند و عقل عملی شامل تدبیر منزل و مُدُن و ارزشها و هنجارهاست.
تمدن یعنی خروج انسان از بربریت
حجتالاسلام شیرخانی تأکید میکند: امام خمینی(ره) میگویند تمدن یعنی انسان از بربریت نفسانی و حیوانی خارج شده و به سمت ترقی و تعالی پیش برود. در این مسیر چون هم مادیت و هم معنویت وجود دارد انسان باید توأمان این دو را پیش ببرد، اینجاست که برخی از اصول و شاخصهای تمدن را بیان میکنند. باید این اصول را بگیریم و بر اساس آن، جلوههای خارجی و مادی تمدن را بروز دهیم.
دین و مذهب؛ اصل اساسی تمدنسازی در نگاه پیر جماران
وی درباره اصول تمدنسازی در اندیشه و آرای امام راحل میگوید: از اصول اساسی تمدنسازی در نگاه ایشان؛ دین و مذهب است. در همین جا امام نقبی به تمدن غربی زده و میفرمایند: تمدن غربی در عصر رنسانس یا روشنگری، دین و مذهب را کنار زد. در حالی که دین و مذهب از شاخصههای تمدنساز است و باید تفاسیری از دین به عنوان برنامه هدایت انسان در این دنیا ارائه شود چراکه به تعبیر قرآن، خدا این دنیا را برای انسان خلق کرده است. در آموزههای دینی ما تأکید شده حتی به یک مور و موریانه آزار نرسانیم؛ این مهم در طریق اولی در ساخت و برساخت تمدن اسلامی بروز مییابد که نباید به انسانها ظلم شود. البته دین کلیات را بیان میکند و انسانهای متدین از این کلیات، قوانین را استخراج میکنند. قانون از شاخصههای تمدنسازی در اندیشه معمار کبیر انقلاب است.
حجتالاسلام شیرخانی ادامه میدهد: از بُنمایههای فکری امام راحل این است که به شرطی میتوان مذهب و قانون داشت که انسان در پرتو عقل از عنصر آزادی برخوردار باشد؛ انسان با این عنصر خلاق میشود. البته این آزادی به معنای یله و رها بودن نیست، چون ما انسانها در درجه اول بنده خدا هستیم و بر اساس این بندگی، آزادی ما تعریف میشود نه با نفی قیود. امام با این نگاه، بیان کردند: انسانها باید با گرایشهای مختلف البته با رعایت این اصل که ما بنده هستیم و امامانی داریم که هادی ما هستند، آزاد باشند. چون انسانها افکار و گرایشهای متنوع دارند که اگر در مسیر تعالی و پیشرفت قرار بگیرد میتواند به تمدن بینجامد وگرنه قرائتی واحد و یکسویه خواهد داشت. بنابراین ایشان وجود و آزادی احزاب و گروهها و گرایشها را برای تمدنسازی مطلوب میدانستند و میفرمودند: تمدن غرب آزادی را به گونهای تعریف کرد که به یله بودن و فساد و انحراف انسانها منجر شد.
تأکید بر استقلال ملتها برای تمدنسازی
رئیس انجمن مطالعات سیاسی حوزه علمیه قم با بیان اینکه ایشان همچنین بر استقلال ملتها در مسیر تمدن سازی تأکید داشتند، ابراز میکند: امام میفرمود اگر کشور یا ملتی تحت استعمار باشد نمیتواند در مسیر تمدنسازی حرکت کند؛ این محل نقد امام به تمدن غربی است از اینرو، در ماجرای کاپیتولاسیون و مصونیت کارکنان و مستشاران آمریکایی، ایشان به رژیم تاختند و در پی آن تبعید شدند.
وی میافزاید: امام خمینی(ره) تقسیم کار اجتماعی را از دیگر شئون تمدنسازی میدانستند، چون انسانها بر اساس استعدادهای مختلف خلق شدهاند تا مسیر تعالی را بپیمایند. این استعدادها تفاوتهای فردی را سبب میشود و تفاوتها تقسیم کار اجتماعی را ضرورت میبخشد. تقسیم کار در قالب یک مجموعه و به صورت سیستمی در تمدنسازی اثرگذار خواهد بود. البته همه اینها باید تحت نگرش توحیدی باشد؛ اینکه خود را عبد خدا بدانیم که برای غرض و مقصودی خاص خلق شدهایم و تمدنسازی ما نیز باید بر اساس این هدف باشد و در این مسیر از عقل و مدارا بهره بگیریم. این مدارا بسیار موردتأکید اندیشمندان و نیز عارفان است، چنانکه حافظ میگوید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا». مروت با دوستان و مدارا با دشمن زمینهساز تمدن است.
وی با اشاره به کلیدواژههای بیانیه گام دوم انقلاب در موضوع تمدنسازی با افق زمینهسازی برای ظهور امام زمان(عج) و قرابت آن با اندیشههای تمدنی امام راحل، بیان میکند: امام خمینی(ره) در طرح همه مباحث تمدنی، تأکید دارند ما در غیبت امام عصر(عج) قیام کردهایم. ایشان در سال ۱۳۱۷ در نامهای که اکنون در کتابخانه وزیری یزد نگهداری میشود، تأکید دارند: «... تَقُومُوا لله مَثْنی وَ فُرادی؛... دو دو و به تنهایی برای خدا به پا خیزید». ایشان این قیام را برای ظهور میخواهند.
با ظهور امام زمان(عج)است که ۲۵ حرف از ۲۷ حرف علم، آشکار شده و زمین ذخایر خود را رو میکند؛ اینچنین، وفور نعمت از نظر اقتصادی و امنیت را در غرب و شرق عالم درک میکنیم و افراد از جیب رفیق خود نیازشان را برطرف میسازند و... . اینها افقهای عالی و آرمانی مهدویت برای عصر ظهور است که ما باید در ساخت تمدن نوین اسلامی به آنها نظر داشته باشیم. همانطور که کوهنوردی که درصدد صعود به قله دماوند است باید برای طی این چندهزار متر برنامه داشته باشد ما نیز برای رسیدن به ظهور باید گام به گام در مسیر تعالی پیش برویم، با این تلاش که شمهای از آن حکومت مهدوی را پیاده کنیم.
وی با بیان اینکه انسان برای تمدنسازی باید رابطه خود با خدا، خود با خود، خود با دیگران و خود با طبیعت را اصلاح کند، تأکید میکند: این چهار رابطه در عصر ظهور در عالیترین شکل تعریف میشود؛ اما ما هم باید در مسیر تمدنسازی این روابط را درست تعریف کنیم.
نظر شما