تحولات منطقه

مسابقات تیم ملی در مرحله انتخابی جام‌جهانی ۲۰۲۲ از امروز شروع می‌شود؛ رقابت‌هایی که برای هواداران فوتبال در ایران اهمیت بسیار زیادی دارد.

مبارزه برای برند | آنچه کی‌روش داشت و امیدواریم اسکوچیچ هم داشته باشد
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، روزنامه همشهری در آستانه آغاز برگزاری مسابقات تیم ملی در مرحله انتخابی جام‌جهانی ۲۰۲۲ نوشت:

همه ما از صمیم قلب امیدواریم تیم کشورمان با اقتدار راهی دور بعد شود و در مرحله نهایی جام‌جهانی حاضر باشد. تصور اینکه دوباره استرس قرعه‌کشی جام‌جهانی را داشته باشیم و با یک تیم سید اولی دیداری کاملا جدی برگزار کنیم، بسیار شورانگیز است. پس خیلی خیلی حیف خواهد بود اگر رؤیای جام‌جهانی قطر را در همین مرحله بر باد بدهیم.

با این همه، در کنار تمام ایرانیان، این مسابقات در زندگی دراگان اسکوچیچ کروات هم نقشی حیاتی دارد؛ مردی که با موفقیت در تیم ملی می‌تواند سطحش را تکان بدهد و از تیم‌های متوسط باشگاهی در ایران و امارات، گام به پله‌های بالاتری بگذارد. واقعیت آن است که یک تیم فوتبال برای کسب موفقیت علاوه بر بازیکنان ماهر و مشتاق، به سرمربی پرانگیزه هم نیاز دارد؛ کسی که اعتیاد به موفقیت داشته باشد و با همه توان برای اسم و رسم خودش بجنگد. می‌شود اسمش را گذاشت «مبارزه برای برند»؛ این چیزی است که نیاز داریم از اسکوچیچ ببینیم.

کی‌روش برای اسمش می‌جنگید

کارلوس کی‌روش هر عیب و ایرادی که داشت، برای اسم خودش ارزش قائل بود. اصلا انگار استراتژی مربی پرتغالی این بود که برای خودش دشمن بتراشد و برای غلبه بر همین دشمن، با انگیزه و اشتیاق بیشتری کار کند. او به‌معنای واقعی کلمه یک «جنگجو» بود. آشکارترین شمایل از این خصلت کی‌روش را در بازی آخر مقدماتی جام‌جهانی ۲۰۱۴ برابر کره‌جنوبی دیدیم؛ همان داستان مشت گره کرده. کارلوس شاید کمی زیادی فرصت‌طلب بود و شاید بتوان انتقادات فنی و غیرفنی زیادی از سبک کارش مطرح کرد، اما دلش نمی‌خواست در هیچ مسابقه‌ای بازنده باشد؛ چنین خصلتی حتما به مجموعه هم کمک می‌کند. شما حتی اگر کارمند یک شرکت ساده هم باشید و در دفاع از اسم و برند خودتان نهایت تلاش‌تان را به‌کار بگیرید، در نهایت شرکت هم از این ویژگی سود خواهد برد. الحق که طی دوران حضور مربی پرتغالی در ایران همین اتفاق رخ داد و برتری‌جویی او به سود تیم کشورمان تمام شد.

بی‌رگ مثل ویلموتس

بدشانسی بزرگ همین بود؛ اینکه بعد از یک مربی پرتب و تاب، نوبت به حضور آدمی روی نیمکت تیم ملی رسید که اصلا انگار رگ و ریشه نداشت. غیرت حرفه‌ای مارک ویلموتس در حد صفر بود. او فقط آمده بود که از صدقه سر مدیران ناشی فوتبال ایران، پول کلانش را با کمترین زحمت به جیب بزند و برود.

 اصلا هم برای این آدم مهم نبود که وجهه‌اش در این حرفه خراب شود و شاید مشتریان بعدی با تردید بیشتری سراغ او بروند. گفته می‌شود ویلموتس حتی پیش از بازی رفت با عراق قراردادش را فسخ کرده بود و آن روز فقط برای رفع تکلیف روی نیمکت تیم ملی نشست. کاش اصلا او به ورزشگاه نمی‌آمد و همین وحید هاشمیان کار را اداره می‌کرد. در این صورت لااقل وحید آنقدر دغدغه داشت که مسعود شجاعی یک کارته را بعد از ۱۰ خطا بیرون بکشد و مانع از اخراج او شود. فقط کافی بود یک امتیاز از عراق می‌گرفتیم تا امروز این همه دردسر نداشته باشیم.

اسکوچیچ چه‌کاره است؟

حالا نوبت دراگان اسکوچیچ شده و عمیقا دوست داریم او در این زمینه آدمی شبیه کی‌روش باشد. مقصودمان دعوا راه انداختن با زمین و زمان نیست؛ فقط کاش اسکوچیچ برای اسم و اعتبار حرفه‌ای خودش آنقدر ارزش قائل باشد که با ۶ دانگ وجود در راه کسب موفقیت بجنگد. آنالیزهای بیشتر، استراحت کمتر، تمرکز بالاتر و تزریق شور و جنگجویی به تک‌تک اعضای تیم، چیزی است که از اسکوچیچ می‌خواهیم. این مربی باید نشان بدهد همه کسانی که روز اول انتخابش او را به سخره گرفتند اشتباه می‌کردند. او باید ثابت کند مصاحبه‌های تند امثال فرهاد مجیدی، علیرضا منصوریان و... در مذمت این انتصاب، عجولانه و اشتباه بود. کاش اسکوچیچ روسفید از منامه برگردد که امروز موفقیت او به‌معنای کامیابی فوتبال ایران است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.