زمانی که نام صلوات خاصه امام رضا را میشنویم، ناخودآگاه فضای صوتی ذهنمان سراغ همان نوای آشنایی میرود که بارها از رسانه ملی شنیدیم و یا این روزها نوای انتظار بسیاری از تلفنهای همراه است. نام مداحش را بسیاری نمیدانند، اما این صوت، موجب آرامش و تسکین بسیاری از مردم شده است و هرکجا بناست نامی از امام رضا برده شود، آن را پخش میکنند و هرجا بناست سلامی سمت مشهد روانه شود، این صوت پخش میشود.
صاحب صوت ماندگار صلوات خاصه امام رضا
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلی عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضا الْمُرْتَضَی الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلی مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّری، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلی اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ ... این صلوات سالهاست که در کشور ما با صوت و نوای مرحوم رضا انصاریان در اذهان ثبت شده است. خودش در خصوص آن گفته بود: «این بالاترین افتخار است که توانستم صلوات را به محضر امام رضا تقدیم کنم؛ صلواتی که همه با آن انس پیدا کردند و امام رئوفشان را با آن میخوانند، انصاریان بدون حضرت رضا (ع) هیچ نیست، ایشان اراده فرمودند که صلوات را تقدیم حضرتشان کنیم انشالله که توفیق شکرگذاری داشته باشیم.»
کودکی که با توصیه مادربزرگش مداح شد
رضا انصاریان متولد ۱۳۳۳ در شهرستان خوانسار است که تربیت یافته در جوار حضرت معصومه(س) و پرورش یافته در محضر قدسی حضرت رضا(ع) بود. مداحی که ادب و معرفت را سرلوحه مرثیهخوانیاش ساخته بود. او در خصوص شروع مداحی گفته بود: «یادم هست کلاس پنجم ابتدایی بودم. روزی مشغول شستن کف حوض منزلمان بودم، شعری از سعدی را، که در کتابهای درسی آن زمان بود، با خودم زمزمه میکردم: یکی در بیابان سگی تشنه یافت/ برون از رمق در حیاتش نیافت. مادر بزرگی داشتیم. از اتاق بیرون آمد و گفت: تو که صدایت خوب است، بیا و فردا اربعین در منزل همسایه، که روضه دارند، مدّاحی کن. من در ابتدا قبول نمیکردم چون خجالت میکشیدم؛ امّا وقتی اصرار ایشان را دیدم، قبول کردم. مادر بزرگم شعری از مرحوم «ذاکرالشعرا» روی کاغذی یادداشت کردم و به من داد؛ من هم شروع کردم به تمرین کردن. بالاخره با همه ترس و لرزی که داشتم، خودم را آماده کردم و به مجلس رفتم و بعد از منبر شروع به خواندن کردم؛ الحمدللّه مجلس خوبی هم شد. این نقطه آغاز مدّاحی من بود. بعد از چندی، به جلسه استاد المادحین مرحوم «حاج ملا حسین مولوی» راه پیدا کردم. ایشان انسان وارستهای بود و دریایی بود از شعر و ادبیات فارسی و عربی، آشنا با آیات و روایات و آگاه به مبانی تفسیر قرآن. در کنار تلمّذ در محضر استاد مولوی، چند سالی را هم از محضر استاد ستایشگر استفاده کردم که ایشان در حقیقت، مکمّل تمام برنامههای من در مدّاحی بودند و در حق من بسیار زحمت کشیدند. اکنون هم اگر عزّتی است ائمه(ع) عنایت فرمودهاند؛ وگرنه از خودم چیزی در بساط ندارم!»
تصویری از مرحوم رضا انصاریان در حال تورق اشعار نوحه
انصاریان چرا به مشهد رفت؟
انصاریان بعد از مدتی راهی مشهد شد و تا پایان عمر در این شهر زندگی شد و این همجواری برای او برکات بسیاری داشت. او در این خصوص گفته بود: «در قضایای مبارزه مردم با رژیم ستمشاهی، برای من مشکلاتی پیش آمد که زندگی در قم برایم دشوار شد و تصمیم گرفتم که مدتی از این شهر مهاجرت کنم. برای رفتن به مشهد، خدمت یکی از علما رسیدم و استخاره گرفتم؛ ایشان به من فرمودند: «شما قصد مهاجرت دارید؟» عرض کردم: «بله». فرمودند: «این شهری که شما میخواهید بروید، بیشتر از ده روز از شما پذیرایی میکنند و خیلی در آنجا موفق خواهید بود؛ به شرط آنکه چند سالی صبر کنید؛ چون دو سه سالی، رنج زیادی را باید تحمل کنید.» یک ماه از ازدواجم میگذشت که به مشهد مهاجرت کردم؛ در آنجا به عنوان شاگرد در یک مغازه فرش فروشی مشغول به کار شدم. چند سال اول، مشکلات فراوانی برایم پیش آمد؛ امّا همیشه پناهگاه من حرم حضرت رضا(ع) بود.»
مرحوم انصاریان در لباس خادمی امام رضا(ع)
پوشیدن لباس خادمی در سال ۶۱
حاج رضا از خدام رسمی حرم امام رضا(ع) بود. شمسی زروندی، همسر مرحوم حاج رضا انصاریان در این خصوص میگوید: «شغل حاج رضا معلمی بود؛ البته به طور قراردادی. هنوز رسمی نشده بود که به مشهد آمدیم و در مشهد وارد شغل آزاد شد تا اینکه سال ۶۱ از طریق جلسات مذهبی و مراسماتی که برای مداحی میرفت، وارد آستان قدس رضوی شد و به عنوان خادم رسمی حرم لباس پوشید و تا پایان عمرشان نیز لباس خادمی بر تن داشت. لباسی که به آن هم افتخار میکرد و هم نسبت به آن ادای دین داشت.»
زیارت خاصه انصاریان کجا ضبط شد؟
همسر مرحوم حاج رضا انصاریان درباره زیارت خاصه معروف همسرش میگوید: «شبهای رمضان در صحن آزادی حرم مطهر رضوی، استودیویی برای ضبط برنامههای حاج رضا ساخته بودند و مرحوم حاج رضا آنجا مناجات میخواند. فکر میکنم نخستین زیارت خاصه را آنجا خوانده بود البته هر وقت از خودش میپرسیدیم میگفت نمیدانم کی و کجا این زیارت خاصه را خواندم. چون حاج رضا وقتی شروع به خواندن میکرد در حال و هوای خاصی قرار میگرفت این قدر حال خوبی داشت که دیگر جا و مکان برایش اهمیتی نداشت اما به نظرم همان سحرهای ماه رمضان که در صحن آزادی برای ضبط میرفت همان جا برای نخستین بار زیارت خاصه را خوانده بود.»
لحظه شنیدن زیارت خاصه برای نخستینبار
زروندی ادامه میدهد: «یک روز حاج رضا به منزل آمد و یک شماره به من داد و گفت با این شماره تماس بگیر. شماره حرم بود تماس که گرفتم صدای زیارت خاصه امام رضا(ع) با صدای حاج رضا آغازگر تماسهای زائران و مجاوران بود و برای نخستین بار زیارت خاصه را از پشت تلفن شنیدم که خیلی هم غافلگیر شدم. هنوز هم زیارت خاصه حاج رضا را از تلویزیون و یا در صحن و سرای حرم و حتی خیلی از مراسمات میشنوم، اما چون معمولا بیشتر در سفر بود و کمتر در منزل حضور داشت، الان که صدایش را میشنوم حس اینکه در کنارم نیست را ندارم، احساس میکنم هنوز هم به سفر رفته است.»
احترام ویژه حاج رضا به سادات
زینب انصاریان دختر بزرگ مرحوم انصاریان نیز در خصوص نحوه مداحیهای پدر میگوید:« پدر هیچ سبک خاصی در مداحی و مناجاتهایش نداشت. تنها قائل به دلش بود و صدای دلنشینی که داشت در صدایش تاثیر میگذاشت. همیشه به پدر میگفتم به صدای شما توجه شده است؛ به صدای شما نگاه شده است؛ چرا که هر چه از دل برآید بر دل نشیند. به یاد دارم قرار بود پدر به یکی از روستاهای خط مرزی برای مراسم دعای ندبه برود. من نیز پدر را همراهی کردم، اما به اندازهای در مسیر راه خسته شدم که با خود میگفتم. بابا انگلیس و دبی و ... رفت روستاهای محروم هم میرود، اما نه برای رفتن به انگلیس خوشحال شد و نه برای آمدن به این روستای دورافتاده ناراحت. اصلا برایش مهم نبود که کجا میرود. میگفت مهم این است که من وظیفهام را انجام بدهم. پدر احترام زیادی برای سادات قائل بودند و جلوی سادات حتی اگر بچه بود بلند قد میایستادند و صلوات میفرستادند. همیشه به پدر میگفتم شما مثل آب زلال هستید، دیدید آب زلال برق میزند و کیفیت دارد. دل شما هم مثل آب زلال است. پدر سرش را تکان میداد و میخندید.
ماجرای پاکت گرفتن از امام رضا
در کار مداحان همواره از پاکت گرفتن و تعیین قیمت برای مداحی گلایه وجود دارد. حاج رضا هم در این خصوص خاطرهای جالب داشت و میگفت: «در شب ولادت حضرت صدیقه طاهره(س) جلسهای بود در مشهد که بانی آن جلسه نیتش این بود که دویست، سیصد نفر از سادات را دعوت کند. از من هم برای مدّاحی در آن جلسه دعوت شد. بعد از جلسه، مردم میگفتند: «اون قُمیِ از همه بهتر خواند». مجلس که تمام شد به بانی مجلس به شوخی گفتم: «آقای فلانی! ما میخواهیم بریم، پاکت ما را بده!» او هم با زبان شیرین مشهدی گفت: «برو آقا! اگر میخواستم پاکت بدم که شما رو دعوت نمیکردم!» در بین راه به حضرت زهرا(س) عرض کردم: «بی بی جان! ما برای پول میخوانیم و برای ریا، شما کمک کنید که این خواندن ما فقط برای شما باشد.» حال عجیبی پیدا کردم و با همان حال وارد منزل شدم. در عالم خواب دیدم که از «بست بالا» به حرم امام رضا(ع) مشرف شدم؛ ناگهان دیدم وجود مقدّس حضرت رضا از «ایوان طلا» خارج شدند. تمام صحن نور بود. داخل صحن شدم. مثل اینکه من هم جزو کسانی بودم که باید خدمت حضرت رضا(ع) عرض سلام میکردم؛ جلو رفتم و سلام عرض کردم. جواب فرمودند: «تو بودی که پاکت میخواستی؟!» عرض کردم: «بله یابن رسول اللّه» فرمودند: «دامنت را بگیر» و سپس از دو دست مبارکشان، مثل یک آبشار، سکّه سرازیر شد! و بعد هم فرمودند: «هرچه میخواهید، ما هستیم».
نمیتوانم وصف کنم که چطور از خواب بیدار شدم! وقتی از خواب بیدار شدم، صدای مناجات و پیشخوانی اذان را از حرم شنیدم. وضو گرفتم و با همان حال به حرم حضرت رضا(ع) مشرف شدم. همان نقطه را که در خواب دیده بودم، بوسیدم و صورتم را متبرّک کردم و به حضرت رضا(ع) عرض کردم: «آقا جان من را عفو کنید، من نفهمیدم که این حرفها را زدم!»
تصویری از مراسم تشییع پیکر حاج رضا انصاریان در سال ۹۲
حاج رضا انصاریان خادم امام رضا و مداح اهلبیت(ع) و صاحب صوت به یاد ماندنی صلوات خاصه حضرت علی بن موسیالرضا(ع) صبح روز ۲۲ خردادماه سال ۹۲ بر اثر عارضه قلبی درگذشت. پیکر این مداح روز بعدش از مهدیه مشهد تا حرم امام رضا(ع) تشییع شد. پیکر حاج رضا انصاریان از خادمان کشیک سوم حرم مطهر رضوی، بر دوش خیل دوستداران به طبقه زیرین صحن آزادی منتقل شد و طبق دستور آیتالله واعظ طبسی، تولیت آستان قدس رضوی، پایین پای حضرت رضا(ع) دفن شد تا پس از سالها عرض ارادت خالصانه به پیشگاه آن امام رئوف، برای همیشه میهمان مولای خود بماند.
انتهای پیام/
نظر شما