در حالی دومین کلانشهر کشور از دیرباز بهعنوان ویترین عملکرد مسئولان و دولتمردان مطرح بوده و کارنامه مسئولان بومی و مدیریت کلان کشور در ارتباط با این شهر زیر ذرهبین دوست و دشمن قرار داشته و مورد ارزیابی و ملاک قضاوت در زمینه موفقیت یا ناکامی مدیریت اسلامی بوده است که متأسفانه در ادوار مختلف کمکاریهای فراوانی در حوزه رسیدگی به مسائل و نیازمندیهای این کلانشهر را شاهد بودهایم.
کمکاری و سوءمدیریتها کار را بهجایی رسانده که کاستیها، مشکلات و نیازهای امروز مشهد بسیار بیشتر از هر مقطع زمانی در گذشته باشد. این در حالی است که مردم مشهد به امید بهبود اوضاع و شرایط، طی دهههای گذشته تاکنون به دنبال انتخاب نمایندگانی شایسته در نهادهای قانونگذاری ملی و محلی بودهاند تا شاید آنها با محقق کردن شعارهای خود، دردی از آلام این شهر کاسته و مجاوران امام هشتم(ع) را در برابر میهمانان حضرتش سربلند گردانند.
متأسفانه تاکنون این اتفاق نیفتاده است و نهتنها زمینههای پذیرایی درخور شأن از زائران مهیا نشده که کمر مجاوران نیز زیر بار هزینههای میزبانی هرروز خمتر از قبل شده و مشهدالرضا به جایگاه ملی و فراملیاش حتی نزدیک هم نشده است.
تخریب بافت تاریخی پیرامون حرم مطهر امام رضا(ع) که به بهانه توسعه و بهسازی، از اوایل دهه۵۰ آغاز و در طول زمان، به ساخت بناهای مدرن و بلندمرتبه منجر شده؛ تا جایی پیش رفته که امروزه علاوه بر تخریب دهها بنای فرهنگی و تاریخی اطراف حرم مطهر، اصالت و ارزشهای ایرانی، اسلامی مبلمان شهری مشهدالرضا نیز از بین رفته است.
این اتفاق هرچند از همان ابتدا مورد انتقاد دغدغهمندان، کارشناسان حوزه میراث فرهنگی، معماری و شهرسازی و بزرگان حوزه دین، هنر، فرهنگ و تاریخ و دلسوزان بسیاری در سطوح مختلف اجتماعی و حکومتی قرار داشته است، اما بهویژه از دهه ۸۰ شمسی، تخریب حداکثری، محور عملیاتی مجریان طرح نوسازی بافت پیرامونی حرم مطهر شد و با اجرای آن، بدون توجه به ضوابط و مصوبات بالادستی، بخش مهمی از میراث ملموس (بناها و مسیرهای تاریخی) و ناملموس(آیینها و روابط اجتماعی) نابود و محلات تاریخی هسته مرکزی شهر با برجهای مدرن تجاری، هتلها و ساختمانهای بلندمرتبه جایگزین شد. درحالیکه این کلانشهر میتوانست با بهسازی محیطی، بهعنوان نماد یک شهر تاریخی اسلامی شیعی معرفی شود، اما برخی مدیران شهری بدون توجه به این الزامات، به اقدامهای سوداگرانه خود پرداخته و تمامی موازین قانونی و شرعی را زیر پا گذاشتند.
بیشتر نمایندگان مردم نیز که همواره با شعار
حفظ و توسعه جایگاه مذهبی مشهد و رفع نیازهای زائران و مجاوران بر کرسی شورای اسلامی شهر تکیه زدند، علاوه بر سکوت و گاه همراهی با این جریان سوداگری، ضد هویت مذهبی شهر عمل کردند و در برابر بیمهری و بدعهدیهای دولت نیز عملکرد قابل قبولی نداشته و جز معدود دلسوزانی که صدایشان بهجایی نمیرسید، عمدتاً انفعال را پیشه خود ساخته بودند.
نتیجه آن شد که امروز کمتر اثری از وجهه زیارتی و مذهبی مشهدالرضا در این کلانشهر میتوان یافت؛ در مقابل اما میلیاردها تومان از پول بیتالمال برای مدرنسازی این شهر براساس الگوهای غربی هزینه شد و بسیاری تلاش کردند تا هرچه بیشتر گردشگری زیارت را در پایتخت معنوی ایران کمرنگ جلوه داده و دومین کلانشهر زیارتی جهان اسلام را به مدد جاذبههای دیگر توریستی، مسافرپذیر کنند.
این در حالی است که بیشتر کشورهای مسلمان جهان با استفاده از ظرفیت و جاذبه شهرهای مذهبی خود و فراهم آوردن زمینههای آسایش و رفاه هرچه بیشتر زائران در این شهرها، نهتنها رضایت شهروندان و زائران را فراهم کرده و به درآمدهای هنگفت و پایدار دست یافتهاند که در سطح جهانی نیز آبرویی برای خویش خریدهاند.
کلام آخر اینکه تغییر رویه گذشته و التیام زخمهایی که بر پیکر مشهدالرضا ایجاد شده است، تنها با عزم و ارادهای سیاسی امکانپذیر خواهد بود و تردیدی نیست که پیگیری، تلاش و عزم جزم اعضای شورای اسلامی شهر مشهد، زمینه تحقق این مطالبه بحق دلسوزان و علاقهمندان به اهلبیت(ع) و فرهنگ ایرانی، اسلامی را فراهم میسازد.
به همین خاطر تکتک شهروندان مشهدی وظیفه دارند با مطالعه و نگاهی دقیق به برنامهها، توانمندی و اهداف نامزدهای ششمین دوره شورای اسلامی شهر، افرادی را به نمایندگی انتخاب کنند که جدا از جناحبندیهای سیاسی، حزبی و جناحی، تنها دغدغهشان تقویت وجهه فرهنگی و مذهبی این شهر ملی و فراملی باشد و بخواهند و بتوانند با تمام وجود در راستای احقاق حق و گرفتن سهم واقعی مشهد از اعتبارات دولتی پایکار آمده و دلسوزانه برای احیای هویت ازدسترفته پایتخت معنوی ایران تلاش کنند.
نظر شما