در آخرین قسمت این برنامه دکتر مجیدشاه حسینی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به وجوه تمدنی سفر تاریخی امام رضا(ع) و دکتر عرفانمنش نویسنده کتاب «جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا(ع) از مدینه تا مرو» نیز به وجوه تاریخی این سفر از مدینه تا مرو میپردازند. آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از مباحث مطرح شده در این جلسه است.
نفی ترور و تروریسم در نگاه امام رضا(ع)
در ابتدای برنامه دکتر عرفانمنش با اشاره به وجوه تاریخی حرکت حضرت رضا(ع) و مسیر مدینه تا مرو، به مهمترین اتفاقات در این مسیر پرداخت و گفت: ورود امام به نقاط مرزی سوق الاهواز و خوزستان امروز همراه با چند حادثه برجسته است. یکی از آنها بیماری امام رضاست که ماجرای تجویز نیشکر را داریم. اتفاق دوم پیشنهاد کشتن رجاء بن ابی ضحاک یعنی همان مأمور مأمون است که وظیفه رساندن امام از مدینه تا دربار مأمون در مرو را برعهده دارد. در اینجا به امام پیشنهاد میشود مأمور مأمون سر به نیست و بهاصطلاح ترور شود. امام(ع) دستور اکید داده و نهی میکنند و اجازه کشتن او را به همراهانشان نمیدهند. این حرکت امام علاوه بر نگاه ایشان به جنبههای انسانی و حفظ حقوق و حرمت جان افراد، نشاندهنده خط مشی مبارزاتی امام در نفی ترور و تروریسم نیز هست. در نقطهای نیز که امام از دروازه اهواز خارج میشوند اتفاق مهم دیگری رخ میدهد. جایی که یکی از افراد فرقه واقفیه از امام در خصوص زنده بودن امام کاظم(ع) میپرسد که امام با ادلهای که میآورند به او اثبات میکنند امام حاضر خودشان هستند و آن فرد نیز بر امامت امام اعتراف میکند.
اگر سفر امام رضا(ع) نبود، امروزه ایران موحد و مستقل وجود نداشت
در ادامه دکتر مجید شاه حسینی با مطرح کردن این گزاره که در صورت شکل نگرفتن سفر امام رضا(ع) به ایران، امروزه کشوری مستقل به اسم ایران وجود نداشت، گفت: شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد که امام رضا(ع) با این سفر، مدیریت تاریخ میکنند یعنی چنین سفری تا این حد دارای اهمیت است. اگر این سفر راهبردی اتفاق نمیافتاد، مسیر تاریخ به گونهای دگرگون میشد که امروز به یقین میتوان گفت ما کشور مستقل و موحدی به اسم ایران نداشتیم. این از نظر تاریخی قابل اثبات است. تأثیرات تمدنی سفر امام رضا(ع) ناظر بر ظرف زمانی و مکانی این سفر است که تا امروز نیز امتداد پیدا میکند. وی افزود: از سلسله ساسانیان بهبعد ایرانیها بهطورمستقیم با اهل بیت عصمت و طهارت بیعت میکنند و اسلام را با قرائت شیعی و اثنیعشری میشناسند. با علی(ع) و اولاد او بیعت میکنند و با خلفای عباسی میانهای ندارند. خلفای عباسی نیز زمانی که میخواستند قدرت را از بنیامیه بگیرند روی حمایت ایرانیها حساب کردند و بر همین مبنا وعدههایی دادند ولی پس از به قدرت رسیدن رفتارشان با ایرانیها متفاوت شد. بر همین اساس مأمون میداند امام رضا(ع) در قلب ایرانیها چه جایگاهی دارد. قاعدتاً مأمون میدانست برای مدیریت قلوب ایرانیها به امام علی بن موسی الرضا(ع) نیاز دارد. ممکن است کسی بپرسد این تدبیر مزورانه مأمون است و چرا امام باید خودش را در مسیر این تدبیر قرار دهد؟ باید بگوییم امام رضا(ع) تدبیری فراتر از مأمون عباسی دارند و ایشان با این سفر تاریخی، مدیریت تاریخی میکنند. در واقع بدل سیاست او را اعمال میکنند. ایران با سفر امام رضا(ع) جانی دوباره میگیرد و شیعه نهان روش که تا پیش از این سفر، ایمان خود را پنهان میکرد و جرئت ابراز نداشت، به مرحلهای میرسد که به نام علی بن موسی الرضا در ایران سکه ضرب میشود.
اهل بیت(ع) کنشگران و مدیران تاریخ مقدس
شاه حسینی در ادامه به مفهوم تاریخ مقدس اشاره و عنوان کرد: تاریخ مقدس یعنی تاریخ به روایت رب العالمین و به معنای شرح و بسط تفصیل و اجرای عملی آن توسط اهل بیت عصمت و طهارت(ع). پیشتر هم توسط انبیای عظام این تاریخ رقم خورده اما پس از اسلام تاریخ، تجلی اراده و کنشگری و مدیریت اهل بیت(ع) است. اینکه ما آن بزرگواران را قربانیان تاریخ میدانیم دریافت غلطی است، آن عزیزان مدیران تاریخ بودهاند. ما سیدالشهدا(ع) را قربانی دشت کربلا نمیدانیم. مدیری میدانیم که تاریخ را از کربلا تا امروز و ظهور حضرت حجت(عج) مدیریت کردند؛ ایشان موتور محرکه تاریخ هستند. به همین سیاق امام رضا(ع) در سفر بزرگ و تمدنسازشان قربانی اراده مأمون عباسی نیستند، امام کنشگر و بزرگواری هستند که با ولایت خود تاریخ را مدیریت میکنند و تا امروز بر اساس قواعد تاریخ مقدس، سرنوشت ما ایرانیها را رقم زدهاند. وی با بیان اینکه اگر ایران امروز به عنوان کشور در جغرافیای سیاسی جهان حضور دارد به برکت همین سفر تاریخی علی بن موسی الرضاست، اظهار کرد: این گزاره اگر به درستی مطرح شود میتواند موضوع پایاننامههای متعدد دانشگاهی شود. اگر این سفر نبود ما قطعاً کشوری به نام ایران نداشتیم، چراکه از سال ۲۰۰ تا ۴۰۰ شیعه نهانروشی که پیش از این فرصت ابزار وجود اجتماعی نداشت، آنقدر در ایران رشد میکند که سال ۴۰۰ نخستین سلسله شیعه یعنی آلبویه روی کار میآید و آنقدر قدرت پیدا میکند که خلفای بغداد را تحتالشعاع خود قرار میدهد. این نخستین درخشش پس از دو قرن است که شیعه توانسته خودش را بازیابی کند.از طرفی
سال ۶۱۷ حمله مغول صورت میگیرد. مغول کیست؟ قومی بتپرست و خونریز که ایران را فتح کرد اما چرا نتوانست ایران را به آیین خود دربیاورد؟ چون ایرانیان در مقابل آنها گارد داشتند. شهرها سقوط کرد اما دروازه قلبها به روی آنها باز نشد. نخستین حاکم مغول اولجایتو مسلمان سنی شد و پس از مدتی در مناظرهای میان حنفیان و شیعیان شیعه میشود. یعنی پس از ۱۰۰ سال آن مغول بتپرست شد شیعه اهل داد و دهش. گوهرشاد خاتون هم از این دست است. با این رویکرد، نگاه احترامآمیز و سرشار از شکر و سپاس ما ایرانیها نثار آن بزرگواران خواهد شد. نه اینکه فکر کنیم ما ایرانیها میزبانی کردهایم و آنها میهمان بودهاند، نه! آن بزرگواران، تاریخ را میزبانی کردهاند و ما میهمان سفره کرامتشان هستیم. از این منظر بسیار شبیه به سفرهای زیارتی اربعین است که وقتی مشرف میشویم منزل به منزل، خود امام از ما پذیرایی میکنند و ما میهمان هستیم. تفاوت فهم ما از تاریخ متعارف و تاریخ مقدس اینگونه است.
تاریخ مقدس چیزی است که رب العالمین روایتگر آن است
شاه حسینی در پایان گفت: تاریخ مقدس آن چیزی است که خود رب العالمین روایت میکند و تا فردای ظهور ادامه دارد و تا پس فردای قیامت امتداد پیدا میکند. چون راوی ربالعالمین است، دقیقترین تاریخ است و شارحانی دارد از جنس ائمه عصمت و طهارت(ع) و کتاب صحیفه فاطمی که نسخه اصلی آن نزد صدیقه طاهره(س) است. البته این به آن معنا نیست که ما تاریخ متعارف را قبول نداریم، ولی آن را در ملازمت با تاریخ مقدس میفهمیم. مثلاً تاریخ وقوع انقلاب اسلامی ایران و اصلاً خود انقلاب اسلامی وقتی به درستی فهم میشود و وقتی انقلاب است که منجر به ظهور حضرت حجت شود.
اگر انقلاب اسلامی را تنها فرایندی عدالتخواهانه و ظلمستیزانه برای بهبود معیشت مردم تعریف کنیم (چیزی از جنس شعارهای سیاستمداران وقتی میخواهند به قدرت برسند) انقلاب اسلامی امام را فهم نکردهایم. دیگر نمیتوانیم بگوییم ایشان مجبور شدند و به دلیل تزویر مأمون به ایران آمدند و لاجرم قربانی تاریخ هستند. حضرت مدیر تاریخ هستند و این مدیریت از سال ۲۰۰ هجری تا امروز ما اعمال شده است.
کثرت شاعران اهل سنت مدحکننده اهل بیت(ع) نسبت به شاعران شیعی
دکتر عرفانمنش در پایان با اشاره به استقبال اهل سنت در نیشابور از امام رضا(ع) اظهار کرد: نیشابور یکی از مراکز علمی و از مراکزی است که اهل سنت در آنجا حضور گسترده داشتند و بزرگان مکتب شافعی از جمله محمدبن اسلم طوسی در عصر امام رضا(ع) به عنوان شیخ و بزرگ در نیشابور بودند. جمعیت زیادی به استقبال امام میآید اما اتفاق مهمی که میافتد این است که بزرگ نیشابور محمدبن اسلم طوسی بیرون از دروازه نیشابور آمده و ناقه امام را میگیرد و امام را به سمت نیشابور هدایت میکند. ایشان میگوید من به این امید این ناقه را در دست گرفتم که رسول اکرم(ص) فرمودند: اگر کسی خدمتی به اهل بیت کند از عذاب جهنم در امان است. این بسیار مهم است که بدانیم در ایران اهل سنت به اهل بیت(ع) محبت دارند. من در یک قرنی پژوهش کردم و دیدم شاعران مدحکننده اهل سنت چقدر بیشتر از شاعران شیعه است!
نظر شما