او نزد استادان مرحوم جمالالدین خرمینژاد، محمود سمندریان و کریم نصر هم هنرآموزی کرده است.
در خصوص این نقاشی دیواری، نسبت محیط زیست و هنر، جایگاه نقاشی دیواری در هنر شهری و تأثیر آن در زیباسازی شهرها با این هنرمند نقاش و گرافیست به گفتوگو نشستیم که میخوانید.
چه شد نسبت به محیط زیست دغدغه پیدا کردید؟
من به موضوع محیط زیست خیلی علاقه داشته و دارم. بخشی از این کار هم علاقه شخصی خودم بود. من معتقدم در حق محیط بانها خیلی اجحاف شده و این شهدا واقعاً شهدای مظلومی هستند. کار این عزیزان کار بزرگ و بسیار باارزشی است، ولی آنچنان که باید از آنها قدردانی نمیشود. بنابراین در این کار سعی کردم علاقه خودم به محیط زیست را نشان بدهم.
برای این نقاشی چه نکاتی را مدنظر داشتید؟
درباره این موضوع ابتدا جستوجویی انجام دادم تا اطلاعاتم درباره المانهای رنگی محیطبانی را بیشتر کنم؛ مثلاً اینکه لباسشان چه رنگی است و چه قالب رنگی مناسب این کار است یا باید به چه محورها و موضوعاتی توجه داشت. ابتدا ایدهام این بود که از المانهای طبیعت مثل جنگل، حیوانات و... استفاده کنم و کارم طبیعتمحور باشد، ولی به این نتیجه رسیدم که باید محیط بان در مرکز کار باشد و دیگر المانها در اطراف محیط بان قرار بگیرد. از طرفی چون قرار بود این نقاشی روی دیوار بزرگی قرار بگیرد، باید طوری میبود که دیدهشوندگی خوبی داشته باشد.
یک روز در حال جستوجو بودم که با یک تصویر بسیار زیبا مواجه شدم. آن عکس برای من جرقهای بود تا به طرح نهاییام برسم و از آن در نقاشی خودم استفاده کنم. یعنی به جای اینکه گیاهان و حیوانات را در مرکز کار قرار دهم، محیط بانی را قرار دادم که تمام وجود، توجه و دغدغهاش گیاهان، حیوانات و طبیعت است. با توجه به اینکه آهوی ایرانی رو به انقراض است و خود آهو هم حسی توأم با مظلومیت و نجابت دارد، از تصویر آهو در این نقاشی استفاده کردم. البته انتخاب آهو بیحکمت هم نبود، چون یادآور ضامن آهو حضرت امام رضا(ع) هم هست که روز تولدشان به عنوان روز محیط بان انتخاب شده است. در کلیت کار هم سعی کردم از رنگهای شاد استفاده کنم تا هم دیدهشوندگی خوبی داشته باشد و هم حسی لطیف.
حوزه هنرهای تصویری مثل پوستر، نگارگری، نقاشی، نقاشی شهری و حتی سینما و تلویزیون و... نسبت به مسئله محیط زیست کمتوجه است. چرا؟
ببینید هنرهای گرافیک، پوستر و نقاشی دیواری یک هنر شخصی نیستند و وابستگی زیادی به سفارش و سفارشدهنده دارند. هنرمند گرافیست و نقاش نفر دوم پروژه هنری است. قسمت اول و کار اولیه را سفارشدهنده انجام میدهد که سراغ هنرمند میآید.
یعنی شما معتقدید سازمانهای متولی در این موضوع کمکاری میکنند و آنها هستند که برای تبلیغ مسائل محیط زیستی به سراغ هنرمندان و زبان هنر نمیروند؟
دقیقاً همین طور است. سازمان حفاظت محیط زیست باید در این زمینه خیلی برنامه، پیگیری و فعالیت داشته باشد. بخش عمدهای از بودجهها و ظرفیتهای تبلیغاتی کشور در دست شهرداریها و نهادهای دولتی است. منِ هنرمند به تنهایی قدرت و توانایی انجام این کار را ندارم، ولی اگر به من سفارشی در این زمینه ارائه شود حتماً قبول میکنم و با جان و دل آن کار را انجام میدهم.
هر چقدر فعالیت سازمان محیط زیست بیشتر باشد اتفاقهای بهتری میافتد. من شک ندارم که هنرمندان و مردم از این فعالیتها استقبال میکنند.
محیط زیست از حوزههایی است که المانهای تصویری زیبا و فراوانی دارد و کار در این حوزه واقعاً لذتبخش و پرفایده است. البته پیش از این هم هنرمندان خوبی داشتهایم که هم در هنرهای شهری و هم در هنرهای محیطی کارهای خوبی کردهاند که آقای دکتر نادعلیان از آن جمله هستند. همچنین خانم فرشته زمانی نقاشی دیواریهای خیلی خوبی درباره پلنگ ایرانی، آهوی ایرانی و... در شهرهای مختلف مثل مشهد کار کردند.
نقاشی دیواری از هنرهایی است که میتواند سهم زیادی در زیباسازی شهرها داشته باشد و همچنین بیانگر دغدغههای اجتماعی مردم باشد. از این منظر وضعیت توجه و استفاده از نقاشی دیواری را چطور ارزیابی میکنید؟
دیوارنگاری و نقاشی شهری در جلوه و نشاط شهری بسیار مؤثر است. ما در فرهنگمان رنگهای زیادی داشتهایم. اگر در نگارگریهای ایرانی و پوشش اقوام مختلف ایرانی دقت کنید، میبینید فرهنگ و تاریخ هنر ما سرشار از رنگ، نقش و موتیف بوده است. ولی متأسفانه هر چقدر که به دنیای مدرن نزدیک شدیم شهرهای ما بیشتر با رنگ بتن، سیمان و سنگ پوشیده شد و شما امروز در سطح شهر فقط رنگهای قهوهای و خاکستری را میبینید. این رنگهای سیاه و کدر تنها محدود به ساختمانهای ما نیستند، بلکه آنها را در پوشش مردم هم میبینید. رنگهای روشن، متنوع و شاد خیلی کم به چشم میآید و کمتر کسی را با لباسهای رنگی میبینید. متأسفانه شهرداریها هم فقط در ایام عید نوروز به فکر رنگآمیزی شهری میافتند و در دیگر روزهای سال کاری به فضای رنگی شهر ندارند.
با این حال فراخوانهای بهاری که در بعضی شهرها انجام میشود در تغییر حال و هوای شهر مؤثر است و جلوه و زیبایی به شهر میبخشد. هم شهر زیبا میشود، هم مردم لذت میبرند، هم به سلامت روحی و روانی مردم کمک میکند. نقاشی دیواری هم میتواند در روحیه و نشاط و شادابی مردم اثر زیادی داشته باشد. این هنر از این جهت که هنر شهری است و گالریمحور نیست، برای عامه مردم و تمام جامعه خلق میشود تا وقتی در خیابان راه میروند بتوانند یک اثر هنری ببینند، به آنها حس و حال خوبی دست بدهد و احساس شعف و شادمانی کنند. امروزه از نظر روانشناختی مشخص شده است که وقتی رنگ وارد شهر میشود تأثیر بسیار خوب و مثبتی بر روحیه مردم میگذارد. تحقیقات و آمارهای مختلف به ما نشان میدهد وقتی فضای شهر رنگی است، مردم شادتر هستند، روحیه بهتری دارند، بیشتر میخندند و حتی تخلفات و مشاجرهها و دعواهای خیابانی هم کمتر است. بنابراین هر چقدر توجه مدیران به هنرهای شهری به خصوص نقاشی دیواری و نگارههای شهری بیشتر شود، شهرهای سالمتر، زیباتر و بهتری خواهیم داشت. این هنرها هم حاوی پیام برای مردم و جامعه هستند و در واقع هنرهای خنثی نیستند و هم میتوانند فضای شهر را دگرگون و زیبا کنند. نقاشی دیواری مصداق «با یک تیر دو نشان را زدن» است. امیدوارم مدیران شهری به ضرورت استفاده از این هنر پی ببرند.
نظر شما