تحولات لبنان و فلسطین

وقتی کلید خاموش و روشن میکروفن خبرنگاران در نشست‌های مجازی که ماحصل شرایط کرونایی است در دست سخنگویان و مدیران روابط عمومی‌هاست که هر زمان بخواهند به خبرنگار اجازه حرف زدن می‌دهند و هرگاه بخواهند صدایش را خاموش می‌کنند، سخنگویی دیگر یک دیالوگ و تعامل دو طرف نیست، بلکه بدل به یک مونولوگ تریبونی یک سویه خواهد شد.


اتفاق دیروز در نشست خبری برخط علی ربیعی در پی سؤال یک خبرنگار نشان دهنده تنزل سطح سخنگویی در روزهای پایانی دولت دوازدهم زیر فشار انتقادها و نارضایتی های روز افزون از ناکارآمدی آنهم رو به فزونی دولتمردان رو به انقضا است.

ماجرا از آنجا آغاز شد که علی ربیعی از سوال خبرنگار روزنامه قدس و پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین درباره توئیت یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برآشفت و آن نماینده مجلس را نادان و خبرنگار ما را ناآگاه خطاب کرد و برای برای روزنامه قدس ابراز تأسف کرد که به این موضوع پرداخته است.

داستان اما چه بود؟! چند روز پیش محمود احمدی بیغش نماینده مردم شازند و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در ئوئیتی نوشت" کاغذ خردکن‌های نهاد ریاست جمهوری سه شیفت فعالند. از اسناد تجاری ارزهای ۴۲۰۰ تومانی سفارشی معاونت اقتصادی گرفته تا نتایج مذاکرات مفتضحاته با طالبان...."

خبرنگار قدس در نشست خبری روز سه شنبه علی ربیعی سخنگوی دولت با اشاره به این توئیت از علی ربیعی پرسید" فارغ از اغراقی که در کلام این نماینده مجلس وجود دارد، چه پاسخی به این ادعا دارد؟ و آیا معاونت اقتصادی ریاست جمهوری ارزی برای افرادی خاص یا شرکتهایی مشخص سفارش داده است؟ در نهایت چه میزان از ارزهای ۴۲۰۰ تومانی تخصیص داده شده در دولت دوازدهم توسط افراد یا شرکتهایی که آنرا دریافت کردند، برنگشت؟

سخنگوی دولت اما بجای پاسخگویی به شدت از این سؤال برآشفت و با ادبیاتی نامناسب خبرنگار و رسانه او را مورد شماتت قرار داد.

علی ربیعی اگرچه گفت که قصد پاسخ به اظهارات افراد را ندارد اما همزمان نماینده مردم شازند را از جمله افرادی خطاب کرد که نه می‌خوانند و نه می‌دانند اما دچار پرگویی هستند و انها را آفت کشور خطاب کرد.

او سپس با ابراز تأسف برای روزنامه قدس به عنوان یک رسانه قدیمی که به تعبیر او کارشناسان و دبیران حرفه‌ای وخبره‌ای دارد، گفت: این انتظار می‌رود که با پختگی بیشتری سوال کنند. مگر معاونت اقتصادی دولت جای تخصیص ارز است؟

وی افزود: یک کسی چیزی می‌گوید، از یک رسانه معتبر انتظار می‌رود درباره اظهارات سنجشی بکند. معلوم است طراح این سوال فاقد هرگونه دانش در مورد چگونگی تخصیص ارز و فرآیند های آن است. بعد هم تازه نامه‌های آن قرار است خرد شود و از بین برود؟!

در باره این اتفاق، سؤال خبرنگار قدس و واکنش سخنگوی محترم دولت بیان چند نکته لازم است.

نخست آنکه سخنگوی دولت اظهار داشت که بنای پاسخ به ادعاهای افراد را ندارد. گویی اینکه ادعای مذکور از سوی یک فرد عادی و یک شهروند ساده یا توسط شخص خبرنگار مطرح شده و اعتبار و ارزش پاسخگویی و اعتنا ندارد. حال آنکه موضوع یاد شده از سوی یک مقام رسمی یعنی از سوی یک نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس عنوان شده که عضو پارلمان است. نهادی که به تعبیر امام(ره) در راس امور قرار دارد و همین نماینده می‌تواند اعضای کابیننه دولت(وزرا) را حتی شخصاً با طرح سؤال به مجلس فرابخواند.

اینکه سخنگوی محترم نماینده ملت را فردی خطاب کند که نه می‌خواند و نه می‌داند و در واقع او را نادان معرفی کند یک توهین آشکار و بدور از شأن و جایگاه سخنگویی دولت جمهوری اسلامی ایران است.

و اما نکته دوم اینکه وقتی کلید خاموش و روشن میکروفن خبرنگاران در نشست‌های مجازی که ماحصل شرایط کرونایی است در دست سخنگویان و مدیران روابط عمومی‌ها است که هر زمان بخواهند به خبرنگار اجازه حرف زدن می‌دهند و هز گاه بخواهند صدایش را خاموش می‌کنند، سخنگویی دیگر یک دیالوگ و تعامل دو طرف نیست، بلکه بدل به یک مونولوگ و سخنرانی و تریبونی یک سویه خواهد شد.

در نشست خبری دیروز آقای ربیعی نه فقط میکروفن خبرنگار قدس از سوی برگزار کنندگان نشست خبری بسته بود و سؤال او به صورت فایل صوتی ضبط شده به درخواست مجموعه سخنگوی دولت دریافت و پخش شد، که امکان توضیح و دفاع هم به خبرنگار قدس داده نشد تا به دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهور یادآور شود که در سخنان نماینده مذکور به صراحت گفته شده ارزهای سفارشی معاونت اقتصادی دولت، نه تخصیص یافته توسط این معاونت و ایشان اساساً سوال را غلط برداشت کرده‌اند.

طبعا خبرنگار روزنامه قدس و دبیران این رسانه کاملاً از روند و مسیر تخصیص ارز در ساختار یاد شده اطلاع دارند و این سخنگوی محترم دولت بود که نکته سوال مذکور را متوجه نشد یا نخواست که متوجه شود تا از پاسخ به اصل سوال درباره سرمایه‌هایی که بدین شیوه از دست رفت پاسخگو باشد.

نکته اخر اینکه به نظر می‌رسد در روزهای پایانی دولت هم فشارها بر آقای ربیعی و دیگر دولتمردان از سوی افکار عمومی و رسانه‌ها و منتقدان و کارشناسان افزایش یافته و هم آستانه تحمل ایشان پایین آمده و زودرنج و عصبی شده‌اند و چنین واکنش‌های احساسی نشان می‌دهد.

شاید بد نباشد به این موضوع اشاره کنیم که موقعیت‌ها و پست‌ها می‌روند و خاطرات و رفتارها باقی می‌مانند. جامعه رسانه‌ای که آقای دکتر ربیعی خود را ازآن می‌داند، البته مدیرانش، می‌مانند و دولتمردان تغییر می‌کنند. مهم کارنامه خلاقی است که از هر دو گروه بجا می‌ماند.چه نیکوست لحن و رفتار ما در روزهای اخر مسئولیت متفاوت از ایام گذشته نباشد.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.