کمتر از یک ماه دیگر هم عمر دولت دوازدهم به پایان میرسد و دولت سیزدهم فعالیتش را آغاز میکند؛ موضوعی که میتواند سطح کارکرد دانشگاهها و مراکز آموزش عالی را کم و زیاد کند. از این رو شناخت و تحلیل نیازها و مشکلات این حوزه و اولویتهای کاری وزارت علوم برای رفع آنها گامی بلند برای توسعه علمی کشور در آینده است.
طرح آمایش اجرا شود
دکتر مجتبی شریعتی نیاسر، معاون پیشین آموزش وزارت عتف در خصوص نیازهای بر زمین مانده نظام آموزش عالی کشور به قدس میگوید: تحقق اهداف طرح «آمایش آموزش عالی کشور» مصوب سال ۱۳۹۴ مهمترین کاری است که وزارت علوم باید روی آن متمرکز شود. اگر این طرح
۱۰ مادهای و موضوعات مختلف آن اجرایی شود قطعاً وضعیت آموزش عالی کشور بهتر میشود.
وی از ساماندهی مراکز آموزش عالی به عنوان یکی از سه ماده مهم این طرح نام میبرد و میافزاید: در مقطعی بیش از ۲هزار و ۸۰۰ دانشگاه و مرکز آموزش عالی داشتیم که با اجرای طرح آمایش تعداد آنها به حدود ۲هزار و ۱۰۰ مرکز رسیده؛ به نظر میرسد هنوز جا دارد بسیاری از آنها در هم ادغام یا تلفیق شوند.
وی مأموریتگرایی را یکی دیگر از محورهای اساسی طرح آمایش آموزش عالی میخواند و میگوید: برای هر یک از زیرنظامهای مختلفی که در آموزش عالی مطرح است مأموریتی تعریف شده که اگر ذیل مأموریت خود عمل نکنند عملاً بخشی از آموزش عالی را دچار هرز رفت سرمایه میکنند. بنابراین دانشگاهی که مثلاً مأموریتش برای آموزش مجازی یا فنی و مهندسی یا رشتههای علوم انسانی و... تعریف شده باید حول محور مأموریت خود فعالیت کند. اما یکی از ضعفهای دستگاه آموزش عالی از گذشته تاکنون این است که بسیاری از مراکز دانشگاهی به دلیل نبود نظارت آموزش عالی، از ریل مأموریت اصلی خود خارج شدهاند، این موضوع سبب شده نتوانند از همه ظرفیتهای خود استفاده کنند و موجب هرزرفت سرمایهها شدهاند که این موضوع به ضرر توسعه نظام آموزش عالی است.
مانعی به نام تمرکزگرایی
شریعتی نیاسر سپس از منطقهبندی بهعنوان محور دیگر طرح آمایش یاد میکند و میگوید: یکی از گلوگیرهای ما در نظام آموزش عالی تمرکزگرایی است. این درحالی است که وزارت علوم دیگر نمیتواند به صورت متمرکز در همه محورها خود راساً مسائل را به دانشگاههایی که دهها سال قدمت دارند دیکته کند. از سوی دیگر نمیتوانیم مراکز آموزشی کوچکتر را به حال خود رها کنیم یعنی این دانشگاهها باید مورد حمایت قرار بگیرند. برای این منظور یکی از راهکارها این است آنها را ذیل دانشگاههای بزرگ و مادر هر استان بیاوریم تا نقشآفرینی کنند. در واقع ناگزیریم از دانشگاههایی که از قدمت و جایگاه بالاتری برخوردار هستند بهعنوان دستگاه مادر استفاده کنیم تا دانشگاههای کوچکتر را به لحاظ مدیریتی حمایت و تقویت کنند. در این صورت عملاً تمرکززدایی از نظام آموزش عالی اتفاق میافتد.
چرا کنکور؟
معاون پیشین آموزشی وزارت علوم سپس به موضوع کنکور اشاره میکند و میافزاید: کنکور فصل مشترک آموزش عمومی با آموزش عالی است، اما دستگاه آموزش عالی به دلیل ضعفهایی که در حوزه مدیریتی و اجرا دارد هنوز نتوانسته کنکور را برای ورود دانشآموزان به دانشگاهها حذف کند.
این درحالی است که قانون در این زمینه پیشبینیهای لازم را کرده است به طوری که طبق مصوبه مجلس که به قانون تبدیل شده پذیرش دانشجو در بیش از ۸۰ درصد رشتهها باید بدون کنکور باشد. البته در حال حاضر دانشآموزان میتوانند بدون کنکور در ۸۵ تا ۹۰ درصد رشتهها در دانشگاهها پذیرش شوند اما مشکل اینجاست این امکان برای همه فراهم شده تا همزمان در کنکور هم شرکت کنند. این حرکت به این معنی است که استرس و اضطراب در خانوادهها و امیدهای کاذب در نوجوانان و جوانان برای پذیرش در رشتههای پرمتقاضی همچنان باقی میماند و مافیای کنکور و گردش مالی چند هزار میلیارد تومانی
آن هم تداوم دارد. وقتی قانون داریم و نظام قانونگذاری و مدیریتی کشور هم از حذف کنکور حمایت میکند وزارت علوم باید آن را اجرایی کند.
وی ادامه میدهد: باید به این سمت برویم که افراد امکان نامنویسی و ورود به کنکور را در بسیاری از رشتهها به صورت قانونمند نداشته باشند تا فشار جمعیت کنکوری کاهش پیدا کند و مافیای کنکور حذف شود. اما دوستان ما در سازمان سنجش این نگاه را به صورت جدی دنبال نمیکنند.
اثبات توانمندیهایمان
شریعتی نیاسر در خاتمه اعتباربخشی به نظام آموزش عالی در عرصه بینالمللی را موضوعی ضروری میخواند و میگوید: رهبر معظم انقلاب سالها پیش، از اقتصاد مقاومتی گفتند که در قالب آن ۱۵ طرح مطرح شد، از این تعداد پنج طرح به آموزش عالی مربوط میشود که طرحهای آمایش آموزش عالی و ارتقای پنج دانشگاه و پنج پژوهشگاه برتر کشور به تراز بینالمللی از آن جمله است. برای این منظور باید بتوانیم در زمین رقابتی دنیا خود را نشان بدهیم. ما نمیتوانیم در لاک خود بمانیم و توانمندیمان را نشان بدهیم. باید به بهترین دانشگاههای دنیا ثابت کنیم در عرصه علمی توانمند هستیم و اثبات این توانمندی هم در عرصه رقابت معنی و مفهوم پیدا میکند. بنابراین دستگاههای امنیتی، دیپلماسی و آموزش عالی کشور باید یک پیوند سهگانه و مستحکمی را شکل بدهند تا ضمن حفظ استقلال و شاخصهای امنیتی و جایگاه و اعتبار علمی کشور، میدان برای ورود جامعه علمی و فرهیختگان کشور در عرصههای بینالمللی باز شود.
نظر شما