او در سال ۴۵۰ هجری قمری در شهر طابران توس (خراسان) متولد شد. در ۲۰ سالگی به نیشابور رفت و در محضر امامالحرمین جوینی علاوه بر فقه در علم اختلاف مذاهب، جدل، منطق و فلسفه هم دانش اندوخت تا آنجا که از همه همقطاران خود پیش افتاد و به خاطر مطالعه و زحمات فراوان، در زمان اندکی در زمره بزرگان و علما قرار گرفت.
غزالی پس از وفات استادش، بهقصد دیدار خواجه نظامالملک طوسی، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی از نیشابور خارج شد و به لشکرگاه نظامالملک رفت و مورد اکرام او که همشهریاش نیز بود، قرار گرفت. وی سپس در سال ۴۸۳ هجری قمری به تدریس در نظامیه بغداد و توجه به امور آن، مأمور شد. یک سال بعد به درجه استادی نائل آمد و سخت مورد توجه و اقبال دانشپژوهان بود و حلقه درسش هرروز گستردهتر و فتواهای شرعی او مشهورتر شد.
او در سال ۴۸۸ هـ.ق به زهد و عرفان روی آورد و آنچه در بغداد داشت را رها کرده و به حج رفت و سپس راهی شام شد و ازآنجا به مصر رفت. در تمام این مدت به سیر عرفان و پیرایش درون و شهود عرفانی روی آورد که محصول این دوره تلاش را در کتابی بزرگ به نام «احیاء علوم الدین» گرد آورده است.
غزالی سپس با اصرار و الزام یکی از وزرای دربار، به نیشابور رفت و به تدریس مشغول شد اما یک سال بیشتر دوام نیاورد و به وطن خود، توس برگشت و در سال ۵۰۵ هـ.ق در همان جا از دنیا رفت.
او آثار زیادی از خود بهجای گذاشته است که از جمله میتوان به نصیحه الملوک، فارسنامه، کیمیای سعادت و احیاء علومالدین اشاره کرد.
نظر شما