او یکی از بزرگترین علمای تاریخ تشیع و از برجستهترین مفسران قرآن محسوب میشود که نامش برای زائران حرم مطهر امامرضا(ع) بسیار آشناست. طبرسی یکی از علمای شناختهشده مدفون در حرم رضوی و اطراف آن است. مزار او در ابتدای خیابانی به نام خودش و در حاشیه غربی آن قرار دارد و امروزه محل مراجعه ارادتمندان است. با وجود آنکه مزار طبرسی در کنار حرم مطهر رضوی، شهرت بسیار بالایی دارد، اما اطلاعات مردم عادی درباره او چندان زیاد نیست. درست آن است که بگوییم، اصولاً افرادی که درباره طبرسی اطلاعاتی دارند، بسیار اندک هستند.
زمان و مکان ولادت
سال و مکان ولادت شیخ طبرسی دقیقاً معلوم نیست، اما گمان میرود سال ۴۶۸ یا ۴۶۹قمری متولد شده باشد. درباره اصلیت شیخ طبرسی و اینکه «طبرس» کجا بوده نیز، اختلافاتی وجود دارد. علیبن زیدبیهقی در کتاب «تاریخ بیهق» مینویسد:«طبرس منزلی است میان قاشان (کاشان) و اصفهان و اصل ایشان از آن بقعت بوده است و ایشان در مشهد سنابادطوس متوطن بودهاند و مرقد او آنجاست به قرب (در نزدیکی) مسجد قتلگاه». با این حال، بزرگان دیگری مانند علامه محسن امین در «اعیانالشیعه»، «طبرس» را به معنای «طبرستان» گرفتهاند و طبرسی را اصالتاً مازندرانی میدانند، اما مروری بر متون جغرافیایی قدیم نشان میدهد «طبرس» را باید با مکان شهر «تفرش» فعلی در استان مرکزی یکی گرفت و با توجه به همین اصل، تلفظ دقیق این واژه «طَبْرَس» خواهد بود و باید نام این عالم بزرگ را به صورت «طَبْرَسی» تلفظ کنیم. قدر مسلم آن است که شیخ طبرسی سالهای درازی را در مشهد زیسته و نزدیک به ۵۰ سال از برکات مجاوربودن در حریم رضوی بهره برده است. حتی برخی معتقدند زادگاه او مشهد است و اجدادش از جاهای دیگر به این شهر مقدس کوچ کردهاند.
عالم ذوالفنون
طبرسی در خاندانی عالمپرور به دنیا آمد و تا جایی که میدانیم اجداد و فرزندان او از بزرگان علمایشیعه اثنیعشری بودهاند. براساس آنچه شهرت دارد، وی در مشهد تحصیلات خود را آغاز کرد و این نشان میدهد در مشهد قرن پنجمهجری و دوره سلجوقی، شهر آن چنان وسعت یافتهبود که در اطراف حرم رضوی و شاید داخل روضهمنوره، جلسات درس برگزار میشد و طلاب در آن اجتماع میکردند. گزارش علیبن زیدبیهقی نشان میدهد شیخ طبرسی تنها به فراگیری علوم دینی اکتفا نکرد بلکه بر ریاضیات، نجوم و برخی دیگر از دانشهای زمان خود نیز تسلط یافت. از برجستهترین استادان وی در این دوره، ابوعلی طوسی فرزند شیخ طوسی، محدث و فقیه نامدار عالم تشیع بود. چنین به نظر میرسد که شیخ پس از فراگیری علوم زمان خود به تدریس و تألیف مشغول شد. ظاهراً توجه او به عرصه تفسیر بیش از دیگر عرصهها بوده است. همین توجه سبب شد کتاب ارجمند «مجمعالبیان» به رشته تحریر درآید؛ اثری تفسیری و بسیار تأثیرگذار در نسلهای بعدی که همچنان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم در این عرصه، مورد مراجعه اهل فن و علاقهمندان است.
هجرت به سبزوار
گفتیم دوران زندگی شیخ طبرسی مصادف با عهد حکومت سلجوقیان بر ایران بود. اگر سال ولادت شیخ را ۴۶۸ق فرض کنیم؛ وی با ملکشاه، محمود یکم، برکیارق، محمد و سنجر، اُمرای سلجوقی، همزمان بوده است. شیخ طبرسی دورانی پر از التهاب را در تاریخ ایران به چشم دیده است؛ دورانی که در آن، اختلافات درونی میان اُمرای سلجوقی از یکسو و هجوم اقوام مهاجم «اُغُز» از شرق به خراسان از سوی دیگر، منطقه توس و اطراف آن را به شدت ناامن کرد و ویرانیهای بسیاری را به وجود آورد. نیشابور یکی از کانونهای درگیری در این منطقه بود که دائماً میان طرفین جنگ دست به دست میشد. بیتردید در این شرایط فعالیتهای علمی و توسعه فضای آموزشی در مشهد، امکان چندانی نداشت. به همین دلیل شیخ طبرسی در سال ۵۲۳ق به دعوت سادات آلزباره در بیهق یا سبزوار کنونی راهی این شهر شد و حدود ۲۰ سال پایانی عمر خود را در آن گذراند. براساس گزارش بیهقی، شیخ طبرسی با سادات آلزباره پیوند خویشاوندی داشت.هجرت تاریخی شیخ طبرسی به بیهق سبب رونق فعالیتهای علمی در این شهر شد. تولیت مدرسه «دروازه عراق» را به او سپردند و طولی نکشید که خیل بزرگ طالبان علم به بیهق سرازیر شد. احتمالاً در همین مدرسه بود که شاگردانی مانند محمدبنعلیبن شهرآشوب ساروی و قطبالدین راوندی را تربیت کرد که بعدها از بزرگان علومدینی شیعه و جهان اسلام شدند.
روایتهای متفاوتی از درگذشت شیخ طبرسی
درباره درگذشت شیخ طبرسی، روایتهای مختلفی در دست داریم. بیهقی مینویسد:«در قصبه سبزوار، در شب عید اضحی(قربان)، شب دهم ذیالحجه سال ۵۴۸ق درگذشت». البته برخی از نویسندگان مانند عبدالله بن عیسیبیکافندی درباره شهادت وی سخن به میان آوردهاند و برخی این شهادت را به وسیله مسمومکردن وی دانستهاند:«شیخ امام اجل سعید شهید است و او بنابر این قول در ردیف شهداست»؛ این نکتهای است که مرحوم سیدمحمدباقر خوانساری در کتاب«روضاتالجنات» نیز به آن اشاره میکند. با این حال برای این مسئله، هیچ دلیل تاریخی در اختیار نداریم و به هیچ عنوان مسلّم نیست که آیا شیخ طبرسی مسموم شده و به شهادت رسیده یا به وضع طبیعی درگذشته است. محمدعلی راوندی از حملات بیوقفه اُغُزها به مناطق مختلف خراسان و شکست و اسارت سلطانسنجرسلجوقی و در پی آن، هجمه غارتگرانه مهاجمان به تمام شهرهای آباد خراسان و به احتمال زیاد، بیهق سخن گفته است. برخی از مورخان معتقدند این امکان وجود دارد که شیخ طبرسی در یکی از این حملات به دست مهاجمان شهید شده باشد؛ اما باز هم برای اثبات این موضوع، دلیل قطعی نداریم. پیکر مطهر شیخ طبرسی را پس از رحلت به مشهد آوردند و در قبرستان قتلگاه در شمال حرم رضوی که یک بار در صفحه نخست رواق، تاریخ آن را با هم بررسی کردیم، به خاک سپردند. امروزه روی مزار او در ورودی حرم از سمت خیابان طبرسی، بنایی زیبا ساخته شده است.
نظر شما