به گزارش قدس آنلاین، امیر علی از خواب بیدار میشود و با موهایی ژولیده جلوی در آشپزخانه ایستاده!
ساعت ۷ صبح است و نان صبحانه اش را از فریزر بیرون می آورم و داخل مایکروفر میگذارم.
همزمان ماشین لباسشویی را روشن می کنم و لباسهای چرک را داخلش می اندازم.
نق زدن های امیرعلی امانم را می برد، بغلش می کنم و همزمان خانه را جارو می کشم
کولر اما روشن است و اصلاً گرمای هوا حس نمیشود، تلویزیون رو روشن میکنم و مثل همیشه شبکه خبر را میزنم.
در یک لحظه ...
همه چیز متوقف میشود!
برق قطع میشود و من مستاصل و درمانده می مانم که باید چه کنم؟
قطع برق؛ بحرانی که پیش بینی شد، اما مدیریت نشد!
کمکم بهانه گیری های امیرعلی پسرم بیشتر میشود و من تازه می فهمم دمای ۴۷ درجه یعنی چه؟
ما طبقه پنجم زندگی می کنیم آب کم فشار است و همیشه باید پمپ آب روشن باشد
یعنی حالا که برق نیست :
نه آب داریم
نه هوای خنک
و حتی زمان را هم از دست داده ایم.
یاد ۷ ماه پیش می افتم، یاد همان مستندی که با زحمت فراوان ضبطش کردم و کسی آن را باور نکرد... د.
در آن گفته شده بود به وفور با خاموشی های برق روبرو خواهیم شد!
آن را از لابلای فیلم های داخل گوشی پیدا می کنم و ۷ دقیقه را یک بار دیگر مرور می کنم :
چوب لای چرخ سرمایه گذار
اولین موضوعی که می توان به آن تاکید کرد اینست که صنعت، کشاورزی و مصارف خانگی، سه ضلع مثلثی است که به روشنایی برق گره خورده است.
روشن بودن همیشگی برق در کشور ما، نیازمند توسعه نیروگاهیست، نیروگاه هایی که تاکنون ۶۰ درصد شان به دست بخش خصوصی روشن مانده اند.
قطع برق؛ بحرانی که پیش بینی شد، اما مدیریت نشد!
اما حالا چند صباحی است که صنعتگران بخش خصوصی یا برای سرمایهگذاری در این صنعت جلو نمی آیند و یا اگر آمدند چوب لای چرخ شان گذاشتند.
آنها می گویند :
۱- قیمت فروش برق برایشان به صرفه نیست.
۲-در پرداخت مطالباتشان تاخیر چشمگیری وجود دارد.
۳-در نهایت سرمایهگذاری بخش خصوصی در این صنعت استراتژیک را به صرفه نمی دانند.
یک صنعتگر بخشخصوصی در تربت حیدریه خراسان رضوی می گوید: از سال ۹۸ تاکنون بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان در نیروگاه ۵۰۰ مگاواتی خود هزینه کرده است.
حکاک می افزاید : مدت مدیدی است که هیچ ارزی از بانک مرکزی دریافت نکرده است.
مدیرعامل نیروگاه راشد تربت حیدریه می گوید: این پروژه ۱۷ درصد پیشروی داشته است و برای ادامه راه باید از صندوق توسعه ملی تسهیلاتی دریافت میکردیم که صندوق توسعه ملی هم به تعهداتش عمل نکرده است.
حکاک تاکید می کند: اگر با همین روند پیش برویم شاید در یک ماه آینده پروژه کاملا تعطیل شود.
اما آیا این که نیروگاه های بخش خصوصی در دیگر نقاط کشور نیز با همین مشکل رو به رو هستند یا نه!؟ معمایی بود که باید به جوابش می رسیدم...
وعده هایی که عملی نشد
با مدیران عامل سه نیروگاه در نقاط مختلف کشور تماس تلفنی گرفتم.
مجیدی مدیرعامل نیروگاه خرم آباد می گوید: ابتدا وام من را بهصورت دلاری تصویب کردند اما تسهیلاتی که در اختیارم قرار دادند به صورت یورو بود، حالا تفاوت نرخ دلار و ارز هر چقدر تغییر کند تبعاتش به من سرمایه گذار تحمیل میشود.
صدرآبادی مدیرعامل نیروگاه ارومیه هم میگوید : ما برای واحد اول نیروگاه، حدود چهار هزار میلیارد تومان باید به صندوق توسعه ملی برگردانیم در حالیکه از نظر ریالی فقط ۳۰۰ میلیارد تومان تسهیلات دریافت کرده ایم.
منایی مدیرعامل نیروگاه اصفهان نیز می گوید: صندوق توسعه ملی به بانکهای عامل دستور داده است دیگر هیچ تسهیلاتی به نیروگاهها اختصاص داده نشود و ما اگر بخواهیم نیروگاه هایی احداث کنیم و یا توسعه بدهیم عملا دیگر ممکن نیست.
ومدیر عامل بزرگترین نیروگاه کشور و دومین در خاورمیانه راوی بخش دیگری از این قصه شده بود.
نیروگاه دماوند...
قطع برق؛ بحرانی که پیش بینی شد، اما مدیریت نشد!
به تهران سفر میکنم و از نزدیک با مدیرعامل نیروگاه دماوند به صحبت می نشینم؛ کبیری میگوید: محصولش را ارزان می خرند و گران میفروشند.
او می افزاید: شرایط به گونهای شده است که به سختی سرپاییم و با چنگ و دندان نیروگاه را نگه داشته ایم.
او ادامه می دهد: نیروگاههای تولیدی کشور متاسفانه تا به حال نتوانسته اند محصولی را که با رنج و مشقت تولید میکنند به شبکه بفروشند، چرا که خرید برق، منصفانه نیست.
پیش بینی خاموشی های بسیار
به سراغ مدیرعامل شرکتهای سرمایهگذاری نیرو هم می روم و از او می پرسم: اگر با همین روند پیش برویم سرانجام صنعت برق چه خواهد شد!؟ که می گوید: قطعاً همه کسانی که بالقوه میتوانستند در این حوزه سرمایهگذاری کنند پا پس میکشند و آنهایی که وارد شدهاند به ورطه ورشکستگی خواهند رسید.
حسین پناه می افزاید : ما به زودی و به وفور با خاموشی های برق روبرو خواهیم شد.
به این جمله مدیرعامل شرکتهای سرمایهگذاری نیرو که می رسم، برق از سرم می پرد؛ آیا اکنون زمانی است که حسین پناه آن را پیش بینی کرده بود. خاموشی های بسیار!
دوباره به گزارش هفت ماه پیش برمی گردم؛ آیا سندیکا یا اتحادیه نیروگاههای برق در جریان اصل ماجرا هستند!؟ و از فاجعه خاموشی در ماههای آینده خبر دارند؟
رئیس هیئت مدیره سندیکای برق می گوید: با همه مراجع مربوطه مکاتبه کردیم و هشدار دادیم اما تا کنون به هیچ نتیجه ای نرسیده ایم.
برق، سرگردانِ قوانین
به نامه های محرمانه و غیرمحرمانه دست پیدا کردم که نشان از آن دارد ارگانهای مربوطه کاملا در جریانند که چه بر سرصنعت برق آمده است؛ مثلاً در نامه ای محسن طرزطلب که خریدار اصلی محصولات نیروگاههای کشور است، فوری از دولت درخواست دریافت اعتبار میکند.
به دفترش سری میزنم تا او را از نزدیک ببینم؛ رئیس برق حرارتی کشور میگوید : ما نتوانستیم مطالبات مان را پرداخت کنیم به این دلیل که دولت مطالباتش را به ما پرداخت نکرده است.
طرز طلب می گوید: ما بیش از ۳۵ هزار میلیارد تومان از دولت طلب داریم.
گرچه هماهنگی برای مصاحبه با رئیس صندوق توسعه ملی بسیار دشوار بود اما پس از چندین روز پیگیری به سراغ او هم رفتم؛ او قوانین حاکم بر خود را بهانه می کند و می گوید: بر اساس تبصره ۲ از جزء ۶ بند ج اساسنامه...
مصارف ما ارزیست.
نامه ای که به بانکهای عامل زده است را با خود همراه دارم، نشان می دهم و می پرسم: بر اساس این نامه شما به بانکهای عامل دستور داده اید که دیگر تسهیلاتی را در اختیار نیروگاه های بخش خصوصی قرار ندهند آیا این صحت دارد؟
می گوید: این مشکل ما نیست و مجموعه نظام باید در پی چاره باشد.
او توپ را در میدان دولت، بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه میاندازد و میگوید: آنها باید یا ارز مورد نیاز نیروگاهها را تامین کنند و یا راه جدیدی بر سر راهشان قرار دهند.
با این شرایط تنها روزنه امید این بخش گزارش است؛ رضا اردکانیان وزیر نیرو میگوید : به زودی بخشی از این اقساط را پرداخت خواهیم کرد و جای هیچ نگرانی نیست.
اما در عملی شدن این وعده تنها زمان است که قضاوت خواهد کرد.
صنعتگران درپی گوش شنوا
سوال اینجاست که آیا بانک مرکزی و برنامه و بودجه که متولی اصلی هستند برای رفع این مشکل همکاری لازم را دارند!؟
برای رسیدن به این سوال به جلسات هفتگی هیئت دولت می روم، اما متاسفانه هیچ کدام از آنها پاسخی ندادند و تلاشم بی نتیجه ماند.
و در این بین گویا آنچه به جایی نرسیده فریاد صنعتگرانی است که استراتژیکترین محصول را تولید میکنند؛ محصولی که کشور همسایه در بیخ گوشمان آن را خریدار است.
یک فعال اقتصادی در افغانستان در تماسی واتساپی به من می گوید : تاجران این کشور بارها و بارها درخواست خرید برق از کشور ایران را داده اند، آنها خواسته اند که ایران برق را به کشور افغانستان صادر کند اما پیگیری آن ها تاکنون به نتیجهای نرسیده است.
و اما مجتبی صمیمی کارشناس حوزه صنعت و برق چند راه حل عملی دارد، او میگوید:
باید بخش خصوصی را به رسمیت بشناسیم و از ظرفیت ها و توانمندیهای این بخش در راه توسعه ملی کشور استفاده کنیم، مجوز صادرات را در بخش خصوصی مهیا کنیم و در نهایت باید برای مشکلاتی که بابت تسهیلات پرداختی از سوی صندوق توسعه ی ملی به وجود آمده، راه حلی مشابه حساب ذخیره ی ارزی بیابیم.
با همه مشکلاتی که بر سر راه تولید برق در کشور وجود دارد، اما تاکنون صنعتگران این حوزه نگذاشتند نه صنعت، نه کشاورزی و نه نیاز خانگی خاموش بمانند آنها هنوز هم امیدوارند، فقط نکند فردا دیر باشد!
اما اکنون که مستند ۷ دقیقه ی من تمام می شودبه این نتیجه می رسم که پیش بینی ها درست از آب درآمد و پس از ۷ ماه ...شد انچه که نباید می شد.
امیر علی دوباره خوابش برده
برق هنوز وصل نشده ...
زل می زنم به چشمان بسته ی کودکم
به او فکر می کنم
به آینده ی فرزندم
به آنچه که سهم فردای اوست ...
آیا بازهم قطع برق تکرار می شود!؟
منبع: صداوسیما
انتهای پیام/
نظر شما