۵ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۲۰
کد خبر: 762608

تقابل دو اندیشه در پس پرده سیاست عراق

حسین محمدی اصل/ کارشناس مسائل غرب آسیا

مسئله رهبری اجتماع عراق چیزی فراتر از سیاست محسوب می‌شود و به نقش امام قوم در سرنوشت تاریخی و تمدنی جامعه برمی‌گردد. جامعه عراق صرفاً شیعیان نیستند و اهل تسنن، کردها، فرقه‌های مذهبی و ترکمان‌ها نیز در این جامعه حاضرند اما اساس قدرت در اختیار اراده شیعیان این کشور است و این‌گروه نقشی اساسی در آینده دولت سازی عراق داشته و دارد. با این وجود اخلاق‌مداری و صداقت این تفکر، ترکمان‌ها، کردها و اهل تسنن را نیز با خود همراه کرده است. امروز دو جریان اصلی شیعه را در پس‌پرده سیاست عراق می‌توان رصد کرد.

نخستین جریان که رهبری آن با مرجعیت نجف است امروز با اندیشه آیت‌الله سیستانی شناخته می‌شود. رویکرد سیاسی او امروز نقش تعیین‌کننده در ایجاد اجماع عراقی – مانند تعیین نخست‌وزیر و فراهم آوردن مقدمات برگزاری انتخابات سالم- را برعهده داشته است. او همواره وحدت‌آفرین و آرامش‌بخش مردم است. رویکرد سیاسی سید سیستانی تعامل سازنده با دولت عراق و دیگر دولت‌ها برای اعتلای شرایط زندگی ملت عراق بوده و او هرگز اجازه سوءاستفاده سیاسی از مقام مرجعیت را نداده است. آیت‌الله سیستانی در حوزه سیاست خارجی هم به‌دنبال آن است تا موج هم‌گرایی دولت‌های اسلامی برای حل مشکلات عراق را تقویت کند و زمینه‌های واگرایی اسلامی مانند تفرقه‌افکنی و رادیکالیسم را کنار بگذارد. رویکرد او نسبت به اخراج آمریکا هم به‌گونه‌ای‌است که کار و تصمیم در این زمینه را به‌جامعه عراق سپرده تا مردم خودشان انتخاب کنند و تکلیف آمریکایی‌ها را روشن کنند. تفکر مرجعیت اعلای نجف اشرف یکی از اساسی‌ترین عوامل ثبات‌بخش به جامعه عراق به شمار می‌رود.

جریان معنوی آیت‌الله سیستانی در جامعه عراق تثبیت شده و شکل خود را در تعاملات قوی با جامعه حفظ کرده است. اعتمادسازی و رفتار واقع‌گرایانه و صادقانه او با جامعه عراق محبوبیتش را فراگیر کرده و همین مسئله است که پاپ فرانسیس را به کوچه‌پس‌کوچه‌های نجف می‌آورد و به‌دیدار زعیم شیعیان می‌برد.از طرف دیگر جریان دومی در عراق وجود دارد که متشکل از عربیت و تشیع است و در عین کنش‌گری میدانی همه گروه‌های اجتماعی را مشمول خود می‌داند و با آن‌ها همراهی می‌کند و در پی آن است که در جامعه خود را ناجی و عامل مبارزه با فساد معرفی کند. این گروه معتقد است اصالت عرب بودن معیار مهمی است و برای منافع ملی باید در حوزه تعاملات عربی بهتر و قوی‌تر عمل کرد. این جریان افرادی که اصالتاً عراقی نیستند را سزاوار برعهده‌گرفتن نقش‌های مهم نمی‌داند. این گروه خود را اصلاح‌طلب تلقی می‌کند اما هنوز سازوکار خاصی برای اصلاحات ارائه نداده است، اگرچه در مقام وحدت و ائتلاف موفقیت‌هایی داشته است. وحدت حکیم و مقتدی صدر بر سر روی کارآمدن افراد جریانی در پارلمان عراق و یا کنار زدن جریان‌های سیاسی دیگر را می‌توان ذیل همین جریان قلمداد کرد. البته حکیم در مورد نقش‌آفرینی سیاسی جریان حکمت به‌نوعی موضع محافظه‌کاری را در پیش گرفته است به‌همین دلیل از یک سو تعاملاتی  با صدری‌ها دارد و از طرف دیگر نسبت‌به مرجعیت نجف اطاعت‌پذیر است. این محافظه‌کاری علاوه بر بهره‌مندی از دو جریان شیعی، منافع اقتصادی هلدینگ اقتصادی حکیم را هم امنیت می‌بخشد.

نمودهای بیرونی رویکرد سیاست خارجی سید مقتدی صدر و مشاوران او تعامل و مذاکره با غرب به ویژه آمریکا و همگرایی با دولت‌های عربی است البته بین اخراج نظامی‌های آمریکا و مذاکره با آنها برای منافع عراق تمایز قائل می‌شوند. او در حوزه مدیریت عراق تأکید ویژه‌ای بر استقلال و عدالت اجتماعی دارد اگرچه هیچ مانیفست مکتوبی از تفکر او در دسترس نیست. در راستای همین رویکرد اخیراً جریان صدر برای جلب توجهات عمومی و کسب جایگاه اجتماعی نزد مردم معترض عراق دست‌به تحریم انتخابات زده است.

شاید یکی از دلایل شدت گرفتن تلاش چهره‌های جریان صدر برای توسعه بافت قدرتشان در دستگاه حاکمیت عراق، عقب‌بودن از آیت‌الله سیستانی در محبوبیت معنوی و راهبری جامعه است. ممکن است سیدمقتدی در بین جوانان سنگر گرفته و در مطعم ترکی محبوب باشد اما آیت‌الله سیستانی جایگاه کاریزماتیک پیدا کرده است و رقابت با این وجوه تمایزبخش کار را برای دیگران در رسیدن به‌رهبری معنوی جامعه عراق سخت می‌کند.

در جامعه عراق برخی معتقدند صدر به فکر روزی است که آیت‌الله سیستانی ۹۲ ساله نباشد. او خیال می‌کند با نبود ایشان به‌عنوان یک مرجع استثنائی می‌تواند در عرصه سیاسی‌دینی‌اجتماعی عراق مانور قدرت دهد و آینده‌ای مطابق با رؤیاهای خود بسازد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.