گفته میشود برخی دلالها برای انتقال ستارههای فوتبال و تسلط کامل بر نحوه تصمیمگیری آنها از طریق بستگان درجه یک آنها وارد عمل شدند و با طرح دوستی با نزدیکان آنها بهدنبال نفوذ در مسائل خانوادگی بودند تا بتوانند به این شکل از آنها سوءاستفاده و مقاصد مالی خود را محقق کنند.
نکته جالب دیگر اینکه جریان دلالی با بهرهگیری از برخی عناصر رسانهای خود اقدام به راهاندازی جنگ روانی و انتشار اخبار فیک و جعلی در رسانههای هواداری کردند تا به این ترتیب وانمود کنند بازیکن طرف قرارداد یک باشگاه لیگ برتری که در حال حاضر آزاد به حساب میآید با پیشنهادهای نجومی سرسامآوری روبهرو است.
کمک صنعتیها به دلالها
از سوی دیگر عملکرد ضعیف مدیران باشگاههای صنعتی نیز کمک قابلتوجهی به سیستم دلالی داشتهاست ،هرچند آنها تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا مستقیم از طریق دلالها بازیکن استخدام نکنند، اما نحوه پولپاشی آنها در حوزه نقلوانتقالات سبب شد جریان دلالی برای دستیابی به سودهای سرسامآور، بازیکنان سایر تیمها را وسوسه کنند تا به نوعی بهدنبال فسخ قرارداد باشند تا زیر یک قرارداد نجومی با یکی از باشگاههای صنعتی را امضا کنند. نمونه بارز این اتفاق را میتوان در عقد قراردادهای نجومی سه چهار روز اخیر بهراحتی مشاهده کرد. یکی از مدیران عامل باشگاههای لیگ برتری در گفتوگو با خبرنگار قدس میگوید : بازیکن متوسط من با رقم یک میلیارد حاضر به توافق با ما بود از طریق برخی افراد متوجه شدیم یک گروه دلالی که دارای روابط بسیار زیادی است این بازیکن را با رقمی بیش از ۸ میلیارد تومان به یکی از باشگاههای سرشناس لیگ برتری فروختهاست.
تذکر سازمان بازرسی چه شد؟
با مشاهده شرایط موجود و عدم حساسیت از سوی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ بهنظر میآید دستگاههای نظارتی باید با حساسیت بیشتری نسبتبه موضوع قراردادهای نامتعارف فوتبال و فعالیت های پشتپرده ورود مستقیم داشته باشند.
و نکته تأملبرانگیز این است که در جلسه مدیران عامل هشت باشگاه لیگ برتری با مسئولان سازمان بازرسی کل کشور بنا شد انضباط مالی شفافی بر نحوه فعالیت باشگاهها در فصل نقلوانتقالات حاکم باشد و باشگاهها از هرگونه ریختوپاش پرهیز کنند اما در اوج ناباوری وقتی اخبار رسانههای رسمی را مرور میکنیم درمییابیم برخی از مدیران حاضر در آن جلسه برای جذب ستارههای فعلی حاضر به پرداخت ارقامی نجومی بین ۹میلیارد تا ۱۸ میلیارد شدهاند که این مسئله میتواند زنگ خطر بزرگی برای فوتبال ایران باشد.
حال پرسش اینجاست آیا سکوت رئیس فدراسیون فوتبال در قبال این اتفاقات باوجود شعارهای تبلیغاتی وی پیشاز انتخابات فدراسیون فوتبال شکسته خواهد شد یا اینکه آقای عزیزی خادم همچنان ساکتترین فرد حوزه فوتبال خواهد بود تا جریان دلالی همچنان تاختوتاز و بودجه موجود در فوتبال را از حساب باشگاهها خارج کند؟!
نظر شما