تابستان امسال، بحران آب، روی خشن و بی رحم خود را تمام و کمال به ایران نشان داد به گونه ای که این بحران دیگر فقط جنبه زیست محیطی ندارد بلکه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و معیشتی مردم هم با آن گره خورده است.
تنش های شدید آبی در پی کاهش نزولات جوی و وقوع خشکسالی البته برای استان خوزستان، برجسته تر شد تا جایی که رهبر معظّم انقلاب در واکنش به اعتراضات مردم این استان ضمن گلایه از رعایت نشدن توصیه های بی شمار قبلی فرمودند: "اگر آن توصیه ها مورد توجه قرار می گرفت مسلماً این وضع ایجاد نمی شد که مردم وفادار خوزستان را با وجود این همه امکانات و استعدادهای طبیعی و کارخانجات در استان، ناراضی و ناراحت کند. مردم ناراحتی خود را بروز دادند اما هیچ گله ای از آنها نمی توان داشت چرا که مسئله آب آن هم در آن آب و هوای گرم خوزستان مسئله کوچکی نیست".
چرایی بحران و تنش آبی در ایران و به طور مشخص خوزستان را با اسماعیل کهرم مشاور رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست، بوم شناس و فعّال پیشکسوت محیط زیست به بحث گذاشتیم.
آقای دکتر! شما جزو پیشکسوتانی هستید که در تمام سالهای گذشته نسبت به وقوع بحران آب در کشور هشدار داده و عباراتی همچون "جنگ آب"، "ورشکستگی آبی" و... را در صحبتهایتان به صراحت عنوان کرده بودید. از نگاه شما دولت جدید در کوتاه مدت برای حل این بحران که تقریبا تمام جامعه ایران را به نوعی با خود درگیر کرده، چه می تواند بکند؟
اجازه بدهید از پایان سوال شما شروع کنم. اگر منظورتان این است که همین فردا و یا به این زودی بشود برای حل بحران آب کشور کاری کرد نه نمی شود و این بحران عظیم قطعا راه حل کوتاه مدت ندارد. سعدی علیه الرّحمه می فرماید: سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل/ بیرون نمی توان کرد الّا به روزگاران... من اینجا و در مورد بحران آبی کشور می گویم "زجری نشسته بر دل"... بحران آب به مثابه یک زجر است که طی سالهای سال شکل گرفته و یک شبه برطرف نمی شود چون در حوزه محیط زیست و آب کشور، زنجیره ای از عدم مدیریت و عدم استفاده از کارشناسان شکل گرفته که نتیجه اش شده همین وضعیت امروز. بر همین اساس ساده انگارانه است که با تغییر این مدیران بشود بحران را حل کرد.
انتقال بی پایه و اساس آب در کشور از منطقه ای به منطقه ای دیگر، حساسیّت زیادی ایجاد کرده است و جالب اینکه در نتیجه این انتقالها نه مناطق مبداء راضی هستند و نه مقصد. آیا این وضعیّت را بُرشی از همان جنگ آبی می دانید که پیش بینی کرده بودید؟
بله... این شرایط مدّتهاست رخ داده. می خواهند از بهشت آباد چهارمحال آب را به زاینده رود ببرند چون آب زاینده رود خشک شده! همچنین دوستان آب زاینده رود را برده اند کاشان اما کاشانی ها دلخور هستند و می گویند: اندازه اشک مورچه به ما آب داده اید منّت هم می گذارید؟! یا مثلا آب زاینده رود را برده اند یزد و برخی به تعریض می گویند: باقلوای یزد طعم پشمک اصفهان را گرفته! که این یعنی مردم در هر دو طرف بابت این انتقال آب ناراضی هستند و جنگ لفظی بین شان در گرفته است. مردم می گویند وقتی در ورزنه اصفهان آب به زراعت نمی رسد چرا در اصفهان فضای سبز را آبیاری می کنید؟!
آقای کهرم! با لحاظ و پذیرش وجود بحران شدید در منابع آب کشور، آیا اینکه بگوییم ایران به مرحله ورشکستگی آب رسیده کمی بدبینانه نیست؟
نه... اصلا بدبینانه نیست. وقتی من نوعی دخل و درآمدم مثلا ۱۹ میلیون تومان است و هزینه ام ۲۰ میلیون تومان، عملا ورشکسته هستم. امروز در حوزه آب ما به این نقطه رسیده ایم چون از سفره های آب زیرزمینی بیش از تامین بر می داریم به طوری که دانشمندان می گویند تراز آب زیرزمینی ایران منفی شده است و این وضعیت مدام در حال تشدید است. شما رسانه ای ها البته همیشه با لغات بازی می کنید اما مفهوم نهایی این بازیها این است که بگوییم سفره آبهای زیرزمینی کشور خالی است، رودخانه ها تهی شده و دشتها در حال فرونشست است. اینها تماما علائم ورشکستگی است و لا غیر.
امسال معیشت، کشاورزی، دامپروری و دیگر جنبه های زندگی مردم استان خوزستان به طور ویژه از بحران آبی کشور آسیب دید، این در حالی است که پیش از انقلاب تمام متخصّصان معتقد بودند این استان از نظر منابع آب و انرژی در جهان"استثنائی است". خوزستان چه ویژگیهایی داشت که چنین توصیفی از آن ارائه شده بود؟
شما به بحران آب استان خوزستان از منظر بسیار خوبی ورود و به نکته مهمّی اشاره کردید. بنده هم در تایید حرفهایتان می گویم آن زمان که کارشناسان ما در حوزه های عمران، کشاورزی و زمین شناسی به مراتب کارکشته تر بودند، از نزدیک خوزستان را دیده بودند و اعتقاد داشتند این استان در ابعاد جهانی، خاصّ و استثنایی است. دلیلشان هم این بود که خوزستان متصّل به دریاست، انرژی ارزان دارد و اگر یک متر زمین را بکَنی به نفت می رسی، همین طور معتقد بودند خوزستان خاک خوب و آب خوب دارد و مردمش نسبت به زمانه خود در مدیریت جلو هستند و در واقع مدیریت را به خوبی بلدند. همین استان اسثنایی امروز اما آب شرب ندارد! و این در حالی است که ۵ رودخانه کارون، کرخه، دز، جرّاحی و مارون را دارد که با ۳ رودخانه اش می شد برای ۸۵ میلیون ایرانی آب تامین کرد!
طبعا باید پرسید چرا استان خوزستان از آن وضعیت استثنایی ، به شرایط بغرنج امروز رسیده به نحوی که رهبر معظم انقلاب هم معتقد هستند، مردم این استان حق دارند اعتراض شان را به تنش آبی نشان دهند؟
ما در زبان شیرین فارسی ضرب المثلی زیبا داریم که می گوید" گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری". متاسفانه وقتی هورالعظیم با مجوّز شورای عالی امنیّت ملّی و به اذعان معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست دولت دوازدهم، به دلیل ارزان تر بودن، به نفع شرکت نفتی چینی خشک شده، نتیجه اش می شود بحران آب خوزستان و تبعاتش را مردم می کشند. بخش اعظم هورالعظیم در عراق است که ۵ قسمت تقسیم شده. ژاپنیها گفته بودند حاضریم برای استخراج نفت در حوزههای آزادگان و یادآوران با تکنولوژی سطح بالا، همانند استخراج در دریا عمل کنیم اما چینی ها این کار را نکردند و مع الاسف به دلیل ارزان تر تمام شدن، کار را به چینی ها واگذار کردیم. آنها پیشنهاد خشک شدن هورالعظیم را داده بودند که در کمال تاسّف شورای عالی امنیّت ملّی هم آن را پذیرفت! نهایتا آب را از سر شاخه کرخه گرفتند. بخشی را به دشت عباس انتقال دادند و بخشی دیگر را برای شالی کاری حدود ۷۰ هزار هکتار برنج در خوزستان اختصاص دادند. در ایران فقط در ۳ استان گیلان، مازندران و گلستان می توانیم برنج بکاریم اما آمدند در کرانه زاینده رود و در دشت عباس خوزستان برنج کاشتند و آب اضافه را بردند به شط العرب ریختند! این "مهندس بازیها" که در دوره افرادی نظیر خانم جوادی رئیس اسبق سازمان محیط زیست رخ می داد توسط کسانی انجام شد که اصلا تخصّصی در آب ندارند! پس ما هورالعظیم را به سودای نفت، خشک کردیم. اشتباه بعدی کشت و صنعت نیشکر است که هر هکتارش ۳۵ هزار متر مکعب آب مصرف می کند. اشتباه سوم سدّ گتوند بود که باعث شوری ۲۰ درصدی آب کارون شده است. دوستان اول مهندسی کردند و گفتند اگر تاج سدّ بالاتر برود، آب بیشتری ذخیره می شود. همین کار باعث شد آب از دریاچه فراتر رفت و یک گنبد نمکی را فرا گرفت. گنبد نمکی، توده عظیمی در زیرزمین است که در اثر رطوبت، متورّم می شود. این توده از سطح زمین بالا آمد و دریاچه را شور کرد به طوری که زارعین می گفتند: از امروز باید خیار شور بیندازیم!!! مشکل بعدی طرحهای انتقال آب است. امروز حدود ۸/۷ میلیارد متر مکعب آب سدّهای متعدّد بالا دست خوزستان یعنی زهره، کرخه، دز، کارون در حال اجراست که اینها می توانستند به ۸۵ میلیون ایرانی آب برسانند اما این آب را از خوزستان دور کردیم. در چنین شرایطی است که شخص رهبری هم به مردم خوزستان اعتراض و حق گلایه می دهند.
به عقیده شما برای کاستن از بار بحران و تنش آبی کشور چه بازه زمانی باید لحاظ شود و دولت سیزدهم باید چه اقدامات تخصّصی و کارشناسی را از هم اکنون کلید بزند؟
عرض کردم این بحران به هیچ وجه علاج کوتاه مدت ندارد و برای بهبود اوضاع به طور متوسط ۵ تا ۱۰ سال زمان نیاز است. در این بازه زمانی لازم است مرتع کاری با جدیّت و سرعت بیشتری انجام شود تا نزولات جوّی، به زمین نفوذ کند. همین پوشش گیاهی، سرعت حرکت آب را کاهش می دهد تا آب به زیر زمین هدایت و به سفره آب زیرزمینی تبدیل شود. قطعا دولت جدید به خوبی می داند که امروز به ۷ هزار روستا در سراسر کشور با تانکر آبرسانی می شود که ۷۰۰ روستا یعنی یک دهم این آمار در خوزستان هستند و اگر چاره ای اصولی اندیشیده نشود تا اطلاع ثانوی باید این روند آبرسانی را ادامه داد.
انتهای پیام/
نظر شما