پس از اوج‌گیری تنش‌های ناشی از هدف قرار گرفتن کشتی اسرائیلی در دریای عرب که یک تبعه انگلیسی و یک رومانیایی کشته شدند، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا اعلام کرد واکنش به این حمله از سوی ایران، هماهنگ و مشترک خواهد بود. پس از آن نیز دولتمردان رژیم صهیونیستی با شاخ و شانه کشیدن برای تهران و جوسازی‌های بین‌المللی سعی در کشاندن موضوع به مجامع جهانی و شورای امنیت داشتند و حتی از حمله مستقیم به ایران سخن گفتند که واکنش صریح مسئولان نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران را در پی داشت.

به طور مشخص، هدف اصلی اسرائیل از انجام چنین اقداماتی، به گمان خود بالا بردن هزینه‌ها برای ایران و جلوگیری از حمله مجدد به کشتی‌های تجاری این رژیم در محدوده حریم دریایی جنوبی بود. پس از آن نیز رخدادهای مشکوکی در اطراف بندر فجیره رخ داد که از بدو وقوع آن، مقامات بریتانیایی ایران را متهم نمودند که بعد مشخص شد هیچ اتفاقی رخ نداده بود. نیروهای مسلح کشورمان نیز سطح آمادگی خود را افزایش داده بودند تا اینکه در لبنان اتفاقاتی به وقوع پیوست که مسیر تحولات را به‌گونه‌ای دیگر رقم زد.

هواپیماهای رژیم صهیونیستی در اواخر شب ۱۳ مرداد در واکنش به راکت‌پراکنی نامشخص به شهرکریات شمونه در شمال فلسطین اشغالی، پس از ۱۵ سال به جنوب لبنان حمله هوایی کرده و زمین‌هایی خالی را هدف قرار دادند. قاطبه تحلیلگران با توجه به اوضاع لبنان و خسارت‌بار نبودن حمله اسرائیل، واکنشی مشابه را از سوی حزب‌الله در کوتاه مدت متصور نبودند اما برخلاف پیش‌بینی‌ها مقاومت اسلامی در کمتر از ۴۸ ساعت به طور متوازن و مشابه به این حمله پاسخ داد. عملیات راکتی مورد اشاره، به معنای آمادگی کامل حزب‌الله برای ورود به جنگی جدید باوجود مشکلات داخلی لبنان بود که به شدت بر محاسبات طرف اسرائیلی و کشورهای غربی اثر گذاشت.

این در حالی بود که جبهه داخلی و ارتش رژیم صهیونیستی طبق اذعان خودشان آمادگی مواجهه با جنگی بزرگ را نداشتند و همین امر موجب عقب‌نشینی نخست‌وزیر و وزیر جنگ اسرائیل از افزایش تنش با مقاومت لبنان شد. مجموع این تحولات سبب شد کشورهای غربی و خاصه آمریکا به این درک مشترک برسند که برخلاف انتظارات آن‌ها، محور مقاومت کاملاً آماده مقابله نظامی با اقدامات خصمانه است و تحریم‌های اقتصادی بر قابلیت‌های نظامی و انگیزه حلقه‌های این محور اثرگذاری دلخواه آنان را نداشته است. از سوی دیگر، هشدار صریح سید حسن نصرالله به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی درباره نفتکش‌های ایرانی که در حال حرکت به سمت لبنان هستند نیز در ادامه راهبرد مقاومت ارزیابی می‌شود.

درست زمانی که غرب و به‌خصوص سفارت آمریکا در بیروت تبدیل به مرکز فرماندهی جنگ اقتصادی و روانی علیه لبنان شده، دبیر کل حزب‌الله لبنان با این اقدام تلاش می‌کند موج فشارهای ضد لبنانی را بشکند. از سوی دیگر، بلافاصله پس از اعلام قصد حزب‌الله و تجار شیعه لبنانی برای واردات سوخت از ایران، ریاست جمهوری لبنان اعلام کرد سفیر ایالات متحده از تصمیم کمک واشنگتن به لبنان برای دستیابی به نیروی الکتریسیته به میشل عون خبر داد.

همچنین دوروتی شیا، رئیس جمهور لبنان را از موافقت برای انتقال انرژی لبنان از طریق سوریه مطلع کرد.

 او همچنین قول داده انتقال گاز مصر از طریق اردن و سوریه به لبنان تسهیل شود. هر چند درباره اجرایی شدن این وعده‌ها از سوی آمریکایی‌ها شک و تردید بسیاری وجود دارد، اما این رخداد مهم نشان می‌دهد آمریکا به شدت از افتادن لبنان در دامان ایران ترسیده و قصد دارد فشارها به لبنان را کاهش دهد. به‌خصوص آنکه مقاومت تصمیم خود را گرفته و تلاش می‌کند بحران سوخت این روزهای بیروت را به طور جدی حل کند.